فضيلت نماز شب


كوشش هاي دراز روزانه در امر معاش، سرگرمي هاي گوناگون و نمودهاي فريبنده ي زندگاني مادي، توجه انسان را به خود جلب مي كند و انديشه اش را به وادي هاي گوناگون مي كشاند؛ به نحوي كه جمعيت خاطر و حضور قلب را از او سلب و او را از حلاوت نماز و عبادت، محروم مي كند اما در دل شب، كه غوغاي زندگي مادي فروكش مي كند و پس از چند ساعت خواب، جسم و روحش آرام مي گيرد و با وضو گرفتن و آماده شدن براي نماز و نيايش شبانگاهي، حالت نشاط و توجه ويژه اي در او پديد مي آيد، مي تواند با آمادگي بيشتر و در شرايط بهتري در حقايق هستي بينديشد و در محيطي آرام تر و دور از هر گونه ريا و خودنمايي، علاوه بر راز و نياز با پروردگار، به تربيت نفس و تكميل روح خود بپردازد.

پيامبران، اوليا، و مردان راه خدا، پيوسته از نمازها و نيايش هاي بخش آخر شب



[ صفحه 223]



براي خودسازي و تقويت اراده نيرو گرفته اند و اين نيرو در راه ساختن انسان هاي ديگر بكار رفته است و به صورت انقلاب هاي بزرگ و اصلاحات اجتماعي خيره كننده اي جلوه گر شده است.

پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مسلمانان را با استفاده از همين برنامه هاي روحاني پرورش دادند و شخصيت آنان را چنان فرا بردند كه با هويت قبلي آنان بكلي تفاوت داشت. او از مردمي بت پرست و عاري از تمدن و فرهنگ كه هم بدوي و هم بدوي بودند، در مدت كوتاهي، انسان هاي جديدي ساخت كه براي ملل ديگر باور كردني نبود. و تاريخ نظير برخي از آنان را كمتر ديده است.

شنيده ام سفراي عمر خليفه ي دوم به دربار يزدگرد ساساني رفتند و او را به اسلام فراخواندند و چون نپذيرفت اخطار جنگ به او دادند اما يزدگرد كه از شخصيت جديد اعراب و آن چه در پشت مرزهاي ايران گذشته بود غافل بود، اخطار آنان را سخن ياوه اي از دهان مردمي بي تمدن و شير شتر خوار دانست و دستور داد تا طشت هاي خاك آوردند و به نشان اهانت بر فرق سفيران نهادند و آنان را به بيرون راندند. سفيران اين كار ايرانيان را به فال نيك گرفتند و گفتند: «آنان خاك وطن خود را به دست خود در اختيار ما قرار دادند. به خواست خدا پيروزي از آن ما خواهد بود. دربار ايران تحول عظيمي را كه پيامبر ايجاد كرده بود باور نداشت و پس از فتح قادسيه به خويش آمد».

و البته آن چه پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كرده بود، ملهم از وحي آسماني بود.

اولين آيات سوره ي مزمل به پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) چنين دستور مي دهد:

يا ايها المزمل. قم الليل الا قليلا. نصفه أو انقص منه قليلا. أوزد عليه و رتل القران ترتيلا. انا سنلقي عليك قولا ثقيلا. ان ناشئة الليل هي أشد وطأ و اقوم قيلا. ان لك في النهار سبحا طويلا و اذكر اسم ربك و تبتل اليه تبتيلا. [1] .

اي جامه به خود پيچيده! برپا خيز و شب را جز اندكي به تهجد سر كن. نيمي



[ صفحه 224]



از شب را، يا اندكي از آن كم كن، يا بر نيم آن «به اختيار خويش» بيفزا و قرآن را با دقت و تأمل، و فصاحت و روشني تلاوت كن. ما گفتاري گرانمايه يا فرماني دشوار را بزودي به تو القا مي كنيم. همانا برخاستن در شب و نماز خواندن، از جهت دشواري، سخت تر و از حيث خواندن و گفتن، درست تر است. تو را در روز كوشش درازي در امر معاش مي باشد. نام پروردگار خود را ياد كن و از همه چيز به سوي او بگسل. گسليدني تمام.

بعضي به جاي «وطأ»، «وطاء» قرائت كرده اند و «وطاء» به معناي موافقت است.

بنابراين قرائت؛ معنا چنين مي شود: (در برخاستن و عبادت شب، موافقت زبان و دل بيشتر و از حيث گفتار، درست تر است) و اين همان است كه گفتيم عبادتي كه در دل شب و در تنهايي اجرا شود، دور از هر گونه خودنمايي و رياكاري است.

در لسان العرب آمده است: فراء، گفته است: «هي اشد وطأ»؛ يعني نماز شب از نظر قيام به طاعت حق، استوارتر است و بعضي از قاريان، گفته اند؛ يعني نماز شب بر نمازكننده گرانتر از نماز روز است زيرا شب براي خواب است پس مراد اين است كه هر چند نماز شب به خاطر شب خيزي گرانتر است اما از نظر گفتار (مطابقت زبان و دل)، استوارتر است و برخي از آنان «هي اشد وطاء» بر وزن «فعالا» خوانده اند. اراده مي كند كه نماز شب از نظر درمان و موافقت سخت تر است. [2] .

در صورتي كه معناي اخير درست باشد، مراد اين است كه نماز شب از نظر درمان نفاق و ديگر بيماري هاي روحي و اخلاقي و از جهت تأثير تربيتي و نيز از نظر موافقت با سرشت و فطرت انساني، شديدتر است.

صاحب لسان العرب مي افزايد: ابوحاتم، قرائت «هي اشد وطأ» به كسر واو و مد را برگزيده است و منذري حكايت كرده است كه ابوالهيثم، قرائت اخير را اختيار كرده و گفته است؛ معناي آن اين است كه گوشش موافق دل و چشم اوست و زبانش با دلش بخوبي مطابقت دارد و دل به غير آن چه گوش به آن مشغول است (معاني



[ صفحه 225]



آيات و اذكار و كلماتي كه نماز كننده از زبان خود مي شنود)، اشتغال نمي ورزد. [3] .

خلاصه آن كه فراغ دل و حضور آن در نماز شب بيشتر است و زمينه هاي خودنمايي و رياكاري و پراكندگي فكر و ذهن، كمتر در آن پيش مي آيد و در نتيجه تأثير آن در تربيت نفس و خودسازي قوي تر است.

خطاب «يا أيها المزمل» به جاي «يا أيها الرسول» و «يا أيها النبي»، اشاره به اين دارد كه اي پيامبر! دوره ي جامه به خود پيچيدن و در گوشه نشستن به سر آمده است. اكنون دوران قيام و خودسازي، و اجراي رسالت و ديگرسازي است.

دستور قرائت قرآن كه حاوي بهترين برنامه ها براي خودسازي و جامعه سازي است، آن هم در دل شب و فضايي ملكوتي و روحاني، آن هم با رعايت ترتيل؛ يعني رعايت نظم و آهستگي، و اداي صحيح كلمات و حروف، و تأمل و دقت در معاني آيات، و انديشه در نتايج آن، براي آن است كه زمينه ي لازم براي رشد و نمو اخلاقي و معنوي و تكامل پرشتاب روحاني و اصلاحات سريع اجتماعي فراهم گردد.

آنان كه اهل تهجدند، تأثير شب زنده داري، تلاوت قرآن و نماز شب را در تهذيب نفس، صفاي روح، تقويت ايمان، تقوي و اراده به خوبي مشاهده مي كنند.

همه ي مسلمانان از مراتب تهجد امام علي (عليه السلام) و پيوند او با نماز شب به خوبي آگاهند و چنان نبوده است كه آن بزرگوار ترك نماز شب گويد با وجود اين اهميت نماز شب و ترويج آن، به آن پايه است كه پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در وصاياي خود به وي فرمود:

يا علي أوصيك في نفسك بخصال فاحفظها - ثم قال: اللهم أعنه... و عليك بصلاة الليل، و عليك بصلوة الليل و عليك بصلوة الليل! [4] .

تو را به خصالي سفارش مي كنم. همه ي آن ها را رعايت كن - آن گاه فرمود: خداوندا! او را بر حفظ اين خصال ياري كن - تا آنجا كه فرمود: بر تو باد به نماز شب. بر تو باد به نماز شب. بر تو باد به نماز شب!



[ صفحه 226]



آن حضرت در جاي ديگر فرمودند:

خيركم من أطاب الكلام و أطعم الطعام و صلي بالليل و الناس نيام. [5] .

بهترين شما كسي است كه خوش سخن باشد، گرسنگان را سير كند و شبانگاه هنگامي كه مردمان در خوابند، نماز كند.

و روايت شده است كه آن حضرت به جبرئيل (عليه السلام) فرمودند: مرا پنده ده، جبرئيل گفت:

يا محمد عش ما شئت فأنك ميت، و احبب ما شئت فأنك مفارقه، و اعمل ما شئت فأنك ملاقيه، و اعلم ان شرف المؤمن صلواته بالليل، و عزه كفه عن اعراض الناس. [6] .

اي محمد! هر چه مي خواهي عمر كن ولي بدان كه سرانجام خواهي مرد، و به هر چه مي خواهي دل ببند اما بدان كه از آن جدا خواهي شد و هر عملي مي خواهي بكن ليكن بدان كه عملت را خواهي ديد و بدان كه برتري مؤمن به خواندن نماز شب و عزتش به خودداري از ريختن آبروي مردم است.

و از آن حضرت روايت شده است كه فرمودند:

من صلي بالليل حسن وجهه بالنهار. [7] .

كسي كه نماز شب بخواند در روز آبرومند خواهد زيست.

مردي نزد اميرمؤمنان (عليه السلام) آمد و عرض كرد: من از نماز شب محروم شدم. علي (عليه السلام) فرمود:

انت رجل قد قيدتك ذنوبك. [8] .

تو مردي هستي كه گناهانت تو را در بند كشيده است.

از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه فرمود:



[ صفحه 227]



ان من روح الله، تعالي، ثلاثة: التهجد بالليل و افطار الصائم و لقاء الأخوان. [9] .

سه چيز از عنايات مخصوص خداوند است: نماز و نيايش شبانگاهي، باز كردن روزه ي روزه دار، و ديدار برادران.

و در روايت ديگري از آن بزرگوار كه از طريق امام ابوالحسن العسكري و پدرانش (عليهم السلام) نقل شده است مي خوانيم كه در تفسير آيه ي

ان الحسنات يذهبن السيئات [10] .

كارهاي نيك، اثر كارهاي بد را از ميان مي برد.

فرمود:

صلاة الليل تذهب بذنوب النهار. [11] .

نماز شب، گناهان روز را مي زدايد.

خداي تعالي، به پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود كه پرهيزگاران را به پاداشي برتر از متاع ناچيز دنيا مژده دهد؛ به حيات جاودانه در بهشت برين. آن گاه شب زنده داران و آمرزش طلبان سحرگاهان را از مصاديق پرهيزگاران معرفي فرمود و از بندگاني كه به آنان بيناست و نظر عنايت به آنان دارد:

قل أؤنبئكم بخير من ذلكم للذين اتقوا عند ربهم جنات... و المستغفرين بالأسحار. [12] .

و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) هم شب زنده داران و حاملان قرآن را افراد برتر امت خود دانست و فرمود:

اشراف امتي حملة القران و اصحاب الليل. [13] .

خداي تعالي، در برتري نمازگزاران شب فرمود:

... امن هو قانت اناء الليل ساجداً و قائماً يحذر الاخرة و يرجوا رحمة ربه، قل



[ صفحه 228]



هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون. انما يتذكر اولواالألباب. [14] .

آيا آن ناسپاس مشرك بهتر است يا كسي كه ساعتهايي از شب را سجده كنان و ايستاده عبادت مي كند، و از آخرت مي ترسد و رحمت پروردگارش را اميد مي دارد؟ بگو آيا آنان كه مي دانند و خدا را عالمانه عبادت مي كنند و مشركاني كه نمي دانند و چيزي از حقايق هستي نمي فهمند، برابرند؟ البته فقط خداوندان خرد پند مي گيرند.

زراره گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرضه داشتم كه منظور از كريمه ي (أمن هو...)، چيست؟ فرمود: «نماز شب» [15] .

در تفسير علي بن ابراهيم قمي، از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه فرمود: «هيچ كار نيكي نيست كه بنده آن را عملي كند مگر آن كه در قرآن براي آن ثوابي معين شده است بجز نماز شب كه خداي تعالي، پاداش آن را به سبب اهميت بسياري كه نزد او دارد بيان ننموده»؛ و در بزرگداشت مقام شب زنده داران و پاداش آنان به اين بيان اكتفا فرمود: [16] .

تتجافي جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفاً و طمعاً و مما رزقناهم ينفقون. فلا تعلم نفس ما اخفي لهم من قرة اعين جزاء بما كانوا يعلمون. [17] .

پهلوهايشان از بسترها دور مي ماند، پروردگارشان را به ترس و اميد مي خوانند، و از آن چه روزيشان داديم، در راه خدا خرج مي كنند. پس هيچ نفسي پاداش ديده روشن كني را كه برايشان پنهان داشته شد، نمي داند (اين پاداش بزرگ كه قدر آن مجهول است، به رايگان به آنان داده نمي شود بلكه) در قبال شب زنده داري و عبادتي است كه مي كردند.

و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «هنگامي كه بنده خوابگاه لذتبخش و خواب شيرين خود را ترك مي گويد تا پروردگار خود را به نماز شبش خشنود كند، خدا به واسطه اش به فرشتگان مباهات فرمايد و گويد:



[ صفحه 229]



آيا اين بنده ام را نمي بينيد كه از بستر خود برخاسته است تا نمازي كند كه آن را بر او واجب نكرده ام. گواه باشيد كه مشمول آمرزش من گرديد». [18] .

و از امام رضا (عليه السلام) روايت شده است كه از امام علي بن الحسين (عليه السلام) پرسيدند: نمازگزاران و نيايشگران شب چه ويژگي مهمي دارند كه از حيث چهره از بهترين مردم هستند؟ فرمود:

«زيرا آنان با خداي خويش خلوت مي كنند و با او راز مي گويند. خدا هم پوششي را از نور خويش بر آنان مي پوشاند».

شيخ مفيد در كتاب «المقنعة» گويد:

آورده اند كه نماز شب، روزي را زياد، چهره را نيكو، خدا را خشنود و گناهان را برطرف مي كند. [19] .


پاورقي

[1] سوره ي مزمل، آيات 1 تا 8.

[2] لسان العرب، نشر دارالمعارف، چاپ جديد ص 4864 (ج 6).

[3] همان مأخذ.

[4] وسايل الشيعه، 7 ج 3، مجله ي پنجم، ص 268 به نقل از معاوية بن عمار.

[5] بحارالانوار، ج 84، ص 142 حديث شماره ي 14.

[6] وسايل الشيعه، ج 3 (مجله ي پنجم)، ص 269 حديث شماره ي 10267.

[7] بحارالانوار، ج 84، ص 148 حديث شماره ي 22 به نقل از علل الشرايع، ج 2، ص 52.

[8] علل الشرايع، ج 2، ص 51، و بحارالانوار، ج 84، ص 146، باب فضل صلاة الليل، ذيل حديث شماره ي 19.

[9] امالي طوسي، ج 1، ص 176 و بحارالانوار، ج 84، ص 143، حديث شماره ي 15.

[10] سوره ي هود، آيه 114.

[11] امالي طوسي، ج 1، ص 300 و بحارالانوار، ج 84، ص 7143، حديث شماره ي 16.

[12] سوره ي آل عمران، آيات 15 تا 18.

[13] بحارالانوار، ج 84، ص 138.

[14] سوره ي آل زمر، آيه 9.

[15] وسايل الشيعه، ج 3، ص 276 (كتاب الصلاة).

[16] وسايل الشيعه، ج 3، ص 280 و 281.

[17] سوره ي السجده، آيات 16 و 17.

[18] وسايل الشيعه، ج 3، ص 277.

[19] المقنعه، ص 19، و وسايل الشيعه، ج 3، ص 277.


بازگشت