حق پيشنماز


هم چنين از امام سجاد (عليه السلام) روايت شده است كه فرمود:

... و اما حق امامك في صلاتك فأن تعلم أنه قد تقلد السفارة فيما بينك و بين الله و الوفادة الي ربك و تكلم عنك و لم تتكلم عنه و دعالك و لم تدع له و طلب فيك و لم تطلب فيه و كفاك هم المقام بين يدي الله و المسائلة له فيك و لم تكفه ذلك فأن كان في شي ء من ذلك تقصير كان به، دونك و ان كان اثما لم تكن شريكه فيه و لم يكن له عليك فضل فوقي نفسك بنفسه و وقي صلاتك بصلاته فتشكر له ذلك و لا حول و لا قوة الا بالله. [1] .

... و اما حق پيشنماز تو اين است كه بداني ايلچي ميان تو و خدا و نماينده ي تو در بارگاه اوست. او از سويت سخن مي گويد اما تو از جانب او سخن نمي گويي. او برايت دعا مي كند اما تو خدا را برايش نمي خواني. او درباره ات مغفرت خواسته است و تو درخواست آمرزش او را نكرده اي. او تو را از نگراني ناشي از بيم ايستادن در برابر معبود بيتا و شرم نياز خواهي از حضرت او حفظ مي كند ليكن تو او را از آن نگه نمي داري. اگر در اين ها تقصيري باشد به گردن اوست نه تو و اگر گناهكار باشد تو شريكش نيستي و او را بر تو برتري نيست جز آن كه او خودش را سپرت ساخته و نمازت را به نماز خود حفظ كرده است پس بايد كه به اين جهات قدرش را بداني و هيچ نيرويي جز آن كه خدا عطا كند، وجود ندارد.

از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) روايت شده است كه فرمودند:

المؤذن عمود الله، و الأمام نور الله، و الصفوف أركان الله. فأجيبوا عمود الله، و اقتبسوا من نور الله، و كونوا من أركان الله. [2] .

اذان گو، ستون دين خدا، امام جماعت، روشنايي دين او و صفوف جماعت، اركان دين اوست پس به نداي مؤذن كه دين خدا را استوار مي دارد، جواب



[ صفحه 96]



دهيد و راهي مسجد شويد و از امام جماعت كه روشنايي دين خداست، صفات نيك و نوراني اقتباس كنيد و با ايستادن در صفوف نماز از پايه هاي دين خدا شويد.

مي دانيم كه به عقيده شيعيان، پيشنماز بايد واجد شرط عدالت باشد و مردم از او ستم و گناهي نديده باشند. در غير اين صورت حق پيشنمازي ندارد و نبايد پشت سرش نماز بگزارند كه وجود چنين امام سوئي، براي جماعت و مسجد و مردم خطرناك و زيانبار است. ناصر خسرو قبادياني از چنين پيشنمازي به يار بد و مار بد تعبير كرده و گفته است:



سپس يار بد نماز مكن!

كه بخفته است مار در محراب [3] .



رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:

ان أمامك شفيعك الي الله، عزو جل، فلا تجعل شفيعك سفيها و لا فاسقا. [4] .

همانا امام و پيشنمازت شفيع و واسطه ات به درگاه خداوند است. پس كسي را كه تباه و نابخرد است، وسيله و شفيع خود به درگاه او قرار مده.

و در خبر است كه:

ما من امام يصلي مع قوم الا و عليه تبعات صلواتهم. [5] .

هيچ امامي نيست كه با گروه و جماعتي نماز بخواند مگر آن كه پيامدها و كمبودهاي نمازشان را عهده دار خواهد بود.



[ صفحه 97]




پاورقي

[1] همان مأخذ، حديث شماره ي 29.

[2] جامع الاحاديث سيوطي، نشر اوقاف مصر، ج 6 ص 714 حديث 23724.

[3] لغت نامه ي دهخدا، ذيل كلمه ي نماز.

[4] وسايل الشيعه، ج 5، ص 492.

[5] نقل از: فلسفه ي نماز در اسلام، ص 252.


بازگشت