يك روز برفي


هوا سرد بود. دانه هاي برف در آسمان مي چرخيدند و روي زمين مي نشستند. مخملي سفيد، روي خانه ها كشيده شده بود، جواد با قدمهاي آهسته به سوي مدرسه مي رفت. پياده رو كمي ليز بود. در همان وقت، پسري همسن و سال او، نان به دست، پيش مي آمد. او براي صبحانه نان تازه خريده بود و به طرف خانه اش مي رفت.

ناگهان پايش سر خورد و با صورت روي برفها افتاد. جواد با عجله به سوي پسر رفت و به او كمك كرد. بعد، نانهايش را كه كمي خيس شده بودند، از روي زمين برداشت و به دست او داد.

پسرك با مهرباني به جواد نگاه كرد و با لحن تشكرآميزي گفت: «ممنونم، لطف كردي.»

جواد تبسمي كرد و در ته دلش احساس رضايت نمود. سپس از او خداحافظي كرد و به مدرسه رفت.

در برابر هر لطف و مهرباني، بنا به حكم عقل و دل بايد تشكر و سپاسگزاري كرد. شايد همه ي انسانها اين اصل را قبول داشته باشند. بنا براين اگر ما نماز مي خوانيم، به اين دليل است كه در برابر صدها و هزاران لطف و مهرباني خداي بزرگ، اندكي تشكر و قدرداني نماييم.

لحظه اي به اين آيه هاي زيباي قرآن كريم بينديشيد:

- اگر آبها به عمق زمين فرو رود، كيست كه براي شما آب گوارا بياورد؟ [1] .

- اگر بخواهيم، آب



[ صفحه 11]



آشاميدني شما را تلخ و شور قرار مي دهيم. [2] .

- اگر بخواهيم، درختها را براي هميشه خشك مي گردانيم. [3] .

- اگر بخواهيم، زمين را دائم لرزان قرار مي دهيم. [4] .

البته با لطف خداي مهربان، آبهاي گوارا بر روي زمين جاري است؛ آبهاي آشاميدني شيرين است؛ درختها در فصل بهار به شكوفه مي نشينند و زمين با نظم و آرامش، ما را در خود جاي داده است.


پاورقي

[1] سوره ملك، آيه 30.

[2] سوره واقعه، آيه 70.

[3] سوره واقعه، آيه 65.

[4] سوره سبأ، آيه 9.


بازگشت