اذان سرود آسماني


حضرت امام رضا عليه السلام فرموده اند:

«من اذن و أقام صلي ورائه صفان من الملائكة و ان أقام بغير اذان صلي عن يمينه واحد و عن شماله واحد ثم قال: اغتنم الصفين؛ [1] كسي كه اذان و اقامه بگويد و به نماز ايستد دو صف از ملائكه به او اقتدا مي كنند و اگر تنها اقامه بگويد، تنها دو ملك پشت سرش اقتدا مي كنند. سپس فرمود آن دو صف را غنيمت شماريد».

اذان، ارزش و جايگاه، والايي در شريعت محمدي دارد.

آواي دلپذير و روحبخش اذان، دعوت آدمي براي حضور در خلوتگه راز و باريافتن به مقام انس با حضرت محبوب است.

آواي اذان با شور و جذبه ي دلپذيري كه در آن وجود دارد، مسلمانان را به سوي عبادت و پرستش آفريدگار دعوت مي كند.

بانگ اذان، بانگ رستاخيز عشق و دلدادگي است.

صداي اذان، دلنوازترين نغمه و فرحبخش ترين سرود آسماني است.



[ صفحه 91]



زماني كه وقت نماز مي رسيد، پيامبر صلي الله عليه و آله به بلال مي فرمود: «ارحنا يا بلال، ارحنا بها و بالنداء اليها» [2] يعني، اي بلال! با اذان گفتنت ما را از غم و اندوه و تلخي رهايي بخش و شادمانمان كن و راحت ساز ما را به نماز و دعوت به نماز.

در كتاب خاطرات و خطرات آمده است كه پيرلتي مي گويد:

«در اسلامبول كه بودم، شب ها پنجره ي اتاق را باز مي گذاشتم تا آواي روح انگيز اذان مسلمانان را بشنوم؛ زيرا از شنيدن آن لذتي روحاني به من دست مي داد». [3] .

اذان، اعلام موجوديت و فرياد مسلمين عليه خدايان خيالي است. اين گل نغمه ي توحيدي، با «الله» نام خداي بزرگ، شروع مي شود و به يگانگي آفريدگار جهان و گواهي به رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله اوج مي گيرد و با دعوت به رستگاري، فلاح، عمل نيك و نماز پايان مي پذيرد.

اذان، دعوت به سوي عبادت و بندگي خدا است و مؤذن با آهنگ رسا و روح بخش، امت اسلام را به نماز و مناجات فرامي خواند.

اذان، آدمي را به ياد خدا مي اندازد و با بزرگي و عظمت او آشنا مي سازد.



[ صفحه 92]



اذان، دعوت براي ملاقات و باريابي به درگاه قدسي حضرت رب الارباب است.

اذان، يكي از بزرگ ترين و جذاب ترين شعائر الهي به شمار مي رود و خود نيكوترين و باشكوه ترين گفتاري است كه به وسيله ي آن دعوت به سوي خداي تعالي مي شود.

اذان، نويدبخش حضور دوباره در برابر محبوب است.

اذان، پيك سبز نماز و اعلان وقت راز و نياز است.

و چه زيبا است اين اذان كه هر روز با آن چندين بار نام محبوب و مقصود، شنيده مي شود. و چه نيكو است اين اذان كه شيفتگان و شوريدگان شهر عشق را به ضيافتي شاهانه فرامي خواند.



نام معشوق به هر بام و در است

بر دل مدعيان صد شرر است



بارك الله از اين دين حنيف

كه از او يار به من جلوه گر است



همه ي ذرات به تسبيح وي اند

خيز از جاي كه وقت سحر است



عارف رباني، مرحوم ملكي تبريزي مي نويسد:

«اذان، دعوت براي ملاقات است و همان گونه كه روز قيامت، مردم براي عرضه شدن به خداوند فراخوانده مي شوند، در اين دنيا هم مؤذنان، مؤمنان را به مجلس حضور و معراج و زيارت حضرت پروردگار فرامي خوانند. پس اگر معرفت انسان، در اين دنيا به



[ صفحه 93]



حدي باشد كه از اين ندا لذت ببرد، در آخرت نيز از ملاقات حضرت حق بي بهره نخواهد بود؛ چرا كه معرفت در اين دنيا به منزله ي بذر مشاهده در آخرت است. و اگر بر اثر جهل، حال انسان به گونه اي باشد كه اين ندا او را خوش نيايد، اين امر سبب خواهد شد كه نداي روز قيامت هم خوشايند او نباشد و اگر در اين دنيا در هنگام شنيدن اذان، در زمره ي غافلان باشد، حالش در آن روز مناسب با اين غفلت خواهد بود...

بنابراين كسي كه موقع نماز از وظيفه اش نسبت به پروردگار آگاه باشد و بداند كه اين امر، لطفي عظيم از ناحيه ي حضرت حق نسبت به او است، مسلما روشني چشمش در نماز خواهد بود... همان گونه كه دعوت دوستانش را براي حضور در چنين مجالسي مي پذيرد، اذان را هم - كه به منزله ي منادي ذات اقدس حق است - به گوش جان مي شنود و پاسخ مي گويد...». [4] .


پاورقي

[1] المحجة البيضاء، ج 1، ص 338.

[2] محجة البيضاء، ج 1، ص 377؛ حقايق، ص 451.

[3] بهترين پناهگاه، ص 121.

[4] اسرار الصلاة، ص 293.


بازگشت