شعاع خشيت در توازن خوف و رجا


در ادامه ي احاديث مذكور پيرامون خوف و رجا، روايتي از امام جعفر صادق (ع) راجع به كساني كه عمل خلاف مي كنند و اميد به بخشش پروردگار دارند، آمده كه جهت تكميل بحث به نقل آن مي پردازيم:

عن ابي عبدالله، قال (ع)، قال: قلت له: قوم يعملون بالمعاصي و



[ صفحه 113]



يقولون نرجوا فلا يزالون كذلك حتي يأتيهم الموت، فقال (ع): هؤلاء قوم يترجحون في الأماني كذبوا ليسوا براجين إن من رجا شيئا طلبه و من خاف من شي ء هرب منه. [1] .

ترجمه: راوي گويد: به خدمت حضرت صادق (ع) عرض كردم: عده اي هستند كه عمل به معاصي مي كنند و مي گويند ما به خداوند اميدواريم و تا هنگام مرگ به همين حال هستند، حضرت (ع) فرمودند: اينان در آرزوهاي خود سرگردانند [و آرزوهاي دست نيافتني، آنان را به اين سو و آن سو مي كشاند]، و دروغ مي گويند، و به حقيقت اميدوار نيستند. مسلما كسي كه به چيزي اميدوار است، آن را مي جويد و كسي كه از چيزي بترسد، از آن مي گريزد.

با توجه به روايات پيشين، رجا و خوف بايد همراه يكديگر باشند. در فرض روايت اخير رجاي بدون خوف مطرح شده كه به بيان حضرت صادق (ع)، چنين اميدي، اميد هم نيست، بلكه نوعي خيالبافي و خوشبيني كاذب است. زيرا اميد بدون خوف، واقعيت ندارد، چنين اميدي در حقيقت آرزويي بيش نيست.

كساني كه در گناه و معصيت غوطه ورند، ولي اظهار مي دارند كه در آخر عمر توبه خواهيم كرد، اينان در اشتباه بزرگي بسر مي برند. زيرا اين گونه ايمن بودن از عواقب معصيت و به تأخير افكندن توبه، خود گناهي ديگر است. اين بينش، نه تنها انسان را از فساد و گناه باز نمي دارد، بلكه جرأت او را بر ارتكاب معصيت افزايش داده، موجب بيباكي و افراط در گناه مي شود. مثل چنين كساني مانند اشخاصي است كه با ديدن مرگ ديگران، نسبت به



[ صفحه 114]



مرگ خود متذكر نمي شوند و فقط مي گويند: فلاني هم مرد! گويا يقين دارند كه مرگ فقط براي همسايه است، و خود آنها از گزند مرگ مصون مي باشند، و همواره به اين شيوه برخورد مي كنند تا مرگ خودشان فرا مي رسد.



چند گويي كه به پيري برسم توبه كنم

چه كني گر به جواني به لحد درماني



رجاي حقيقي، كه داراي نقش سازندگي است، به معناي طلب رحمت و مغفرت و دستيابي به رضوان الهي است و آن جز با ترك معاصي و انجام واجبات و كارهاي خداپسندانه ميسر نيست. اين است كه رجا و خوف توأم با يكديگر تحقق مي يابند؛ و توازن اين دو خصيصه در نفس انسان، موجب سازندگي و تعالي نفس مي گردد، و با تعالي نفس زمينه ي خشيت تحقق مي يابد.

در پايان اين بخش نظر عزيزان را به قسمتي از رواياتي كه عظمت خشيت از خداوند را بيان مي كند، جلب مي نماييم تا بلكه شعاعي و جلوه اي از اين گفتارها در نفس متحقق شود.

امام باقر (ع) فرمودند:

كل عين باكية يوم القيامة غير ثلاث: عين سهرت في سبيل الله و عين فاضت من خشية الله، و عين غضت من محارم الله.

يعني: هر چشمي روز قيامت گريان است جز سه چشم: 1 - چشمي كه در راه خدا شب زنده دار باشد. 2 - چشمي كه از خشيت خدا جاري و گريان باشد. 3 - چشمي كه از محرمات، خودنگه دار و بسته باشد.



[ صفحه 115]



نظير اين بيان هم از امام صادق (ع) رسيده است:

عين بكت في جوف الليل من خشية الله. [2] .


پاورقي

[1] اصول كافي، كتاب ايمان و كفر، باب خوف و رجاء، ج 5.

[2] اصول كافي، كتاب الدعاء، باب الرغبة، حديث 4.


بازگشت