اهتمام به نمازهاي مستحبي


مرحوم شيخ مفيد قدس سره نقل كرده كه امام هفتم عابدترين مردم اهل زمانشان بودند... نوافل شب را مي خواندند و تا هنگام اذان صبح، به انجام نمازهاي مستحبي مشغول بودند (اين اهتمام حضرت به نمازهاي استحبابي و نماز شب در طول عمر مباركشان ادامه داشت). (1)
در روايت است كه چون وقت نماز صبح فرا مي رسيد. امام كاظم عليه السلام بلافاصله به نماز مي ايستادند (و در ساير اوقات نيز توجه خاصي به نماز اول وقت داشتند).
هنگامي كه نماز صبح را اقامه مي كردند تا طلوع آفتاب به تعقيب و ذكر خداوند اشتغال داشتند و سالهايي كه در زندان بودند غالباً پس از نماز سر به سجده مي گذاشتند و تا نزديك ظهر به دعا و ذكر و حمد مشغول بودند، و چون ظهر مي رسيد، برمي خاستند و بدون تجديد وضو به نماز مي ايستادند. اين دليل آن بود كه در سجده ي صبح تا ظهر به خواب نرفته اند. (2)

زندگاني پربار اين امام همام، داراي جنبه هاي مختلفي است، كه بخشي از آن، توجه خاص حضرت به عبادت و خصوصاً نماز است. چه اينكه رابطه ي تنگاتنگي ميان امام و مناجات بود گويا با سجده هاي طولاني هم قسم بود. شبي حضرت قدم به مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله گذارد و سر به سجده نهاد و در سجده ي حضرت اين جملات مترنم بود: «اللَّهُمَّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ يَا أَهْلَ التَّقْوَي وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ؛ بزرگ است گناه بنده ي تو پس نيكوست بخشش از جانب تو اي اهل تقوا و اهل مغفرت». و آن قدر اين جملات را تكرار كرد تا آنكه صبح شد. (3)

ابوحنيفه بر امام صادق عليه السلام وارد شد و به ايشان گفت: پسرت (موسي) را ديدم كه نماز مي خواند و مردم هم از پيش رويش مي گذشتند بي آنكه آنان را باز دارد، با اينكه اشكال دارد.
پس امام صادق عليه السلام گفت: موسي را نزد من خوانيد و وقتي آمد به او گفت: اي پسركم، ابوحنيفه مي گويد كه نماز مي خواندي و مردم هم از پيش رويت مي گذشتند بي آنكه آنان را باز داري. گفت: بلي پدر، آن كه برايش نماز مي خوانم، از آنان به من نزديكتر است. خدا مي فرمايد: «و ما از رگ گردن به او نزديكتريم». پس امام صادق عليه السلام او را به خود چسباند و فرمود اي پسركم، پدر و مادرم فدايت باد، اي راز سپرده. (4)

پاورقي

1- ارشاد القلوب، ص 277.
2- بحارالانوار، ج 48، ص 210.
3- عوالم، ج 21، ص 186.
4- الكافي، انتشارات الإسلامية، ج 3، ص 297.

بازگشت