اخلاص در نيت


جنبه اي از نيت كه مورد بحث ما است، همان جنبه ي اخلاص است كه به فتواي تمام علما، عمل عبادي بدون آن باطل مي باشد. [1] .

يكي از دلايل وجوب نيت در عبادات، آيه ي 6 در سوره ي بينه است كه مي فرمايد:

و ما أمروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤتوا الزكوة و ذلك دين القيمه.

ترجمه: به آنان فرمان داده نشد مگر اين كه خداوند را عبادت كنند در حالي كه دين خود را براي خدا خالص كرده اند و گرايش قلبي آنان به سوي او است، و نماز را برپا دارند، و زكات بپردازند و اين، همان دين قيم و پايدار است. [2] .



[ صفحه 129]



بنابراين، عبادت خدا بايد با اخلاص همراه باشد و اخلاص همان نيت و قصد تقرب است. [3] .

دليل ديگر بر وجوب نيت، عقل است كه بحث آن در اصول فقه به تفصيل مطرح شده است.

دليل سوم نيز، شواهد روايي است كه قبلا به احاديثي چون «لا عمل الا بالنيه» و «الأعمال بالنيات» و امثال آن اشاره نموديم.

خلاصه ي كلام اين است كه، با توجه به دلايل مذكور مسلم گرديد كه براي هر عمل عبادي، نيت واجب است، اما كيفيت آن چگونه بايد باشد و غايت آن چه مي تواند باشد، مسأله اي است كه بايد با استفاده ي از روايات روشن شود.

در كتاب شريف وسايل الشيعه، جلد اول، در باب 9 از ابواب مقدمة العبادات، تحت عنوان «ما يجوز قصده من غايات النيه و ما يستحب اختياره» [4] از جمله حديثي به شرح ذيل به نقل



[ صفحه 130]



از كافي آمده كه سندش قابل اطمينان است:

عن ابي عبدالله عليه السلام، قال: العبادة (ان العباد [5] ) ثلاثة قوم عبدوا الله عزوجل خوفا فتلك عبادة العبيد و قوم عبدوا الله تبارك و تعالي طلب الثواب فتلك عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عزوجل حبا له فتلك عبادة الأحرار و هي افضل العباده.

ترجمه: از امام جعفر صادق (ع) روايت شده كه فرمود: عبادت سه قسم است [يا بندگان خدا سه گروهند]: گروهي خداوند را به جهت ترس [از دوزخ و عذاب] پرستش مي كنند، اين عبادت بردگان است. گروهي ديگر خداوند را براي رسيدن به ثواب، عبادت مي كنند، اين عبادت مزدوران است [يعني به طلب مزد عبادت مي كنند]؛ گروهي ديگر به خاطر عشق به پروردگار او را پرستش مي كنند، كه اين عبادت آزادگان است؛ و اين برترين عبادت است.

اين روايت شريف و نظاير آن مي رساند كه نيت عبادات اگر چه جهت ترس از عذاب و طلب بهشت هم باشد، صحيح است؛ زيرا فرمود: عده اي خدا را اين گونه عبادت مي كنند، پس عبادت محسوب مي شود، لكن نوع اعلاي نيت كه از انسان كامل و تعالي يافته انتظار مي رود، نيت خالصانه براي خدا است. انسان كامل، خدا را به خاطر خدايي اش عبادت مي كند، و اين بالاترين درجه ي نيت در عبادت است؛ ولي عبادت به جهت ترس از دوزخ يا به خاطر علاقه ي به بهشت، باطل نيست و اميد است مورد قبول



[ صفحه 131]



پروردگار قرار گيرد.

اولين قسمت بحث درباره ي نيت از نظرگاه فقه اسلامي را در اينجا به پايان مي بريم و متذكر مي شويم كه در ميان فقهاي بزرگ اسلام، فقيهي كه در اين زمينه نسبت به ساير فقها موشكافانه تر بحث كرده و در عرصه ي تحقيق ميدان داري نموده، مرحوم شيخ اعظم انصاري (رضوان الله عليه) است كه در كتاب «طهارت»، مبحث نيت وضو - كه به زيور طبع نيز آراسته شده - به اين بحث پرداخته است. [6] .

قبل از ادامه ي بحث درباره ي نظر فقهاي اسلام پيرامون احكام ضميمه ساختن چيزي به قصد قربت در نيت عبادات به تعابيري كه در قرآن كريم درباره نيت شده، اشاره مي كنيم.

در قرآن، نيت گاهي به لفظ اخلاص و گاهي به لفظ اراده ي وجه الله تعبير شده است.

در سوره ي كهف، و سوره ي انعام، تعبير به اراده ي وجه الله شده است:

و لا تطرد الذين يدعون ربهم بالغداوة و العشي يريدون وجهه.... [7] .

ترجمه: از خود مران كساني را كه پروردگارشان را صبح و شام مي خوانند و اراده ي وجه او را دارند.

و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم بالغداوة و العشي يريدون وجهه. [8] .



[ صفحه 132]



ترجمه: پايداري و شكيبايي كن با كساني كه پروردگارشان را صبحگاه و شبانگاه مي خوانند و اراده ي وجه او را دارند.

«اراده ي وجه الله» همان نيت و تقرب جستن به خداوند است. يعني مقصود اينان از عبادت و بندگي و دعا در شب و صبح چيزي جز ذات پروردگار و رضايت او نيست.

در برخي ديگر از آيات قرآن كريم، نيت تعبير به «اخلاص» شده است. نمونه ي آن همان آيه ي 6 در سوره ي «بينه» است كه قبلا درباره ي آن سخن گفتيم. اگرچه اصل نيت را به عزم و اراده و قصد تعريف كرده اند، لكن بايد اخلاص يكي از لوازم لاينفك نيت باشد و اساسا وقتي نيت گفته مي شود، مقصود همان اخلاص است، زيرا قصد بر انجام حركاتي مانند خم و راست شدن، يا محور و مركز را براي طواف برگزيدن و دور خانه اي چرخيدن، صرف نظر از توجه و رضايت خداوند نسبت به انجام اين اعمال، نيت گفته نمي شود. آن قصد و عزم بر انجام فعلي را نيت گويند كه قصد تقرب به پروردگار و اخلاص ملازم و همراه آن باشد. بنابراين، جوهره ي اصلي نيت همان اخلاص است.


پاورقي

[1] سخن كساني كه نيت عمل را به شوق بهشت يا از ترس جهنم، منافي با اخلاص مي دانند، صحيح نيست. زيرا اين گونه نيت با توجه به خدا و اعتقاد به معاد تلازم دارد و مسلم است كه هر گاه انسان، بر اثر انجام عبادات اوج بگيرد، ديگر توجهي به بهشت نخواهد داشت و فقط ذات باري تعالي مد نظر و مورد توجه او خواهد بود.

[2] دين قيم و قويم، آن است كه در احكام و معارف خود استحكام و پايداري داشته، متكي به غير نباشد.

[3] اين آيه و امثال آن با وجود آن كه ناظر به معارف و عقايد و امور قلبي است، شامل اعمال جوارحي و احكام نيز مي شود و اختصاص به عقايد و معارف فقط ندارد. قرائني كه اين مطلب را تأييد مي كند به شرح زير است:

الف) سوره «بينه» مدني است و سور مدني امتيازي كه با سور مكي دارند اين است كه سور مكي بيشتر ناظر به بيان عقايد و معارف توحيدي است اما سور مدني علاوه بر آن، به احكام و قوانين فردي و اجتماعي كه سازنده ي فرد و جامعه ي اسلامي است، توجه و عنايت بيشتري دارد.

ب) تعبير دين در عبارتهاي «مخلصين له الدين» و «ذلك دين القيمه» به معناي كليت دين است كه شامل معارف و احكام هر دو مي باشد. بنابراين اخلاص در دين هم به معناي اخلاص در توحيد و ساير عقايد است و هم بيانگر اخلاص در همه ي اعمالي است كه به عنوان دين انجام مي گيرد.

ج) سياق آيه كه اقامه ي نماز و اداي زكات را به دنبال اخلاص در دين مطرح مي كند شمول آيه بر احكام را مسلم مي سازد زيرا نماز و زكات از بارزترين احكام فردي و اجتماعي اسلام است.

[4] در عنوان تعيين شده، تعبير به «ما يجوز» شده است. شايد به دليل آن باشد كه مي خواهد به كساني كه نيت نيل به بهشت را در عبادات جايز نمي دانند پاسخ دهد كه جايز است لكن بعد مي فرمايد «ما يستحب اختياره»، يعني گرچه نيت بهشت جايز است ولي مرتبه عاليتر نيت كه مستحب است اين است كه عبادت صرفا براي خدا باشد. و اين گونه قصدها ضميمه نشود.

[5] نسخه ي بدل.

[6] كتاب طهارت مرحوم شيخ اعظم انصاري، از ص 79 تا 90 و پس از آن.

[7] سوره ي انعام، آيه ي 53.

[8] سوره ي كهف، آيه ي 28.


بازگشت