چرا بايد تقليد كنيم؟ چرا بايد هر فرد يك مرجع تقليد داشته باشد؟


قرآن كريم پيروان خود را دعوت به علم و پيروي از عقل مي كند و از تقليد كوركورانه و پيروي از نادانان و كساني كه بدون علم و آگاهي سخن مي گويند، نهي مي كند.



[ صفحه 145]



الف - در بعضي از آيات، اهل بصيرت و خرد را با كوته فكران قابل مقايسه نمي داند:

1- «قل هل يستوي الأعمي و البصير أفلا تتفكرون» [1] ؛ «بگو: آيا نابينا و بينا يكسان است؟ آيا تفكر نمي كنيد».

2- «قل هل يستوي الأعمي و البصير أم هل تستوي الظلمات و النور» [2] ؛ «بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟ يا تاريكيها و روشنايي برابرند؟».

3- «و ما يستوي الأعمي و البصير» [3] ؛ «و نابينا و بينا يكسان نيستند».

4- «قل هل يستوي الذين يعملون و الذين لا يعلمون»؛ [4] «بگو: آيا كساني كه مي دانند و كساني كه نمي دانند يكسانند؟».

ب - در آياتي ديگر از تقليد كوركورانه به شدت نهي مي كند:

1- «و إذا قيل لهم تعالو إلي ما أنزل الله و إلي الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا عليه آباءنا أو لو كان آباؤهم لا يعلمون شيئا و لا يهتدون [5] ؛ «و چون به آنان گفته شود: به سوي آنچه خدا نازل كرده و به سوي پيامبر [ش] بياييد، مي گويند: آنچه پدران خود را بر آن يافته ايم ما را بس است. آيا هر چند پدرانشان چيزي نمي دانسته و هدايت نيافته بودند؟».

2- «و ما يتبع أكثرهم إلا ظنا إن الظن لا يغني من الحق شيئا» [6] ؛ «و بيشترشان جز از گمان پيروي نمي كنند [ولي] گمان به هيچ وجه [آدمي



[ صفحه 146]



را] از حقيقت بي نياز نمي گرداند».

3- «يا أيها الذين آمنوا اجتنبوا كثيرا من الظن إن بعض الظن إثم» [7] ؛ «اي كساني كه ايمان آورده ايد، از بسياري از گمانها بپرهيزيد كه پاره اي از گمانها گناه است».

ج - قرآن از افراد كم دانش دعوت مي كند كه از اهل علم و دانايان و متخصصان سؤال كنند:

1- «فسئلوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون» [8] ؛ «اگر نمي دانيد از پژوهندگان كتابهاي آسماني بپرسيد».

2- «الذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه أولئك الذين هداهم الله و أولئك هم أولوا الألباب» [9] ؛ «به سخن گوش فرا مي دهند و بهترين آن را پيروي مي كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان».

در اين آيات، به شدت از جهالت و ناداني و تقليد كوركورانه مذمت شده است؛ اما در عين حال از دانايي، خرد ورزي و بصيرت ستايش شده و از افراد كم اطلاع و غير كارشناس خواسته شده كه به دانايان و متخصصان رجوع كنند.

از نظر عقلي نيز تقليد و مراجعه به اهل دانش مستدل و ثابت شده است؛ به اين صورت كه:



[ صفحه 147]



1- انسان موجودي اجتماعي است.

2- او در زندگي اجتماعي خود نيازهاي فراواني دارد.

3- عمر انسان كوتاه و محدود است.

اگر انسان، بتواند نيازمندي هايش را خود برطرف سازد، بايد چنين كند؛ ولي با توجه به فراواني نيازها و محدوديت عمر، انسان ها بايد تقسيم كار كنند و هر كسي در كاري متخصص شود و نياز ديگران را مرتفع سازد. در ساير نيازمندي هاي خود نيز به ديگران مراجعه كند تا چرخ هاي زندگي و اجتماع به گردش درآيد. براي مثال اگر يك نفر بخواهد هم كشاورز باشد هم صنعتگر و هم پزشك و... اين محال است؛ به خصوص در اين دوران كه سال ها وقت براي فراگيري علم و تخصص لازم است.

احكام اسلامي هم از اين قاعده كلي مستثنا نيست. به دست آوردن احكام، از ادله اوليه مثل قرآن و احاديث، نياز به صرف وقت و متخصص شدن دارد؛ يعني، حداقل بيست تا سي سال وقت لازم است تا كسي بتواند در اين رشته، خبره و متخصص شود. لذا خداوند هم فرمود: لازم نيست همه مؤمنان هجرت كنند؛ بلكه از هر دسته و شهر و دياري يك نفر برود و احكام را فرا گيرد و برگردد و براي قوم خود مسائل را بيان كند: «و ما كان المؤمنون لينفروا كافة فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم



[ صفحه 148]



يحذرون» [10] «و شايسته نيست مؤمنان همگي [براي جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر فرقه اي از آنان، دسته اي كوچ نمي كنند تا [دسته اي بمانند و] در دين آگاهي پيدا كنند و قوم خود را وقتي به سوي آنان باز گشتند بيم دهنده باشد كه آنان [از كيفر الهي] بترسند؟».

تقليد در احكام شرعي، رجوع به متخصص و اهل خبره است؛ يعني، براي آشنايي با احكام دين و حلال و حرام و واجب و مستحب وظيفه داريم به متخصص آن (يعني عالمي كه عمري را در فهميدن اين احكام از قرآن و روايات صرف كرده) رجوع كنيم. اين كار از نظر عقلا نه تنها تقليد كوركورانه نيست؛ بلكه بسيار مورد ستايش است. تقليد كوركورانه؛ يعني، انسان بدون آگاهي و دليل منطقي و عقلي، از راه و رسم فرد يا قومي پيروي كند؛ مثل بت پرستان كه وقتي پيامبران به آنها مي گفتند: «چرا در مقابل اين مجسمه هاي چوبي و سنگي كه هيچ نفعي ندارند و ضرري هم از شما برطرف نمي كنند سجده مي كنيد»؛ مي گفتند: ما مي ديديم پدرانمان اين را انجام مي دادند؛ ما نيز از آنها پيروي مي كنيم!! اين همان تقليد كوركورانه است كه عقل و منطق آن را رد مي كند. يا مثل برخي از غرب زدگان امروز كه به مجرد اين كه يك اروپايي لباسي را پوشيد و يا كاري را انجام داد، بدون فكر از آنها پيروي مي كنند!!



[ صفحه 149]




پاورقي

[1] سوره ي انعام، آيه 50.

[2] سوره ي رعد، آيه 16.

[3] سوره ي فاطر، آيه 19.

[4] سوره ي زمر، آيه 9.

[5] سوره ي مائده، آيه 104.

[6] سوره ي يونس، آيه 36.

[7] سوره ي حجرات، آيه 12.

[8] سوره ي انبيا، آيه 7.

[9] سوره ي زمر، آيه 18.

[10] سوره ي توبه، آيه 122.


بازگشت