ريشه ي واژه ي «صلات»، معاني و كاربردهاي آن


در سوره ي حج «صلوات» به صيغه ي جمع؛ به معني «معابد»، به كار رفته است:

و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا. [1] .

اگر خداوند، برخي از مردم را به وسيله ي برخي ديگر، دفع نمي كرد، صومعه هاي راهبان، كليساهاي نصارا و كنيسه هاي يهود و مساجدي كه در آن ها نام خدا بسيار ياد مي شود، ويران مي شد.

در سوره ي توبه، به معناي «دعا»، استعمال شده است:

خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزكيهم بها و صل عليهم، ان صلواتك سكن لهم. [2] .

اي پيغمبر! از مال ايشان، صدقه بگير و در حق ايشان دعا كن. دعاي تو، آرام بخشي براي آنان است.

احتمال دارد كه «صلوة» در اين آيه هم به معني نماز باشد. كلمه ي «صلوة» در قرآن، به معني «درود» هم مطرح شده است و در آيه ي يكصد و پنجاه و هفتم از سوره ي بقره به معني آمرزش بكار رفته است:



[ صفحه 53]



أولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة

و در آيه ي نود و نهم از سوره ي توبه نيز؛ به معني «وسيله ي دعاي خير» و «آمرزش خواهي» بكار رفته است:

... و يتخذ ما ينفق قربات عندالله و صلوات الرسول

و آن چه را به راه خدا خرج مي كند، نزد خدا اسباب نزديك شدن به او و دعاي خير رسول مي شمرد.

كلمه ي «صلات» در آيه ي هشتاد و هفتم از سوره ي هود؛ به معناي «دين» است:

قالوا يا شعيب أصلوتك تأمرك ان نترك ما يعبد اباؤنا

گفتند: اي شعيب! آيا دينت به تو فرمان مي دهد كه آن چه را نياكان ما مي پرستيده اند، رها سازيم؟

مورد ديگر استعمال كلمه ي «صلات»، «قرآن خواندن در نماز» است.

چنان كه در آيه ي يكصد و دهم از سوره ي اسراء فرموده است:

و لا تجهر بصلاتك

قرآن را در نمازت به آواز بلند مخوان.

چنان كه واژه قرآن نيز به معناي نماز آمده است:

ان قرآن الفجر كان مشهوداً

ترجمه و توضيح: در اشتقاق معنوي نام «صلوة» اختلاف كرده و گفته اند: اين كلمه از كجاست؟ گفته شده از «دعا»، مشتق است و نام بردن از دعا، با كلمه ي «صلوة» در كلام عرب معروف است.

بنابراين نماز را به خاطر دعاهايي كه در آن وجود دارد، «صلوة» ناميده اند و گفته اند: «نماز از آن جهت كه رحمت پروردگار است، «صلوة» ناميده مي شود.»

خداي تعالي، در سوره ي احزاب فرمود:

ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين امنوا صلوا عليه و سلموا



[ صفحه 54]



تسليما. [3] .

همانا خدا و فرشتگان او بر پيامبر درود مي فرستند. اي اهل ايمان! شما نيز بر او درود فرستيد...

صلاتي كه از جانب خدا باشد «رحمت» و آن كه از جانب فرشتگان باشد، «آمرزش خواهي» و آن كه از سوي مردم باشد، «دعا» است.

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) ضمن سخناني كه در ترغيب مردم به نماز بيان فرمودند؛ در حديثي بلند، توصيف هاي كوتاهي از نماز آوردند و اينك متن و ترجمه ي آن حديث:

الصلاة مرضاة الله تعالي و حب الملائكة و سنة الأنبياء و نور المعرفة و اصل الأيمان و اجابة الدعاء و قبول الأعمال و بركة في الرزق و راحة في البدن و سلاح علي الأعداء و كراهة الشيطان و شفيع بين صاحبها و ملك الموت و سراج في القبر و فراش تحت جنبيه و جواب منكر و نكير و مونس في السراء و الضراء و صاير معه في قبره الي يوم القيامة. انها زاد المؤمنين من الدنيا الي الاخرة و تشفع للمصلي عند ملك الموت و عند المحشر تكون الصلوة تاجا علي رأسه و سببا للجواز علي الصراط و مفتاحا للجنة و مهرا لحور العين و فيه عنه صلي الله عليه و اله و سلم ان لكل شي ء زينة و زينة الأسلام الصلاة الخمس و لكل شي ء ركن و ركن المؤمن الصلوة و لكل شي ء سراج و سراج قلب المؤمن الصلاة الخمس و لكل شي ء برائة و برائة المؤمن من النار الصلاة الخمس و خير الدنيا و الأخرة في الصلاة و بها يتبين المؤمن من الكافر و المخلص من المنافق. [4] .

نماز، عمل برگزيده ي خداي تعالي، محبوب فرشتگان، روش پيغمبران، روشنايي شناخت، ريشه ي ايمان، پاسخ دعا، پذيرش اعمال، بركت در روزي، راحت در بدن، سلاحي عليه دشمنان، ناخوشايند شيطان، ميانجي ميان نمازگزار و فرشته ي مرگ، چراغ روشن كننده ي گور، بستري زير پهلوهاي ميت، پاسخي براي



[ صفحه 55]



پرسش هاي نكير و منكر، همدمي در شادي و گرفتاري و باران رحمتي در گور است تا روز رستخيز. نماز، توشه ي مؤمنان در سفر از دنيا به آخرت است و نمازگزار را نزد فرشته ي مرگ شفاعت مي كند. نماز در روز رستاخيز تاجي بر تارك نمازگزار است و موجبي براي آسان گذشتن از صراط و كليدي براي بهشت و كابيني براي سيه چشمان بهشتي.

و نيز از آن بزرگوار روايت شده است كه:

براي هر چيزي زيوري است و زيور اسلام، پنج نماز است و براي هر چيزي پايه و تكيه گاهي است و تكيه گاه مؤمن، نماز است و براي هر چيزي روشن كننده اي است و روشن كننده ي قلب مؤمن، نماز است و براي هر چيزي آزاديي است و وارهيدن مؤمن از گناه و آتش دوزخ به پنج نماز است و نيكويي دنيا و آخرت در نماز است و بدان مؤمن از كافر و مخلص از منافق جدا گردد. [5] .


پاورقي

[1] سوره ي حج، آيه 40.

[2] سوره ي توبه، آيه 103.

[3] سوره ي احزاب، آيه 56.

[4] المنتخب الحسني، ص 73 و 74.

[5] همان مأخذ.


بازگشت