نمازگزاران، رستگاران و وارثان بهشت
در خبر است كه:
چون بنده ي خدا دو ركعت نماز بگزارد، ده صف از فرشتگان كه هر صفي ده هزار باشد از وي به شگفت آيند و خداوند، به او بر صد هزار فرشته، مباهات فرمايد
و اين به آن جهت است كه بنده در نماز، ميان ايستادن و نشستن و ركوع و سجود و ذكر خدا به زبان و دل، جمع مي كند؛ حال آن كه هيچ يك از فرشتگان؛ چنين عبادت جامعي ندارند.
مولاي ما علي (عليه السلام) فرمودند:
[ صفحه 141]
منهم سجود لا يركعون و ركوع لا ينتصبون و صافون لا يتزايلون و مسبحون لا يسأمون. [1] .
بعضي تا قيامت، در حال سجودند و ركوع نمي كنند، برخي در حال ركوعند و قيام نمي كنند و گروهي در صف ايستاده اند و از جاي خود خارج نمي شوند و تسبيح كنندگاني هستند كه خسته نمي شوند.
فرشتگان، همواره بر يك حالت اند و قرب و مرتبه اي كه دارند، پيوسته ملازم آنان است. در افزايش بر آنان بسته است و از رتبه اي به رتبه ي بالاتر ارتقا نمي يابند.
از اين رو گفتند:
و ما منا الا له مقام معلوم. [2] .
براي هر يك از ما فرشتگان مقام معلومي است.
برخلاف انسان كه در اصناف كمالات، تحول پذير و درجاتش در تزايد است و عامل افزايش درجاتش نماز اوست.
خداي سبحان، فرمود:
قد افلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون. [3] .
به راستي كه مؤمنان، رستگار شدند، همانان كه در نماز خويش خاشع اند.
و بدين گونه، نمازگزاران را به نماز مقرون به خشوعشان ستود. سپس اوصاف رستگاران به نماز را برشمرد و فرمود:
و الذين هم علي صلاتهم يحافظون. [4] .
و كساني كه بر نمازهاي خود، نگهبانند.
سپس درباره ي نتيجه و ثمره ي آن صفات فرمود:
اولئك هم الوارثون الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون. [5] .
آنان بهشت برين را به ارث مي برند و در آن جاودانه اند.
[ صفحه 142]
به اين ترتيب، خداي بزرگ، در آغاز، نمازگزاران را به رستگاري و در پايان، به وراثت بهشت، وصف فرموده است. پس نمازگزاران حقيقي، وارثان بهشت برين اند و نور خدا را كه به دل نزديك است مي نگرند و خردمندان، آگاهند كه به صرف حركت زبان و اعضا و با غفلت دل به چنين درجه اي نمي توان نائل شد.
پاورقي
[1] نهج البلاغه، خ 1، بند 18.
[2] سوره ي صافات، آيه 164.
[3] سوره ي مؤمنون، آيات 1 و 2.
[4] مأخذ اخير، آيه ي 9.
[5] مأخذ اخير، آيه ي 12.