چكامه اي در فضل نماز (شعر از علي شريف)




هر آن كه كار به نام خدا كند آغاز

به كاميابي و توفيق مي شود مساز



رسد به بهره ي دلخواه خويش در پايان

كسي كه كار به ياد خدا كند ز آغاز



اگر سعادت دنيا و آخرت جويي

به كار در ره خشنودي خدا پرداز



بدانچه فاني و واهي است دل نشايد بست

به جاه و مال مبال و به عز و ناز مناز



بسا بود كه ببيني زوال حشمت و جاه

بسا بود كه ببيني و بال عزت و ناز



فرود آر سر بندگي و طاعت را

به پيشگاه خداي كريم بنده نواز



چو طاعت تو به درگاه او قبول افتد

زبندگي سر آزادگي به چرخ افراز



هر آن كه بندگي حق شعار خود سازد

به طاعتش نكند جز خداي را انباز



بشوي جان و تن خويش را ز لوث گناه

به آب توبه و اخلاص و بندگي و نماز



نماز، اصل عبادات و پايه ي دين است

نماز داردت از منكرات و فحشا باز



نماز مي دهدت حسن خلق و حسن عمل

كه حسن خلق و عمل راست بهترين مفاز



نماز بر تو ببندد ره وساوس ديو

نماز، باب حقايق كند به روي تو باز





[ صفحه 191]





بهوش باش تو را ديو در كمين دل است

چنان كه كرده كمين در ره كبوتر، باز



مشو اسير هواهاي نفس توسن خويش

مخور فريب فسون هاي ديو حيلت ساز



نماز بر تو گشايد در سعادت و خير

نماز بر تو ببندد در خيانت و آز



نماز، شيوه ي معمول انبياي خداست

نماز، خلوت انس است و گاه راز و نياز



به صدق و پاكي و اخلاص مي كند مؤمن

به بال شوق به معراج قرب حق پرواز



به ويژه از همه بهتر جماعت و جمعه

بود ميان عبادات افضل و ممتاز



علي شريف [1] .




پاورقي

[1] جاده ي سجاده، ص 49 و 50.


بازگشت