نماز در خون


محمود تاري «ياسر»



ديده خون بارد

چون عاشقي دارد

سوز و گداز عشق

در ميان خون

با چهره ي گلگون

خواند نماز عشق

باروي گلگون حسين

افتاده در خون حسين

آه واويلا



يوسف زهرا

مانده كنون تنها

در بين دشمن ها

شد بگوش جان

هم شيون طفلان

هم ناله ي زن ها

باروي گلگون حسين

افتاده در خون حسين

آه واويلا



آسمان از غم

شد تيره و درهم

آه از دل زينب

دارد اين خواهر

دست عزا بر سر

واويلتا بر لب

باروي گلگون حسين

افتاده در خون حسين

آه و واويلا





[ صفحه 48]





شمر دون از كين

در مقتل خوني

بالين شه آمد

شد زمين لرزان

زينب دوان دوان

در قتلگه آمد

باروي گلگون حسين

افتاده در خون حسين

آه و واويلا



از گل زينب

اي كوفيان يارب

كردند مهماني

شد جدا از تن

با خنجر دشمن

آن رأس نوراني

باروي گلگون حسين

افتاده در خون حسين

آه و واويلا





[ صفحه 49]




بازگشت