چرا نماز- حتي اگر با حضور قلب نخوانيم- باز هم يك آرامش خاطر و اطمينان خاصي به ما مي دهد؟
در روايتي آمده است: «بدانيد! نماز غذايي
[ صفحه 196]
روحي و آسماني است كه خداوند براي زمينيان قرار داده است و آن را براي شايستگان رحمت خويش گوارا كرده است؛ خوراكي روحي و رواني كه در هر شبانه روز پنج نوبت از آن تغذيه مي كنند و ريشه مي يابند» [1] .
از نظر علمي نيز توجه به چند نكته مفيد است:
1. اين موضوع از ديد علم پزشكي ثابت و مطرح شده است كه نماز و نيايش، به واسطه ي آزادسازي «آندروفين ها»، موجب كاهش استرس و فشار رواني مي شود.
2. به تجربه ثابت شده كه خواندن پروردگار، با اسماي حسناي او، تلاوت قرآن، اذكار و تكرار تسبيحات، آرامش بخش و برطرف كننده مشكلات رواني و روحي بوده است.
3. الكسيس كارل نوشته است: «نيايش علاوه بر اين كه آرامش به وجود مي آورد، به طور كامل و صحيحي در فعاليت هاي مغزي انسان، يك نوع شكفتگي و انبساط باطني ايجاد كرده، انگيزه قهرماني و دلاوري را تحريك
[ صفحه 197]
مي كند» [2] .
4. ديل كارنگي مي نويسد: «توسل به خدا و نيايش، سه اصل روان شناسي را كه همه به آن نيازمندند در انسان زنده مي كند:
يك. دعا و نيايش به ما كمك مي كند تا ناراحتي ها و گرفتاري ها را هنگام دعا بر زبان آوريم و آنها را حل كنيم. كساني كه در هر حالي نماز مي خوانند- حتي بدون حضور قلب- پايبندي خود را به يكي از واجبات مهم الهي، نشان مي دهند و اين خود حاكي از روحيه تعبد و بندگي در آنان است. چنين افرادي كم كم شاهد آثار و بركات نماز در زندگي خود خواهند بود.
ضرورت نماز در حفظ حيات روحي انسان و برقراري ارتباط او با خداوند متعال؛ مانند غذايي است كه انسان مريض، برخلاف ميلش مي خورد تا نيرويش را حفظ كند و زنده بماند. نماز پل ارتباط انسان با خدا است و نبايد در هيچ حالي خراب شود؛ زيرا انسان را كم كم به خدا نزديك مي سازد. نماز معجون شگفتي است كه حتي پيكر و ظاهر آن- هر چند بدون
[ صفحه 198]
حضور قلب باشد- باز داراي اثر ويژه ي خود است كه هرگز با چيزهاي ديگر حاصل نمي شود. همين نماز بي حضور، با تصميم، تمرين، حوصله و استمداد از خدا و توسل به اولياي او، مي تواند به نماز آكنده از حضور و لذت تبديل گردد.
رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) نماز را به چشمه ي آبي تشبيه فرمود كه در شبانه روز، پنج نوبت انسان خود را در آن شست و شو مي دهد كه ديگر چرك و آلودگي در بدن او نمي نماند.
نماز، نمازگزار را از اضطراب و دغدغه دور نگه مي دارد و به او آرامش روح و روان مي بخشد. بر اثر اين آرامش رواني، اعصاب، قلب و ديگر اندام هاي بدن نيز به راحتي و آرامش مي رسند.
نماز ياد خدا است و ياد خدا- در هر حالي- قلب را مطمئن مي سازد و انواع بيماري هايي را كه نفوس انسان ها به آن گرفتار است، معالجه مي كند.
دو. بر اثر نيايش احساس مي كنيم، شريكي
[ صفحه 199]
براي غم خود يافته ايم و تنها نيستيم.
سه. دعا و نيايش انسان را به كار وكوشش وامي دارد و وقتي هدف براي خداوند متعال شد، اولين قدم برداشته شده است. [3] .
پس روشن مي شود كه نماز به خودي خود، داراي نيروي عظيمي است كه در روح و روان انسان تأثير مي گذارد و به او آرامش و اطمينان مي بخشد و از مفاسد و گناهان دور مي سازد.
پاورقي
[1] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 170.
[2] نيايش، ص 11.
[3] آيين زندگي، ص 242.