بسم الله الرحمن الرحيم

الحديث العشرون

بالسند المتصل، الي الشيخ الثقة الجليل محمد بن يعقوب الكليني قدس سره، عن علي بن ابراهيم، عن ابيه، عن القاسم بن محمد، عن المنقري، عن سفيان بن عيينة، عن ابي عبدالله (ع) في قول الله تعالي: «ليبلوكم ايكم أحسن عملا.» قال: ليس يعني اكثركم عملا و لكن أصوبكم عملا، و انما الأصابة: خشية الله و النية الصادقة و الخشية (و الحسنة).

ثم قال: الأبقاء علي العمل حتي يخلص اشد من العمل؛ و العمل الخالص: الذي لا تريد ان يحمدك عليه احد الا الله عزوجل و النية افضل من العمل الا و ان النية هي العمل. ثم تلا قوله عزوجل: «قل كل يعمل علي شاكلة»؛ يعني علي نيته. [1] .



[ صفحه 30]



ترجمه: سفيان از حضرت صادق (ع) نقل كند در تفسير فرموده ي خداي تعالي: «ليبلوكم ايكم احسن عملا» [2] تا امتحان كند شما را كدام يك نيكوتريد از حيث عمل، فرمود:

قصد نكرده، بيشتر شما را از حيث عمل و لكن درست تر شما را از حيث عمل و جز اين نيست كه درستي: ترس خدا و نيت راست است با ترس.

پس از آن گفت مراعات كردن عمل را تا خالص شود، سخت تر از عمل است. و عمل خالص آن است كه نخواهي كه ثنا كند تو را بر آن كسي، مگر خداي تعالي. و نيت برتر از عمل است، آگاه باش همانا نيت عمل است. پس از آن تلاوت فرمود قول خداي عزوجل را: (قل كل يعمل علي شاكلته) [3] ، يعني بگو هر كس عمل مي كند بر شكل خود، يعني بر نيت خود.

شرح: «بلا» به معني امتحان و تجربه است. چنانچه [4] در صحاح گويد: «بلوته بلوا: جربته واختبرته و بلاه الله بلاء و ابلاه ابلاء حسنا، وابتلاه اي اختبره.»

«و ايكم» مفعول دوم است از براي «ليبلوكم» به تضمين معناي علم، بنا به فرموده مجلسي. [5] .

و اين درست نيايد، زيرا كه «اي استفهاميه» فعل را معلق مي كند از عمل.

و صواب آن است كه «ايكم احسن عملا»، جمله مبتدا و



[ صفحه 31]



خبر است، و در معني مفعول بلوي است. و اگر «اي» را موصول بگيريم براي كلام مجلسي وجهي است، ولي استفهاميه بودن آن اظهر است.

و صواب نقيض خطا است.

و خشيت دوم در بعضي از نسخ نيست. چنانچه مجلسي فرمايد. و اگر باشد، احتمالاتي دارد كه اظهر اين است كه «واو» به معني «مع» باشد. و از «اسرار الصلوة» شهيد ثاني منقول است كه: «النية الصادقة الحسنة.»

و ابقاي بر عمل، محافظت و مراعات آن است، چنانچه جوهري گويد: «أبقيت علي فلان اذا ارعيت عليه.»

و «شاكله» به معني طريقه و شكل و ناحيه است، چنانچه در «قاموس» و «صحاح» است. فعن القاموس: «الشاكله: الشكل و الناحية و النية و الطريقة.»

و ما بيان آنچه شرح دادني است، در حديث شريف در ضمن فصولي چند به رشته ي تحرير درمي آوريم انشاءالله.