سجده: نسترن قدرتي




سجده يعني: به عشق رو كردن

دل به آيينه روبرو كردن



سجده يعني: حضور و بيداري

عطر فرياد تا خدا جاري



سجده يعني: سري فتاده به راه

معني «لا اله الا الله»





[ صفحه 104]





سجده يعني: سري به دامن خاك

پرگرفتن زخاك تا افلاك



پر گرفتن، ز خود رها گشتن

ساده و پاك و بي ريا گشتن



روبه درگاه دوست آوردن

از خودي تا خدا سفر كردن



سجده يعني: تويي كه بر پايي

قادري لا شريك و يكتايي



آفريننده اي و بي همتا

بي نظيري و ناظر و دانا



از كمالت زمانه در كار است

عالم از قدرتت پديدار است





[ صفحه 105]





سجده يعني: كه راه حق اين است

سر سپاري مرام و آيين است



سجده يعني: غبار راه شدن

دور از هر چه اشتباه شدن



گاه گاه نيايش و راز است

در دلم آرزوي پرواز است



هيچم و سر به خاك مي سايم

سر بر آن خاك پاك مي سايم



آرزومند آشناي توام

هر نفس در ره رضاي توام



دست من گير تا رها نشوم

از تو اي آشنا، جدا نشوم





[ صفحه 106]





سجده يعني: كه قبله گاه تويي

جاوداني، چراغ راه تويي



بي قرار توام، تو مي داني

رازها را نگفته مي خواني



سجده يعني: كه جز تو يارم نيست

صبر و تابي ز انتظارم نيست



در غمت مانده اين دل زارم

چشم اميد بر درت دارم





[ صفحه 107]




بازگشت