عطر گل سرخ


ستاره ها همچون الماس مي درخشيدند. مدينه بوي شكوفه مي داد. بهار، ميهمان مدينه بود. صداي لرزش برگهاي شاداب به گوش مي رسيد. سلمان فارسي، مهار شتر را با دست گرفته بود و منتظر امام علي (ع) و زهرا (عليهاالسلام) بود.

آن شب، زهرا (عليهاالسلام) به خانه ي شوهرش امام علي (ع) مي رفت. پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) همراه امام علي (ع) و زهرا (عليهاالسلام)، از خانه بيرون آمدند. سلمان، شتر را نشاند. امام علي (ع) به زهرا (عليهالسلام) كمك كرد تا سوار شتر بشود. سلمان، مهار شتر را گرفت و آرام آرام براه افتاد. صداي هلهله و شادي كودكان و زنان مدينه در كوچه ها پيچيد. هزاران فرشته ي خدا در آسمان مدينه بال و پر مي زدند و زير لب با صداي دلنشيني، «الله اكبر» مي گفتند.

اندكي بعد به در خانه ي كوچك و گلين امام علي(ع) رسيدند. پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در حالي كه ظرف آبي در دست داشت، وارد اتاق شد و براي «تبرك» چند قطره آب بر سر فاطمه (عليها السلام) پاشيد.

در خانه يك مشك، يك كوزه و كاسه ي سفالي، تشك و بالشي از پشم و پوست... ديده مي شد.



[ صفحه 43]



پيامبر دستهايش را به طرف آسمان گرفت و از ته دل دعا كرد: «پروردگارا! اين دختر من و محبوبترين مردم نزد من است. خدايا علي نيز گراميترين مردم در نزد من است. خداوندا! رشته ي محبت اين دو را استوار بفرما.»

اشك شوق در چشمهاي پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) درخشيد و خانه ي امام علي (ع) از عطر گل سرخ لبريز شد.

-

نماز با «الله اكبر» شروع مي شود. وقتي نمازگزار الله اكبر گفت، كارهايي مانند خوردن، آشاميدن، حرف زدن و... بر او حرام مي شود. بنابراين، به اين تكبير(الله اكبر)، تكبيرةالاحرام مي گويند.

«الله ااكبر» يك دنيا معنا دارد. اگر كسي، به عمق مفهوم و معناي «الله اكبر» دانش و يقين (باور قلبي) داشته باشد، هرگز به زشتي و بدي كشيده نمي شود و شيريني ياد خدا را مي چشد.

«الله اكبر» يعني: «الله، از هر چه كه به زبان آيد و هر چه كه به ذهن آيد، بزرگتر است.»

امام صادق (عليه السلام) فرمود: «وقتي الله اكبر مي گويي، بايد همه چيز در نزد تو كوچك شود؛ جز خدا.»

در جنگ خندق، مسلمانها در هنگام كندن گودال به سنگ محكمي برخورد كردند؛ طوري كه كلنگ شكست، ولي سنگ نشكست. پيامبر جلو آمد و چند ضربه به سنگ وارد كرد بع از هر ضربه، جرقه اي بلند شد و پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) تكبير گفت و مسلمان ها يكصدا تكبير گفتند تا سنگ خرد شد.

ياران از ايشان علت تكبير را پرسيدند. پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) به دور دستها خيره شد و با اطمينان گفت: «من سقوط كاخهاي روم و ايران را در برق جرقه هاي سنگ ديدم.»



[ صفحه 44]



امام علي (عليه السلام) در جنگ صفين، هر كسي را كه مي كشت، با صداي بلند «الله اكبر» مي گفت. مسلمان ها با شمردن «الله اكبر»هاي او مي فهميدند كه امام علي (ع) چند تن از دشمنان را به هلاكت رسانده است.

-

روزي كه خورشيد پيروزي اسلام در شهر مكه درخشيد و مسلمانها مكه را فتح كردند، پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)، به سوي كعبه رفت. سپس به حجرالاسود اشاره كرد و با صداي آسماني اش «الله اكبر» گفت.

مسلمان ها با شنيدن صداي پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)، ذوق زده شدند و همگي فرياد كشيدند: «الله اكبر»


بازگشت