طلب مغفرت


امام رضا عليه السلام فرموده است: «الطلب لا قالة من سالف الذنوب؛ [1] [نماز]، تقاضاي عفو از گناهان گذشته است».



بانگ برداشته مرغ سحري

كرده بر خفته دلان پرده دري



هيچ از جاي نمي خيزي تو

الله الله چه گران خيزي تو



نماز، تقاضاي عفو از گناهان گذشته است.

نماز، مأمني براي رهايي از گناهان و معاصي است.

نماز، واسطه ي فيض و رحمت و بخشش الهي است.

نماز، قرباني كردن هوا و هوس ها و زدودن زشتي ها است.

نماز، سيناي رحمت و عنايت خداوند بي همتا است.

نماز، انعكاسي از پشيماني و ندامت تائبان و دل خستگان است.

نماز، وسيله ي بازگشت و توبه به سوي حضرت سبحان است.

نماز، روسفيدي روسياهان پشيمان و نادم است.

نماز، كشتي نجات و امداد براي غريقان درياي غفلت و شهوت است.

نماز، طوفان كوبنده ي شيطان و نسيم نوازش بندگان است.

آري با نماز و در نماز، از گناهان دوري مي كنيم و از آنها به سوي محبوب خود، رو برمي گردانيم و با كمك او، از زشتي ها و



[ صفحه 82]



تباهي ها فاصله مي گيريم. در نماز به گناهان و معصيت هايي كه كرده ايم اعتراف مي كنيم و از خدا طلب مغفرت مي نماييم.

چه شگفت است حالات عارفان و بزرگ مرداني كه در نماز، عاشقانه و خاضعانه با حضرت دوست راز و نياز كرده و از او طلب بخشش و مغفرت نموده اند.

يكي از همسايگان مرحوم آخوند خراساني (صاحب كفايه) گفته است: بام خانه ي ما متصل به بام منزل ايشان بود. او در سجده اش يك سوز و گداز و ناله ي دلخراشي داشت كه هر قسي القلبي محال بود كه منقلب نشود. گويا محب واصلي است كه داد از زمان فراق دارد و يا عبد خطاكاري است كه اين همه خوف و اضطراب دارد. [2] .

هم چنين آورده اند كه: «ملامحمد اشرفي (شاگرد سعيدالعلما) از نيمه شب تا صبح مشغول تضرع و زاري و مناجات با حضرت باري بود و آن قدر بر سر و سينه مي زد كه هنگامي كه صبح مي شد، در نهايت ضعف و نقاهت بود؛ به گونه اي كه هر كس او را مي ديد؛ چنين مي پنداشت كه تازه از بستر بيماري برخاسته است». [3] .



[ صفحه 83]



در حالات شهيد ملامحمدتقي برغاني آمده است: «عبادت آن جناب چنان بود كه هميشه از نصف شب تا طلوع صبح صادق به زاري و تهجد اشتغال داشت... مكرر در فصل زمستان ديده مي شد كه در پشت بام مسجد خود، در حالي كه برف مي باريد و عمامه بر سر داشت، مشغول تضرع و مناجات بود و با حالت ايستاده دست ها را به سوي آسمان بلند كرده بود؛ تا اين كه برف سراسر قامت مباركش را از سر تا پا سفيدپوش مي كرد»... [4] .

«به كجا چنين شتابان

گون از نسيم پرسيد

دل من گرفته زين جا

هوس سفر نداري

ز غبار اين بيابان؟

همه آرزويم اما

چه كنم كه بسته پايم

به كجا چنين شتابان؟

- به هر آن كجا كه باشد، به جز اين سرا، سرايم.

- سفرت به خير اما، تو و دوستي خدا را،

چو از اين كوير وحشت، به سلامتي گذشتي، به شكوفه ها به باران، برسان سلام ما را».



[ صفحه 84]



انسان نمازگزار،بايد همواره به عنايات و تفضلات حضرت باري تعالي اميدوار باشد. چه اميدي از اين بالاتر كه انسان بداند هر گاه پاي او بلغزد و يا هوا و هوس بر او چيره شود و بدون اين كه عمد و اصراري داشته باشد پايش به گناه كشيده شود، هنگامي كه وقت نماز فرارسيد، وضو گرفت و در پيشگاه معبود به راز و نياز پرداخت و احساس شرمساري - كه از لوازم توجه به خدا است - نسبت به اعمال گذشته به او دست داد، گناه او بخشوده مي شود و ظلمت و تاريكي از قلب او رخت برمي بندد.

هر چند كه گناه و انحراف، دل را تيره و بصيرت باطن را ضعيف مي سازد و پرده هاي غفلت و بي خبري، بر جان انسان سايه مي افكند؛ اما با امواج نماز است كه نور و روشني مي افكند و با امواج تطهيركننده ي خود، آثار گذشته را مي زدايد و محو مي كند. نمازگزاران واقعي، در حال خروج از ظلمت ها به سوي نوراند و در يك تحول تدريجي و تحت عنايات باري تعالي، به سوي سعادت و فلاح گام برمي دارند و روز به روز نسبت به خوشبختي آينده ي خويش اميدوارتر مي شوند.

آري حضرت علي عليه السلام فرموده است: «اميدبخش ترين آيه ي قرآن اين آيه است: «و أقم الصلاة طرفي النهار و زلفا من الليل ان الحسنات



[ صفحه 85]



يذهبن السيئات؛ [5] و نماز را در دو طرف روز، به پا داريد و نيز در اوايل شب كه البته خوبي ها (نماز)، بدي ها را از بين مي برد». [6] .



اي رانده ز درگاه الهي برخيز

محروم ز فيض صبحگاهي برخيز



روزت گذرد به معصيت، شب غفلت

باري، سحري به عذرخواهي برخيز



برخيز، سحر ناله و آهي مي كن

استغفر الله ز هر گناهي مي كن



امام رضا عليه السلام نيز فرموده است:

«نماز تقاضاي عفو و بخشش از گناهان گذشته است». گناهاني كه از روي ناداني و غفلت از او سر زده است و اينك شرمنده و پريشان، رو به سوي بزرگي مي كند و سر به سجده مي گذارد و يا دستانش را ملتمسانه به سوي آسمان مي گشايد و طلب عفو و مغفرت مي نمايد.

نمازگزار گناه نمي كند و در صورت ارتكاب به گناه، سريعا توبه مي كند و از كرده ي خود به شدت اظهار ندامت و پشيماني مي نمايد. آن گاه نماز مي گزارد و نماز را شفيع خود قرار مي دهد و با تمسك به نماز، سعي در پذيرش توبه خود مي كند؛ آن هم توبه اي راستين و نصوح وار...

يكي از عرفا مي گويد:



[ صفحه 86]



«تا كي از اين توبه به رسم و از نماز به عادت و از ذكر به غفلت؟ توبه اي به حقيقت بكن و كار از سر گير. پس آن گه به لب آب رو و غسلي بكن به ندامت و حسرت و در مسجد آي با تشويش و خجالت تمام و روي ظاهر به قبله آر و روي دل از همه ي مخلوقات برگردان و به حضرت او فرست از سر شرم و تشوير و خجالت و ضعف و درد دل و سوز معرفت و صدق و اخلاص دست بردار و بر جمله مخلوقات پشت كن و كل دنيا و عقبا را در زير قدم آر و از سر اين كوي زفان (زبان) صدق بگشاي و تكبير كن...». [7] .

گفتني است كه يكي از شرايط و اركان اساسي توبه، نماز و عبادت است. توبه، بي نماز راست نيايد و نماز بي توبه نيز، قبول نشود. تائب حقيقي، بيشتر از هر چيز از نماز استعانت مي جويد و به كمك آن سعي در قبولي توبه ي خود مي نمايد.

امام صادق عليه السلام فرموده است: «هر بنده اي كه گناهي كرد، پس برخيزد و تحصيل طهارت كند (وضو بگيرد) و دو ركعت نماز بخواند و از خداوند متعال طلب آمرزش نمايد. [در اين حالت] بر خدا است كه توبه ي او را بپذيرد». [8] .



[ صفحه 87]



يحيي بن معاذ نيز گفته است: «علامت توبه ي نصوح سه چيز است:

كم خوردن از بهر روزه و كم خفتن از بهر نماز و كم گفتن از بهر ذكر حق تعالي». [9] .



خدايا بر در تو بنده توست

همي خواهان آن گل خنده ي توست



تو روي نازنين از من مگردان

بزرگي و كرم، زيبنده ي توست



خدايا! اي رحيم بنده پرور

بكن ابر كرم را سايه گستر



نمي بينم به جز تو من غفوري

بميرانم كنون پاك و مطهر



(مؤلف)



[ صفحه 90]




پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 5؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 70.

[2] داستان ها و حكايت هاي نماز، ج 1، ص 54 (مرگي در نور، ص 394).

[3] همان، ص 58.

[4] نجوم السماء، ص 408.

[5] هود (11)، آيه ي 114.

[6] علي عليه السلام آينه عرفان، ص 357.

[7] منتخب سراج السائرين، ص 70.

[8] وسائل الشيعه، كتاب جهاد، باب 86.

[9] شرح بر مقامات اربعين، ص 30.


بازگشت