برتري نيت نسبت به عمل


اينك مي خواهيم برتري ارزش نيت را نسبت به عمل با استفاده از يك روايت، اثبات كنيم.

روايت مورد نظر را مرحوم ثقة الاسلام كليني در اصول كافي، كتاب ايمان و كفر، باب النيه به شرح ذيل نقل كرده است:



[ صفحه 79]



نية المؤمن خير من عمله.

ترجمه: نيت مؤمن بهتر از عمل او است.

نظير اين عبارت و مشابه همين بيان از حديث، معني آن بخش از روايتي است كه در ابتداي اين مجموعه ي از مباحث نقل كرديم: «والنية أفضل من العمل.»

علماي اسلام در بيان مفهوم و تفسير اين حديث شريف، افزون بر بيست وجه ذكر كرده اند. ما قبل از بيان اهم وجوه مذكور به ذكر نكاتي جهت روشن شدن مطلب مي پردازيم.

1- بايد توجه داشت، اين كه برخي مي گويند: «بايد دل آدمي پاك و نيتش نيكو باشد و همين كفايت مي كند و ديگر عمل لازم نيست.» اين سخن، درست نيست و دليل قانع كننده اي، چه از نظر عقلي و چه از نظر متون اسلامي، براي آن وجود ندارد. اين مطلب، حديث نفس و تصور خامي است كه برخي پيش خود ترسيم كرده اند. حديث بالا نيز به هيچ وجه، مؤيد اين طرز فكر نمي باشد، زيرا نيت مؤمني كه قاصد بر عمل باشد، بهتر از عمل اوست، نه نيت صرف. در مورد كافر هم، آن نيتي كه نسبت به آن قصد عمل دارد، از خود عمل بدتر است.

2 - اين روايت كه بيانگر برتري ارزش نيت نسبت به عمل است، شاهد و مؤيدش، همان روايت «انما خلد اهل النار...» است كه پيشتر در مبحث اهميت و تأثير نيت نقل كرديم. [1] زيرا دامنه ي نيت، بسيار وسيعتر از عمل است و انسان مي تواند با خالصتر كردن



[ صفحه 80]



نيت خود به ميدان گسترده تري راه پيدا كند. ولي عمل به دليل محدوديتهاي زيادي كه دارد، نمي تواند به اندازي وسعت ذهن گسترش يابد.

3 - آن دسته از آيات و رواياتي كه در آنها، عمل به عنوان مبناي ارزيابي معرفي شده، مانند روايت «افضل الأعمال احمزها» [2] به هيچ وجه، ناظر به اعمال فاقد نيت نيستند. در اين گونه نصوص، منظور از عمل، مجموعه ي كامل نيت به اضافه عمل مي باشد. به عنوان مثال، قرآن كريم مي فرمايد:

فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره. [3] .

ترجمه: پس، هر كس به اندازه مثقال ذره اي از اعمال خير انجام دهد، آن را مي بيند؛ و هر كس به اندازه مثقال ذره اي بدي كند، آن را مي بيند.

اين آيه ي شريفه، بيانگر آن است كه هر عمل حاوي نيت، خوب يا بد مورد پاداش و كيفر قرار خواهد گرفت. و دليل آن انتساب عمل به عامل در اين آيه است و آيه «قل كل يعمل علي شاكلته» با تفسير امام صادق (ع) كه فرمودند: «اي علي نيته»، بهترين دليل بر اين مطلب است.

علاوه بر اين، دلايلي كه در آينده ذكر مي كنيم دال بر اين كه نيات مورد مؤاخذه و عفو مي باشد، خواه منجر به عمل شده باشد، خواه نشده باشد، جملگي اثبات كننده ي مطلب مورد بحث هستند.



[ صفحه 81]



4 - حديث «افضل الأعمال أحمزها» در واقع مكمل حديث «نية المؤمن خير من عمله» مي باشد. زيرا نيتي داراي ارزش و اهميت است كه قاصد به ايقاع عمل باشد وگرنه، خيال و تصور و حديث نفس، بيش نيست. با اين بيان، هر چه عمل سخت تر و پر زحمت تر باشد، نيت خالصانه در رابطه با آن عمل مشكلتر است. به بيان ديگر، عملي مشكلتر است كه نيت آن با دشواري بيشتر تحقق يابد. دشواري نيت، مربوط به خالص كردن آن است. بنابراين، افضل اعمال، عملي است كه نيت آن مشكلتر باشد، بدان معنا كه نيت آن خالصتر است.

نيت عمل سخت، نسبت به يك عمل آسان، دشوارتر است. به عنوان مثال، خدمت كردن در شرايط سخت، بهتر و اجرش بيشتر است. زيرا خالص نمودن نيت به اين كه با كمال خلوص و صفاي نفس، در شرايط سخت انجام وظيفه كند، به مراتب مشكلتر است از اين كه بخواهد نسبت به انفاق درهمي يا مانند آن نيت كند.

اينك به بيان وجوه معاني و تفاسير حديث «نية المؤمن خير من عمله» مي پردازيم و از ميان وجوه ذكر شده، سه وجه مختلف را كه غالب صور ديگر نيز به آن سه وجه برمي گردد، بيان مي كنيم. (البته ذكر اين سه وجه به معناي اين نيست كه اشكالي در اين توجيهات وجود ندارد.) ضمنا نظر خود را در ادامه ي وجه سوم بيان خواهيم كرد (در كتاب فقهي «كشف الغطاء» وجوه بسياري به طور اختصار ذكر شده است.)

1 - كلمه «خير» كه صفت تفضيلي به معناي «بهتر» است، در اين حديث، به معناي صفت مطلق، يعني «خوب» بكار رفته است، و حرف «مِن» نيز تبعيضيه است. بنابراين معناي حديث،



[ صفحه 82]



چنين مي شود: نيت برخي از اعمال مؤمن خوب است.

2 - نظر به اين كه نيت بعضي از اعمال مانند جهاد و حج و امثال آن، نسبت به نيت اعمال آسان، بسيار مشكلتر است لذا در اين گونه اعمال، نيت مؤمن از نفس عمل بهتر و ارزشمندتر است.

اين دو وجه و برخي از وجوه ديگر كه از ذكر آن صرف نظر كرديم، از وجوه ساده اي است كه با سياق حديث سازگار نيست.

3 - نيت، امري قلبي و روحي است، و تأثير آن بر قلب و سازندگي نفس انسان بسيار زياد است. لكن عمل، مربوط به اعضاء و جوارح انسان است. عمل بدون نيت مانند جسم بدون روح است. به عنوان مثال، سجده كه يك عمل جوارحي است، وقتي خالي از روح خشوع و خضوع و نيت خالصانه باشد، عملي بي ارزش است، و تأثيري در علوّ نفس و تعالي انسان ندارد. اما چنانچه سجده با روح خضوع و خشوع همراه باشد، تأثيري مستقيم و سازنده بر قلب انسان دارد، و انسان را تا مقام والاي «عبوديت» پروردگار بالا مي برد.

اين گفتار در مورد كافر و نيات او نيز در خلاف جهت، عينا صادق است. يعني يك عمل بي نيت كه از كافر سر مي زند، تأثيرش بر روح و ذات وي چندان زياد نيست، لكن چنانچه كافر، از سر كينه و عناد، نيت عمل شر مي كند، هر چند به انجام آن موفق نشود، تأثيرش بر وي، در مقايسه با همان عمل، هنگامي كه بي قصد و نيت انجام شود، بسيار زيادتر است.

ممكن است سئوال شود: شما كه مي گوييد روح عمل نيت است، و عملي مورد قبول شارع مقدس است كه با روح بوده و از روي خلوص قلب انجام شود، پس چه مي گوييد در اين مورد كه قرآن كريم



[ صفحه 83]



مي فرمايد: أقم الصلوة لذكري. [4] يعني: نماز را براي ذكر و ياد كرد من برپا دار. يعني آنچه مطلوب شارع مقدس است، اين است كه نماز طبق آدابي كه تعيين شده براي ياد كرد خداوند بجا آورده شود.

در پاسخ اين سئوال بايد گفت: مطلب آن گونه كه شما پنداشته ايد نيست. خداوند در آيه ي ديگري مي فرمايد:

الا بذكر الله تطمئن القلوب. [5] .

ترجمه: هان! به ياد خدا، دلها آرامش مي يابد.

مسلم است كه صرف فعل نماز در آن آيه مراد نبوده، زيرا با توجه به اين آيه، معنايش چنين مي شود: نماز را بر پا دار براي ذكر من، اين نماز است كه آرامش دلها را به ارمغان مي آورد.

ذكر و يادآوري نام خدا تنها منحصر به ذكر لفظي نيست؛ ذكر تا به قلب راه پيدا نكند، آرامش قلبي را به همراه نخواهد داشت.

بنابراين، آن ذكري مراد است كه با خضوع و خشوع همراه باشد و در نفس و جان اثر بگذارد. اقامه ي نمازي كه ذكر خدا را در قلب شكوفا سازد، نفس آدمي را مي سازد و تعالي مي بخشد، و به جايگاهي مي رساند كه مورد خطاب خداوند قرار مي گيرد:

يا أيتها النفس المطمئنه.

ترجمه: هان! اي نفس آرامش يافته و مطمئن.

إرجعي إلي ربك راضية مرضية.

ترجمه: بازگرد به سوي پروردگارت، در حالي كه تو از او راضي و خدا



[ صفحه 84]



نيز از تو خرسند است.

فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي. [6] .

ترجمه: پس در زمره ي بندگان من وارد شو! و به پهنه ي بهشت من قدم گذار.

اگر صرف انجام نماز و اداي ذكر خدا، براي سازندگي روح كفايت مي كند، پس چرا بسيارند افرادي كه به ظاهر بسيار ذكر و نماز بجا مي آورند، ولي از آرامش قلبي برخوردار نيستند و وجودشان سراسر اضطراب و تشويش خاطر است؟

بنابراين، آن نماز (عبادت) و ذكري كه حاصلش انقطاع الي الله است، همان است كه با روح توأم باش. و روح عمل، نيت، و روح نيت اخلاص است.

در اين زمينه، حديث و سخن فراوان است ولي نيازي به ذكر آنها نمي بينيم.

رشد حيثيت خلود و جاودانگي انسان، چه در دنيا كه همراه با اين جسم و بدن است، و چه در برزخ و چه در عوالم ديگر، بر اثر نيت است. ظاهر عمل مربوط به جسم انسان است كه بقايي ندارد. ولي نيت در رابطه با نفس و قلب و روح و جان انسان است كه جاودانه و ابدي بوده، نابودي و فنا ندارد. پس عين ارتباط بين روح و جسم، بين نيت و عمل هم برقرار است.

و همان گونه كه بدن انسان متكي به روح و نفس او است، و نيز شناخت حسي انسان به شناخت عقلي وي تكيه دارد، عمل انسان نيز



[ صفحه 85]



به نيت وي بستگي مستقيم دارد، و رابطه اش آنچنان با نيت تنگاتنگ است كه بدن با روح دارد، بلكه اساسا نيت جلوه اي از روح و نفس است، و عمل نمودي از بدن.

به عبارت ديگر، از آن جا كه عمل مربوط به جسم، و نيت مربوط به روح است، مي توان گفت: چون «نية المؤمن خير من عمله»، پس «روح المؤمن خير من جسمه»، و به همين دليل است كه هر چه به جسم رسيدگي شود، بدون آن كه اثر مثبتي بر روح داشته باشد، فايده اي براي انسان ندارد. ولي هر اندازه كه انسان، در جهت رشد روح و نفس خود اقدام كند، براي او مفيدتر است.

در مورد كافر نيز مي توان گفت كه روح وي از جسم او بدتر است. چون نيت او بدتر از عملش مي باشد.

خلاصه ي كلام، احاديث و روايات معصومين (ع)، نيت مؤمن را ملاك تميز و تشخيص ايمان وي معرفي مي كند. و به همين دليل، افراد به نياتشان مورد ارزيابي و سنجش قرار مي گيرند.


پاورقي

[1] همين كتاب، ص 71.

[2] برترين اعمال، مشكلترين آنهاست.

[3] سوره ي زلزال، آيه ي 7 و 8.

[4] سوره ي طه، آيه ي 14.

[5] سوره ي رعد، آيه ي 28.

[6] سوره ي فجر، آيات 27 الي 30.


بازگشت