پيشگفتار



مجموعه اي كه تحت عنوان چهل نكته پزشكي پيرامون نماز پيش روي شماست ، كوششي ناچيز و حركتي كوچك در جهت هدفي بزرگ است ، كه آن هدف بزرگ همانا اثبات همسويي علم و دين است .

در جهان امروز گروهي از مردمان ( از جمله مردم ممالك غرب ) با پيشرفت روز افزون و حيرت بر انگيز علوم مختلف و با مشاهده توانايي هاي بي حد و حصر علم در گره گشايي از مشكلات بشري ، اصالت محض را به علم داده اند و آن را بعنوان تنها راه نجات خويش برگزيده اند .

در مقابل در طول تاريخ همواره مردمان ديگري نيز وجود داشته اند كه دين را براي برخوررداري از زندگي سعادتمندانه ، كافي دانسته اند و با بي اهميت جلوه دادن همه مسائل دنيايي از جمله حتي علم در اعتقادات خويش اصالت مطلق را به دين بخشده اند .

از جمله پيروان اين عقيده نيز مي توان به رهبران مذهبي كليساي كاتوليك در قرون وسطي ، اشاره نمود .

اما در اين ميان آيين مقدس اسلام و بخصوص شكل حقيقي آن يعني مكتب تشيع ، علم و دين را بعنوان دو بال نيرومند براي پرواز انسان ، به سوي كمال مطلق خويش كه همانا نزديك شدن به مرزهاي عصمت و تخلق به اخلاق الهي در سايه قرب به حضرت حق است ، معرفي مي كند و پرداختن به هر يك بدون توجه به ديگري را آفتي براي سعادت و نيكبختي انسان ، به حساب مي آورد .

به اين ترتيب همان قدر كه عالم بي دين مسبب بدبختي خود و ديگران است ، جاهل مقدس مآب نيز موجبات خسارت در دنيا و آخرت را براي خود و اطرافيانش فراهم مي آورد.

اين سخن مولاي متقيان جهان و پيشواي شيعيان حقيقي ، حضرت علي (ع) است كه مي فرمايند :

العلم و الدين توامان ، اذا افترقا احترقا

علم و دين پييوسته با يكديگرند و هر گاه جداي از هم شدند ، آتش افروز خواهند بود . اما نكته بسيار مهمي كه در اين ميان هرگز نبايد آن را فراموش كرد ، نقصان علم نسبت به دين است ، چرا كه دين توسط آفرينشگر و خالق تواناي هستي وضضع شده است كه هم او آگاه و مسلط بر همه جزئيات و ظرايف آفرينش است و همه آنچه كه براي سعادت و نيكبختي انسان در دنيا و آخرت لازم است ، بهتر از هر كس ديگري مي داند ، اما علم حاصل مجاهدات و تلاشهاي پي گير انسان براي آگاهي يافتن به اسرار آفرينش و ارائه راه حل براي مشكلات و نابسامانيهاي زندگي بشري است .

بر اين اساس علم راهي را مي پيمايد كه در انتهاي آن راه دين قرار گرفته است و هر روز كه جانفشانيهاي بشر در راه گشودن اسرار علمي حيات به نتيجه اي جديدتر مي رسد ، صحت و كمال دستورات دين ، آشكار تر مي گردد .

بدين ترتيب بشريت وظيفه دارد با ابراز قدرتمندي كه علم در اختيار او قرار مي دهد و در راه روشن و صراط مستقيمي كه دين فرا راهش گذاشته است حركت كند و مدارج كمال را مرحله به مرحله طي نمايد .

بي شك در اين مسير سرانجام انسان به درجه اي خواهد رسيد كه در يك نگاه توحيدي علم و دين را با يكديگر يكي خواهد ديد و متوجه خواهد شد كه هر حقيقتي كه علم به طور مسلم بر آن دست يافته است از جمله همان حقايقي است كه دين در كاملترين شكل خود يعني اسلام و دقيق ترين تعبير آن يعني تشيع از آن سخن گفته است .

در اين مورد خيلي جالب است كه بدانيم در ديدگاه توحيدي حاكم بر سراسر قرآن ، حتي يكبار كلمه علوم يا كلمه اديان در آيات شريفه اين كاملترين كتاب سعادت به كار نرفته است ، بلكه هر چه هست سخن از علم است و دين . بدين معنا كه در ديدگاه آفريدگار يگانه ، تنها يك علم و تنها يك دين وجود دارد و در مكتب توحيد اين هر دو نيز با هم ، همسو و يكسان هستند . با اين توضيحات ، هر گاه فرماني از طرف دين صادر شود و لو اين كه فرمان در نگاه اول يك عبوديت محض و يك اطاعت صرف به نظر برسد ، اما چنانچه بشر با ابزار نيرومند علم ، در آن فرمان ، تفكر و تامل نمايد ، قطعا به تاييدات علمي و عقلي متعددي ، حول و حوش آن خواهد رسيد ، چرا كه : كل حكم به الشرع حكم به العقل .

و بدين وسيله نه تنها ايمان انسان نسبت به الهي بودن فرامين دين تقويت مي شود و ساير فرامين دين كه كه احيانا بدليل نقص نسبي علم و محدوديت دايره عقل انسان ، هنوز توجيه قابل قبولي پيدا نكرده اند ، مورد قبول و اطاعت كامل انسان قرار مي گيرد ، بلكه خط مشي انسان در جريان پژوهش ها و مطالعات علمي به طور دقيق روشن مي گردد.

اما در ميان علوم مختلفي كه بايد پيوسته در كنار دين ، حركت كنند ، علم پزشكي به خاطر ديدگاههاي خاص و منحصر به فرد آن نسبت به مسائل انساني ، از اهميت بسيار زيادي ، برخوردار است .

اين سخن پيشواي بزرگ شيعه ، حضرت امام رضا (ع) است كه فرمودند :

من لم يعرف الهيئه و الالتتشريح ، فهو عنين في معرفته الله

هر كسي كه نجوم و آناتومي نداند ، در خداشناسي ناتوان است .

به قول امام محمد غزلي ( در كتاب جواهر القرآن ) مفهوم آيات شريفه الهي : يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم ، الذي خلقك فسويك ، فعدلك ، في اي صوره ما شاء ركبك .

آن طور كه بايد بر مسلمانان آشكار نبود ، تا زمانيكه دانشمندان اسلامي ، در عصر شكوفائي علمي خود ، به تشريح اجزاي بدن انسان پرداختند .

آري ! همانطور كه مفهوم آيات شريفه سوره مومنون آنجا كه مراحل خلقت انسان ، بيان شده است و از نطفه و علقه و مضغه سخن به ميان آمده است يا آنجا كه از تاريكيهاي سه گانه رحم سخن گفته شده است ، جز تا زماني كه جنين شناسي پزشكي ، به اين اسرار شگرف پرداخت ، روشن نشد ، و عظمت متحير كننده كلام خداوند در آغاز سوره مباركه قيامت ، آن جا كه انسان را به تفكر در عظمت نوك انگشتان دستش ، فراخوانده شده است ، جز تا زمان پيشرفت هاي پزشكي بشر در اوايل قرن بيستم آشكار نشد . يعني زمانيكه گالتون ثابت كرد اثر برجسستگي هاي نوك انگشت در دو انسان مختلف ، در سرتاسر دنيا ، تنها زماني ممكن است اندكي به يكديگر شبيه شوندد كه جمعيت كنوني دنيا ، 13 برابر ميزان فعلي شود ، يعني از 5 ميليارد نفر به حدود 64 ميليارد نفر برسد !

يا زماني بشر متوجه اهميت آيات شريفه سوره لقمان و بقره درباره تغذيه كودك با شير مادر تا دو سال گرديد ، كه دانش پزشكي موفق به شكافتن ريزترين اجزاي شير مادر گرديد ، و متوجه شد كه ضروري ترين ماده براي سلامتي جسمي و رواني انسان شير مادر است .

از جمله اين قبيل شواهد مسير پزشكي در آيات قرآن ، بسيار مي توان يافت ، كه اگر به آن مجموعه غني و بي نظير سخنان معصومين (ع) و آراء حكماي الهي و به طور كلي مباني فقه شيعه را نيز اضافه نماييم متوجه عظمت شگرف و لايتناهي دستورات اسلامي در پرداختن به مسائل جسمي و پزشكي انسان ، خواهيم شد.

بعلاوه ، به مدد دانش پزشكي ،مي توان به درك بهتري نسبت به مسائل گوناگون اسلامي ، از جمله گرايشات غني فلسفي آن رسيد . بعنوان مثال تحقيق در مباني موجود در فلسفه قدرتمند حكيم ملاصدرا (ره) از جمله عبارت مشهور او در بيان ماهيت انسان جسمانيه الحدوث و روحانيه البقاد چنانچه با آگاهي از فرآيندهاي موجود در دستگاه مغز و اعصاب انسان و وضعيت ناقل هاي عصبي موجود در آن ، صورت پذيرد ، بسي قابل فهم تر و گوياتر خواهد بود .

با اين اوصاف بي سبب نيست كه در فرمايش گهر بار حضرت رسول اكرم (ص) كه در آغاز سخن به آن اشاره كرديم و از قول حضرت علي (ع) نيز نقل شده است ، علم پزشكي همپايه با علم دين معرفي شده است .

اما روشن است وقتي كه حتي در كوچكترين مسائل اسلامي جنبه هاي عميق و پربار پزشكي ، بوضوح ، خودنمايي مي كنند ، حضور اين جنبه ها ، در اساسي ترين فرامين اسلامي مثل نماز مي تواند تا چه حدي واضح و در جريان باشد .

حقيقت اين است كه 40 نكته پزشكي در مورد فوايد نماز ، در مقابل فوايد پزشكي بسيار متعدد اين فريضه الهي ، عدد بسيار بسيار كوچكي است و تنها زماني بشر به كشف اين فوايد متعدد نزديك مي شود كه به پيشرفتهاي عظيم ديگري دست يابد و به مدد آن پيشرفت ها از اسرار و ظرافتهاي بي نهايت نماز پرده بردارد .

اما با اين وجود ، اين حقير سر تا پا تقصير ، نگارنده سطور عليرغم دانش اندك ، توانائي ناچيز ، قصور فهم و قلم شكسته ام ، عزم خطر كردم و با اميد برخورداري از لطف بيكرانه الهي و با آرزوي جلب توجه حضرت صاحب الزمان (عج ) ، به غواصي در بحربيكرانه نماز پرداختم ، شايد كه توشه كوچكي به قدر تشنگي از اقيانوس بي نهايت معارف نماز ، فراهم آورم ، كه به قول سعدي شيرين سخن :

به راه باديه رفتن ، به از نشستن باطل
كه گرمراد نيابم ، به قدر وسع بكوشم

و در اين مجموعه نوشتار ، با وجود آشفتگي ذهن و قلمم ، رضايت يار را در راه بر پايي ملكوتي ترين فريضه اش نماز خواهان بوده ام ، كه بازهم سعدي شيراز فرموده است :

دوست دارد يار اين آشفتگي
كوشش بيهوده به از خفتگي

بدين ترتيب كتاب 40 نكته پزشكي پيرامون نماز كه در آن به تطبيق برخي جنبه هاي نماز با مطالب و نقطه نظرات پزشكي پرداخته شده است ، در مقابل شما عزيزان است .

اين مجموعه براي نخستين بار در روزنامه محلي كرمان امروز در استان كرمان ، انتشار يافت و مورد استقبال همه جانبه همشهريان عزيزم ، يعني مردم مسلمان كرمان قرار گرفت ، بعلاوه پس از چاپ 12 شماره آن ، مورد قبول هيأت داوران ستاد مركزي نماز واقع شد و عنوان مقاله برگزيده مطبوعاتي كشور را در نخستين جشنواره نماز و مطبوعات به خود اختصاص داد .

با اين وجود نويسنده توجه دارد كه بسياري از نكات اين مجموعه شايد به نظر متفكران و صاحبنظران ، فاقد عمق و غناي لازم براي وارد شدن در مسير هدفي اينن چنين بزرگ و متعالي ، يعني شناساندن معارف نماز باشد و چه بسا كه از نظر اين بزرگواران ، برخي از مطالب كتاب تا حدودي سطحي و سست به نظر برسد .

در اين مورد ضمن اين كه از همه اين صاحبنظران ، مصرانه تقاضاي انتقاد و راهنمايي دارم ، به اين نكته مهم نيز توجه مي دهم كه در نوشتن اين مطالب سعي بر اين بوده است كه زبان علم به زباني ساده و روان و قابل فهم براي همگان نزديك شود و اين مجموعه براي همه اقشار جامعه ، در همه سطح قابل استفاده گردد . ضمن اين كه ماهيت علمي موضوعات نيز خدشه دار نشود و به صحت علمي آن نيز لطمه اي وارد نيايد .

بر اين اساس ضمنا به آن خاطر كه ، آن چه در مورد نماز گفته شده است ، بعنوان ادعاهاي يك فرد متعصب مذهبي ، تلقي نشود ، به همه منابع علمي كه در نوشتن اين مقالات ، از آن استفاده نموده ام در پاورقي ها ، اشاره شده است .

نكته قابل ذكر ديگر اين كه شماره هاي پاياني اين مجموعه نوشتار ، در ديدگاه نويسنده از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است و چه بسا كه فهم كاملتر موضوعات مورد بحث در اين مقالات كوتاه ، با عنايت كافي به مضامين نكات پاياني آن ، ممكن باشد .

همچنين با توجه به اين كه براي وفادار ماندن به اصل مقالات ترتيب و تركيب نكات ، در اين كتاب ، دقيقا مشابه همان ترتيب و تركيبي است كه در مطبوعات به چاپ مي رسيده است ، از اين جهت ممكن است مطالب گهگاه واجد انسجام و تسلسل دروني لازم ، به نظر نيايند ، كه از اين بابت عذرخواهي مي نمايم و اميدوارم كه خوانندگان عزيز پس از مطالعه كل كتاب و با قضاوت كلي در مورد مطالب آن ، در ذهن خود بدين تسلسل و انسجام ، دست يابند .

اما در سطور پاياني اين پيشگفتار لازم است ، نكته بي نهايت مهمي كه در طول كتاب نيز بدان اشاره شده است يادآوري نمايم كه آنچه در اين كتاب يا مطالب مشابه ، در مورد فوايد علمي نماز گفته مي شود . همگي دربرگيرنده بعد كوچكي از ابعاد متعدد نماز است و پرداختن به فوايد دنيوي و مزاياي مادي نماز ، هرگز نبايد انسان را از توجه به درياهاي نور و معنويت همراه با نماز ، غافل كند . و بر اين اساس بايد مراقب بود كه توجه به مزاياي پزشكي نماز و اين قبيل مقولات ، تنها بعنوان تأييدات علمي و دنيايي بر اين عبوديت محض شود و خداي نكرده ، حدود فوايد و مزاياي اين فرضيه نوراني ، در حد خاك و دنيا باقي نماند و حكايت آن گروه گمراه كه نماز را به يك نوع ورزش سوئيسي تشبيه كرده بودند و دل خوش داشتند كه فلسفه نماز را دريافته اند، نشود .

به هر حال با عظمت و گستردگي بيكرانه اي كه اين حقير ، در مورد نماز سراغ دارم و با وجود رحمت لايتناهي كه مي دانم پروردگار عالم ، بر سر يك نمازگزار حقيقي و در مطبوعات يك اقامه كننده نماز فرود مي آورد ، چنانچه بر اثر خواندن اين مقالات در مطبوعات و حالا به صورت اين كتاب يك نفر آري تنها يك نفر ، دگرگون شود و نماز خود را به آن نماز در اين وادي شكوهمند معصومين (ع) و اولياء الهي است ، قدمي نزديك تر نمايد و مرا نيز در اين وادي شكوهمند از دعاي خير خويش بي نصيب نگذارد ، بي شك اين حقير به اجر رسيده است و از نصيب خود خرسند است . اي كاش كه اين گونه باشد.

در خاتمه بر خود لازم مي دانم تا از همه كساني كه مرا در تدوين مجموعه مطالب اين كتاب ، ياري كرده اند ، كمال تشكر و قدرداني را بنمايم . بخصوص از حضرت حجه الاسلام و المسلمين ، حاج شيخ محسن قرائتي ، سردار بزرگ كاروان نماز ، و اعضاي محترم ستاد مركزي اقامه نماز كه تشويق هاي پدرانه و برادرانه شان در طي سمينارهاي گذشته نماز ، همواره دلگرم كننده اين حقير در ادامه راه بوده است ، همچنين معلم عزيزم ، جناب آقاي يحيي فتح نجات سر دبير محترم روزنامه كرمان امروز كه با امكانات محدود اما پر بركت خود براي نخستين بار ، با آغوش باز از اين مجموعه مقاله ، استقبال نمودند و نيز دوست و برادر بزرگوارم ، جناب آقاي محمد علي كردي . مدير محترم انتشارات معارف كه عليرغم مشغله بسيار با شوقي سرشار براي خدمت به نماز ، نشر اين كتاب را صادقانه قبول فرمودند ، صميمانه تشكر و تقدير نمايم و براي همه اين عزيزان ، دعاي سالار شهيدان ، حضرت امام حسين (ع) را در حق ابوثمامه صائدي ، تكرار نمايم كه :

جعلك الله من المصلين
والسلام ـ التماس دعا
تير ماه 1276 هجري شمسي ـ مجيد ملك محمدي

بازگشت