فلسفه وضو چيست؟


بنده اي كه آماده ي مناجات و راز و نياز با آفريدگار جهان هستي مي گردد، بايد از هر لحاظ خود را مهيا سازد و با حالت مورد پسند و هيئتي نيكو در محضر او، حاضر شود. بدون طهارت از پليدي هاي ظاهري و باطني نمي توان به دستگاه قدسي آن عزيز راه يافت.

حال وضو و طهارت نيز، مقدمه و كليد براي ورود به گلستان سرسبز نماز و مناجات است و در نتيجه آغازي براي ورود به بهشت (الوضوء مفتاح الصلاة و الصلاة مفتاح الجنة). [1] .

امام هشتم (ع) درباره ي فلسفه و اسرار «وضو» مي فرمايد:

1- وضو، يك ادب در برابر خداوند است تا بنده هنگام نماز، وقتي در برابر او مي ايستد پاك باشد.

2- همچنين از آلودگي ها و پليديها، پاكيزه شود.

3- به علاوه [فايده ي]وضو، از بين رفتن كسالت و طرد خواب آلودگي (و ايجاد نشاط) است.

4- دل و روح را آماده ايستادن در برابر پروردگار مي سازد.

5- در وضو شستن صورت و مسح سر و پاها واجب است؛ زيرا اين ها عضوهايي است كه در نماز به كار گرفته مي شوند... [2] .

علاوه بر اين مي توان به فلسفه و حكمت هاي زير نيز اشاره كرد:

الف - وضو به معناي نظافت، شست و شو و پاكيزگي است. ما



[ صفحه 22]



قسمت هايي از بدن را- كه معمولا بيرون است - پاكيزه مي كنيم.

صورت بيرون است و زودتر كثيف مي شود؛ دست معمولا تا آرنج بيرون است و در مواقع معمولي بيشتر كثيف مي شود؛ بعد هم قسمتي از جلو سر و روي پا كه بيرون است همه را تميز مي كنيم.

البته پاكيزه كردن را بايد براي خدا و اطاعت از دستور او انجام داد.



آمادگي جسم و روان است وضو

مفتاح در باغ جنان است وضو



با آب حيات عشق، دل را شوييد

آئينه پاكي جهان است وضو



ب - شهيد بهشتي (ره) درباره ي فلسفه وضو افزوده است: «وضو، شست و شو كردن و آنگه به مسجد و محل نماز خراميدن است.

يك قدم به سمت پاكي معنوي برداشتن است. لذا، اگر كسي همين حالا نيز به حمام رفته باشد، بايد براي خدا وضو بگيرد تا يك قدم به خلوص و خدايي بودن نزديك تر شده باشد». [3] .

ج - وضو؛ به عنوان مقدمه نماز نه تنها موجب تطهير جسم از آلودگي ها مي شود؛ بلكه تطهير روح را در بر مي گيرد.

با وضو مؤمن احساس مي كند، جسم و روحش از آلودگي گناهان و لغزش ها پاك شده است.

اين احساس پاكي و طهارت جسمي و روحي، انسان را براي



[ صفحه 23]



ارتباط معنوي با خدا و ورود به حالت آرام سازي جسمي و روحي در نماز آماده مي سازد. [4] .


پاورقي

[1] نهج الفصاحه، ح 1588.

[2] وسائل الشيعه، ج 11، ص 257.

[3] سرود يكتاپرستي، ص 20.

[4] قرآن و روان شناسي، ص 357.


بازگشت