ليبلوكم


«ليبلوكم» اشاره است به قول خداي تعالي:

تبارك الذي بيده الملك و هو علي كل شيي ء قدير الذي خلق الموت و الحيوة ليبلوكم ايكم احسن عملا.

ترجمه: فرخنده است آن كسي كه به دست او است ملك و سلطنت و او



[ صفحه 32]



بر هر چه توانا است، آن كس كه آفريد مردن و زندگاني را تا امتحان كند شما را كدام يك نيكوتريد در عمل.

محقق مجلسي (قدس سره) فرموده اند: «اين آيه ي شريفه دلالت دارد بر آن كه موت امر وجودي است، و مراد از آن يا موت طاري بر حيات است، يا عدم اصلي است. انتهي.» [1] .

دلالت نمودن آيه ي شريفه مبني بر آن است كه خلق متعلق به آن باشد بالذات، و اما اگر بالعرض مورد تعلق باشد، دلالتي ندارد چنانچه محققين گويند.

و بر فرض دلالت، احتمال آن كه موت عدم اصلي باشد، وجهي ندارد زيرا كه وجودي بودن عدم اصلي جمع بين نقيضين است. با آن كه موت را به معني عدم اصلي دانستن خود في حد ذاته صحيح ننمايد.

بالجمله تحقيق آن است كه موت عبارت است از انتقال نشئه ظاهره ي ملكيه به نشئه ي باطنه ي ملكوتيه. يا آنكه موت عبارت است از: حيات ثانوي ملكوتي بعد از حيات اولي ملكي. و بر هر تقدير امر وجودي است؛ بلكه اتم از وجود ملكي است. زيرا حيات دنيوي ملكي مشوب به مواد طبيعيه ي ميته است، و حيات آنها عرضي زائل است، به خلاف حيات ذاتي ملكوتي كه در آن جا از براي نفوس استقلال حاصل شود. و آن دار، دار حيات و لوازم حيات است، و أبدان مثالي برزخي قيام صدوري به نفوس دارند، چنانچه در محل لايق آن مقرر است.



[ صفحه 33]



و بالجمله حيات ملكوتي كه از آن تعبير به موت شود تا به سمع شنوندگان سنگين نيايد، متعلق جعل و خلقت و در تحت قدرت ذات مقدس است.

و معناي اختبار و امتحان و كيفيت نسبت آنها را به حق تعالي جل جلاله پيش از اين مذكور داشتيم [2] به طوري كه جهل بر ذات مقدس لازم نيايد و محتاج به تكلفات و تأويلات نباشد. و اجمال آن را به طريق اشاره، مذكور مي داريم و آن اين است كه:


پاورقي

[1] مرآت العقول، ج 7، ص 77 و بحارالانوار، ج 70، ص 230.

[2] حديث پانزدهم.


بازگشت