جيك جيك گنجشكها


برگهاي سبز نخلها زير شعاع خورشيد بال و پر مي زدند. آن روز وقتي نوه ي پيامبر - امام حسن (عليه السلام) - به مسجد آمد، نماز جماعت شروع شده بود. او به آرامي از كنار صفهاي نمازگزاران گذشت و خود را به پيامبر رساند. لبخند ريزي گوشه لبش جوانه زد. هنگامي كه پدربزرگ به سجده رفت، روي كتفش نشست و با ياد روزهاي قبل كه پشت پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) مي نشست و به خيالش شترسواري مي كرد، خودش را تكان تكان داد.



[ صفحه 51]



مدتي گذشت. امام حسن (ع) احساس كرد پاهايش درد گرفته است. از پشت پدر بزرگ پايين آمد و در كنارش نشست. پيامبر با آرامش نماز را خواند و تمام كرد. بعد، نوه اش را روي زانويش نشاند و گونه اش را بوسيد.

يكي از ياران با ترديد پرسيد: «اي رسول خدا! چرا سجده آخرتان را آن قدر طولاني خوانديد؟»

پيامبر موهاي نرم سر نوه اش را نوازش كرد و گفت: «هنگام سجده، حسن برپشتم سوار شده بود. من نخواستم او را ناراحت كنم. آن قدر صبر كردم تا خودش پايين بيايد.»



[ صفحه 52]



نمازگزار بعد از ركوع، راست مي ايستد و بعد در برابر خداي بالاتر از همه، به خاك مي افتد. دو سرانگشت بزرگ شست پا، دو زانو و دو كف دست روي زمين و پيشاني را بر خاك يا سنگ يا چوب پاك يا حصير يا مانند آنها مي گذارد و سجده مي كند.

به هنگام سجده، دستها در برابر گوش قرار مي گيرد. آرنج به زمين نمي چسبد و از دو طرف همچون دو بال باز مي ماند. نه فقط پيشاني، بلكه بيني را نيز برخاك مي گذارند؛ مي توان روي هر خاك پاكي سجده نمود، اما سجده بر مهر كربلا بهتر است.

-

نمازگزار در سجده مي گويد:

- سبحان ربي الاعلي و بحمده، يعني: «خداوند خود را كه از همه بالاتر است، مي ستايم و پيراسته مي شمارم.»

يا 3 بار مي گويد:

- سبحان الله، يعني: «پيراسته باد خدا.»

نمازگزار در ركوع و سجده، خدا را «تسبيح» مي كند؛ يعني؛ خدا را از هر عيب و نقصي پيراسته مي داند.

-

روزي دسته اي گنجشك، جيك جيك كنان از مقابل امام سجاد (عليه السلام) عبور كردند. امام رو به اطرافيان كرد و گفت: «هر صبح، پرنده ها خدا را تسبيح مي كنند.»

امام كاظم (عليه السلام) بعد از نماز صبح، سر بر خاك مي گذاشت و تا آفتاب بتابد، در سجده بود.

سلمان فارسي مي گفت: «اگر سجده نبود، من آرزوي مرگ مي كردم!»

هنگامي كه مسلمانها به «حبشه» هجرت كردند، كافران مكه گروهي را نزد پادشاه



[ صفحه 53]



حبشه (نجاشي) فرستادند تا آنها را به كشورش راه ندهد و اخراج كند.

نماينده ي قريش طبق رسم آن زمان در مقابل نجاشي به سجده افتاد، اما نماينده ي مسلمان ها - جعفربن ابيطالب - سجده نكرد و گفت: «ما جز در برابر خدا، در برابر كسي، به سجده نمي افتيم!»


بازگشت