لحظه اي سبز: معصومه مهري




مي گشايم روبرو، سجاده اي از جنس نور

لحظه هايي از نيايش باز مي گردد مرور...



باز امشب لحظه هايي سبز مي خواهم شدن

با نمازي سبز سبز از اين حوالي دور دور



اي خدا در پيشگاهت بوي رحمت مي دهد

دستهايم در نيايش هاي هنگام حضور





[ صفحه 88]





اي نماز امشب بيا تا صبح دستم را بگير

چشمهايم در شب يلداي ظلمت گشته كور



گرچه جسمم در حضورت چون حبابي خودنماست

با دو ركعت عشق خواندن گشته سرشار سرور





[ صفحه 89]




بازگشت