نيايش امام محمدباقر عليه السلام


امام صادق عليه السلام در مورد عبادت پدرش امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «هميشه بستر پدرم را پهن مي كردم و انتظار مي كشيدم تا بيايد. يك شب آمدن پدرم به بستر به تأخير افتاد. به دنبال ايشان به مسجد رفتم. هيچ كس در مسجد نبود. پدرم را ديدم كه در گوشه اي از مسجد به سجده رفته و با حالت گريه و انابه استغاثه مي كند. گوش دادم و شنيدم كه مي گويد:
«پروردگارا! تو منزه و ستوده اي. معبود من! از روي تعبد و بندگي تو را ستايش مي كنم. كردار و عبادتم كم است. پس تو خود آن را بر من دو چندان كن».
افلج مي گويد: «امام باقر عليه السلام در مراسم حج، پس از طواف در كنار مقام ابراهيم عليه السلام به نماز ايستاد. پس از نماز، وقتي سر از سجده بلند كرد ديدم پيشاني امام از بسياري اشك، خيس شده است. (1)

امام صادق عليه السلام: پدرم عليه السلام در دل شب نماز مي گزارد و چنان سجده اش را طول مي داد، كه مي گفتيم: خفته است. (2)

جابر جعفي مي گويد:
ابوجعفر (امام باقر عليه السلام) روزي نماز مي خواند كه چيزي بر سر حضرت افتاد. آن را از سرش برنداشت، تا اينكه جعفر برخاست و آن را از سرش برداشت. و اين به خاطر بزرگداشت خداوند و توجه به نمازش بود كه همان گفته ي خداست: «و پاكدلانه روي به دين داشته باش.» (3)

ابوايوب: ابوجعفر (امام باقر عليه السلام) و ابوعبدالله (امام صادق عليه السلام) هنگامي كه به نماز مي ايستادند، رنگشان سرخ و زرد مي شد، گويا كسي را كه با او مناجات مي كنند، مي بينند. (4)

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
پدرم پس از نماز عشاء آخر، دو ركعت نماز در حالت نشسته مي گزارد كه در آن صد آيه مي خواند و مي گفت: هر كس اين دو ركعت را بگزارد و صد آيه بخواند، جزو غافلان نوشته نمي شود. (5)

نيز شيخ صدوق از مالك بن انس روايت كرده كه گفت:
«... و چنان بود آن حضرت كه خالي نبود از يكي از سه خصلت: يا روزه دار بود و يا قائم به عبادت بود و يا مشغول به ذكر و آن حضرت از بزرگان عباد و اكابر زهاد بود و از كساني بود كه دارا بودند خوف و خشيت از حق تعالي را...» (6)

پاورقي

1- زندگي و سيماي امام محمدباقر عليه السلام، ص 45 و 46.
2- كَانَ أَبِي يُصَلِّي فِي جَوْفِ النَّهَارِ فَيَسْجُدُ السَّجْدَةَ فَيُطِيلُ السُّجُودَ حَتَّي يُقَالَ إِنَّهُ رَاقِدٌ (وسائل الشيعة، ج 6، ص 382).
3- لَقَدْ صَلَّي أَبُو جَعْفَرٍ ع ذَاتَ يَوْمٍ فَوَقَعَ عَلَي رَأْسِهِ شَيْ ءٌ فَلَمْ يَنْزِعْهُ مِنْ رَأْسِهِ حَتَّي قَامَ إِلَيْهِ جَعْفَرٌ ع فَنَزَعَهُ مِنْ رَأْسِهِ تَعْظِيماً لِلَّهِ وَ إِقْبَالًا عَلَي صَلَاتِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً (مستدرك الوسائل، ج 4، ص 107).
4- كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا قَامَا إِلَي الصَّلَاةِ تَغَيَّرَتْ أَلْوَانُهُمَا حُمْرَةً وَ مَرَّةً صُفْرَةً وَ كَأَنَّمَا يُنَاجِيَانِ شَيْئاً يَرَيَانِه (فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 161).
5- كَانَ أَبِي يُصَلِّي بَعْدَ عِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ وَ هُوَ جَالِسٌ يَقْرَأُ فِيهِمَا مِائَةَ آيَةٍ وَ كَانَ يَقُولُ مَنْ صَلَّاهُمَا وَ قَرَأَ بِمِائَةِ آيَةٍ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ (فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 259).
6- منتهي الامال ج 2، بخش امام باقر عليه السلام.

بازگشت