پيشگفتار


الف - دليل تأليف: از اسفند ماه يكهزار و سيصد و شصت و نه در پي نامه اي كه اداره ي كل آموزش و پرورش خراسان تحت شماره ي 95891 / 8 - 7 / 12 / 69 به اينجانب نوشت، به تهيه ي طرح هايي جهت تدريس نماز در دوره ي ابتدايي اقدام كردم. مجموعه ي آن طرح تدريس ها در شانزدهم مهرماه يكهزار و سيصد و هفتاد، با عنوان «با نماز تربيت كنيم» براي تقديم به اولين اجلاسيه ي نماز كه در مشهد برگزار مي شد، آماده شد.

هدف از آن نامگذاري اين بود كه فرهنگيان بايد با تعليم و ترويج نماز در تربيت مذهبي فرزندان اين مرز و بوم بكوشند و آنان را با نماز تربيت كنند، مباد كه با كوتاهي در آموزش و ترويج نماز، افراد «بي نماز» و «بي ادب» به جامعه تحويل دهند كه هر چه فساد و تباهي است از بي توجهي به نماز است و وجود افراد بي نماز، زيبنده ي جامعه ي مسلماني كه حكومت اسلامي در آن استقرار دارد، نيست.

در اواخر ارديبهشت هفتاد و سه در جلسه اي كه براي تقدير از مجريان طرح برگزار مي شد قول دادم كه آن را كامل كنم و به علاوه بخش هايي براي روش تدريس نماز و آموزش آن در مقطع راهنمايي تحصيلي بر آن بيفزايم، هم چنين وعده دادم كه كتاب نسبتاً جامعي در حقيقت، فضيلت، آداب، اسرار و آثار گوناگون نماز بنويسم به گونه اي كه براي اكثريت فرهنگيان مفيد باشد و پس از آشنايي با روح نماز و خيرات



[ صفحه 12]



و بركات آن، با معرفت و تعهد بيشتري به تدريس آن بپردازند. و اكنون به فضل پروردگار آن وعده جامه ي عمل پوشيد.

ب - چگونگي تأليف نمازشناسي: براي آن چه درباره ي آموزش نماز فراهم آوردم عنوان «نمازآموزي» يا «روش شناسي تعليم نماز» را برگزيدم و به آن چه مربوط به شناخت نماز از ابعاد گوناگون بود، عنوان «نمازشناسي» دادم. چون نمازشناسي و نمازگزاري، فرع بر شناخت حضرت يزدان و قبول پرستش او، و فرع بر شناخت اصول پرستش است، دو بخش پرسته شناسي و پرستش شناسي را به عنوان مقدمه بر نمازشناسي (جلد دوم) افزودم كه به خواست خدا جداگانه چاپ خواهد شد.

چنان كه اشاره شد در مقدمه اي كه بر نمازشناسي (جلد دوم) افزودم، بخش نخست را به شناخت پروردگار اختصاص دادم زيرا نمازي كه از روي معرفت خوانده نشود، كم اثر يا بي اثر و فاقد ارزش است. در اين بخش براي بيان واقعيت هاي هستي و حقايق عرفاني، بيشتر از اشعار زيباي شاعران ناموري استفاده كرده ام كه افكار بلندشان علاوه بر مباني محكم عقلي، تكيه گاه هاي قرآني و روايي دارد و در موارد ضرورت كوشيدم تا مستند سخن آن بزرگان را ارائه دهم.

بخش دوم مقدمه به موضوع پرستش و بندگي و امور مربوط به آن اختصاص يافت؛ اموري كه بين نماز و ديگر عبادات، مشترك است و بدون آگاهي از آن اصول، نمي توان نماز حقيقي بجاي آورد.

آن چه در اين مجلد درباره ي شناخت نماز آمده است، چهار فصل است كه به ترتيب درباره ي تاريخچه، حقيقت، حق و فضيلت نماز است.

آن چه مربوط به شناخت نماز از ديگر ابعاد است، به خواست خدا در آينده منتشر خواهد شد.

در امر نگارش، رواني قلم و سلاست بيان را مورد توجه قرار دادم و در تنظيم مطالب حتي الامكان ترتيب و توالي صحيح و سير منطقي را در نظر داشتم.

در هر موضوع به مأخذ يا مآخذ مختلفي مراجعه كردم و از هر خرمني خوشه يا خوشه هايي برگرفتم و آن مآخذ را در پايين هر صفحه ذكر كردم.



[ صفحه 13]



عناوين، منابع و مآخذ از اول تا آخر هر فصل، شماره ي مسلسل دارد.

بخشي از مطالب اين كتاب، از آثار ديگران است و بخشي از اينجانب است. هنگام نقل يك مطلب، گاهي بيان تكميلي خود را بر آن افزوده ام و غالباً براي يكنواخت شدن قلم، تغييراتي در بيان مؤلفان بزرگوار كتب مأخذ داده ام كه ميزان اين تغييرات، همراه با ذكر مأخذ آمده است. اميد است آن بزرگواران چه در حال حيات اند و چه در ممات، از حقير راضي باشند.

بعضي از مطالب، اقتباس شده از مآخذ عربي است و برگردان آن ها تماماً توسط اينجانب انجام گرفته است. هم چنين ترجمه و توضيح كليه ي آيات، روايات و ادعيه به استثناي چند روايت كه مأخذ آن را در پانوشت ها به دست داده ام از اينجانب است هر چند از ترجمه هاي ديگران سود برده ام. هنگام ذكر مأخذ، هر جا كلمه ي (با استفاده) را بكار برده ام منظور اين است كه بخشي از آن مبحث را از آن مأخذ گرفته ام و هر جا از كلمه (با الهام) استفاده كرده ام منظور اين است كه جان مطلب از آن مأخذ و نگارش آن كلاً از اينجانب است.

ج - تشكر و اعتذار: پس از انقلاب شكوهمند اسلامي ايران با وجود موانع بسيار و هجمه هاي گسترده ي تبليغاتي و فرهنگي غرب، حركت هاي مباركي براي استقرار معنويت و حفظ حاكميت احكام نوراني اسلام صورت گرفته است كه آثار فرخنده و نيكوي آن مشهود و سعي ايجادكنندگان آن مشكور است و اگر نبود، تمامي سرمايه هاي معنوي و اخلاقي ما در برابر شبيخون فرهنگي غرب از ميان مي رفت.

از جمله ي اين حركت هاي مقدس و كوشش هاي قابل احترام، خيزش براي اقامه و ترويج نماز و دعوت و ترغيب مردم به اين فريضه ي بزرگ خدايي است. جاي آن دارد كه به سهم خود از پرچمدار سپاه مبارزه با بي نمازي جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي محسن قرائتي كه بيرق مبارزه با جهل و بيسوادي را هم به دوش مي كشند، تشكر و قدرداني كنم.

زحمات همكاران ايشان در ستادهاي اقامه نماز، به ويژه كوشش هاي معاون فرهنگي ستاد مركزي اقامه نماز، جناب آقاي دكتر بهرام محمديان و مسؤول ستاد



[ صفحه 14]



اقامه نماز تهران، جناب آقاي سيد جواد بهشتي در خور بهترين سپاس و تقدير است. و برتر از تشكر بندگان، قدرشناسي پروردگار است. او از مراتب اخلاص و كوشش بندگان خويش آگاه است. قدر زحماتشان را مي شناسد و به آنان پاداش بزرگ مي بخشد.

... و سوف يؤت الله المؤمنين أجرا عظيما... و كان الله شاكرا عليما. [1] .

و اين فرموده ي اميرمؤمنان، علي (عليه السلام) است كه:

من لم يشكر الأحسان لم يعده الا الحرمان. [2] .

آن كه نيكي بيند و سپاس نگويد، بجز ناكامي عايدش نمي گردد.

توفيق روز افزون تمامي خدمتگزاران به فرهنگ نماز را از خداي بزرگ خواهانم.

هم چنين از استاد معظم جناب آقاي كاظم مدير شانه چي كه نيكي ورزيدند و اين اثر را به نحو اجمال بررسي كردند و از جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد جعفر سيدان، مدرس محترم حوزه ي علميه ي مشهد و دانشمند و فاضل محترم جناب آقاي دكتر محمود مهدوي دامغاني كه قبول زحمت كردند و آن را به تفصيل بررسي و مطالعه كردند و هر كدام نكات ارزنده اي را يادآوري نمودند، تشكر و تقدير مي كنم.

و نيز از خطيب شهير و فاضل محترم جناب آقاي راشد يزدي كه دو بخش اول آن را مطالعه كردند و قوت قلب به من دادند و ديگر دوستاني كه در اين راه مشوق من بودند سپاسگزارم.

زحمات دوست، همكار و همشهري عزيزم جناب آقاي داود نعمتي را در ويراستاري بعضي از فصول اين كتاب ارج مي نهم و از خواهر مهربانم خانم صديقه ي راشدي كه در تنظيم فهرست هاي آن به من كمك كرده اند متشكرم.

از سازمان چاپ و نشر شرق به مديريت جناب آقاي علي مغاني و همكاري



[ صفحه 15]



صميمانه ي خانم فهيمه ي مزيناني و هم چنين از مؤسسه ي كوثر به مديريت آقاي محمد كاظم كاظمي كه خدمات رايانه اي اين اثر را قبول كردند و بخوبي از عهده برآمدند تشكر مي كنم.

لازم به يادآوري است كه در تهيه و تنظيم، ترجمه ي مطالب و آيات و روايات، اعراب گذاري ها، و ذكر مآخذ، اعمال دقت شده است، در عين حال اگر سهوي مشاهده شد اميد بخشايش است.

د: پوزش و سپاس به درگاه ايزد بيتا و درخواست ياري از او:

پروردگارا! تو نيك مي داني كه شايستگي هاي لازم را براي شناساندن نماز ندارم. اما تو عشق به اين كار را در نهادم نهاده اي پس صلاحيت هاي علمي، عملي و عرفاني آن را به من عطا فرما. معرف نماز بايد به ژرفا و زواياي اين درياي عظيم آشنا باشد و اين بنده چنان كه بايد به اسرار آن واقف نيست.



كاملي بايد در اين راه شگرف

تا كند غواصي اين بحر ژرف



آنان كه غواص اين بحرند نيز اگر چه زاويه هايي از آن را مشاهده كرده اند ليكن به دليل آن كه شهودشان جنبه ي شخصي دارد، نتوانسته اند آن چه را كه ديده اند به ديگران نشان بدهند زيرا كه معرفت به نماز، چشيدني است و نه گفتني. تو خود عنايتي فرما و حلاوت معرفت به آن را به ما بچشان، دل هاي ما را با معارف آن آشنا ساز و به انوار آن روشنايي ده. درهاي راز و رمز آن را به روي ما بگشا و جان هاي خشكيده ي ما را از زلال آن زندگاني و طراوت بخش.

خداوندا! اگر گام لرزاني به سوي اين اقيانوس پرژرفا و ناپيدا كرانه برداشته شد، توفيقي بود كه تو خود عطا كردي.

و اگر بر كرانه ي آن، چيزي فراچنگ آمد، از افاضه هاي تو در كلام روح افزاي قرآن و سخنان نمازشناسان بزرگي هم چون رسول عظيم الشأن اسلام و ائمه ي طاهرين، صلوات الله عليهم اجمعين و بزرگ شاگردان مكتب آنان بوده است و مطمئناً آنان نيز اين ذكر را بر زبان داشته اند كه:



[ صفحه 16]



سبحانك لا علم لنا الا ما علمتنا انك انت العليم الحكيم. [3] .

نه تنها ما را جز آن چه تو تعليم دهي علمي نيست كه اعمال نيك ما نيز منسوب به توست زيرا كه توفيق و توان آن از توست.



لطف ما را او به هر روزي سه بار

مي بخنداند چو گلبرگ بهار



لطف ما را خنده از گفتار اوست

كار تو نيست اين وليكن كار اوست [4]



و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي. [5] .

بي ترديد، حركت خامه ام به نيروي اعطائي توست.

لا حول و لا قوة الا بك

پروردگارا! نه تنها توفيق قلم زدن براي نماز را از تو مي دانم كه همه ي توفيقهاي من از توست و ما توفيقي الا بالله.

تو را بر اين لطف بزرگت سپاس مي گويم كه همه ي سپاسها و ستايشها براي تو و در راستاي رضاي توست.

از تو اميد دارم كه اين سعي قليل را به لطف و كرمت از اين بنده ي ناتوان خود بپذيري و چنان چه در پيشگاه نماز، قصور و تقصيري مرتكب شده ام بر من ببخشايي.

پروردگار من! بار ديگر مرا مشمول عنايت خود گردان و توفيق ده كه در راه ترويج نماز و اشاعه ي فرهنگ آن حركت كنم.

به اميد روزي كه آحاد و جوامع مسلمان، نماز را چنان كه حق آن است اقامه كنند، پرچم «لا اله الا الله» را بر بام جهان به جنبش درآورند و ماهواره هاي نشر فساد را از آسمان به زير كشند.

دشمنان ما خريدار گمراهي اند و خواستار انحراف ما هستند و خدا به مكرشان آگاه تر است و بسنده است كه او عهده دار كار و دوستدار ما باشد و كافي است كه او ياورمان باشد:



[ صفحه 17]



... يشترون الضلالة و يريدون أن تضلوا السبيل. و الله اعلم بأعدائكم و كفي بالله وليا و كفي بالله نصيرا. [6] .

و از ياوري هاي خداي تعالي، هدايت اوست. او در يكي از رهنمودهاي خود فرمود:

يا ايها الذين امنوا عليكم انفسكم لا يضركم من ضل اذا اهتديتم. [7] .

اي مسلمانان! خويشتن نگه داريد كه چون هدايت يابيد، گمراهان نمي توانند به شما زيان بزنند.

ه - يادي از يك دوستدار نماز: اميد است كه اين اثر، شادي و خشنودي روح والد من، عالم رباني و خدمتگزار آيين محمدي، زنده ياد، مرحوم، آقا شيخ محمد رضا راشدي (طاب ثراه) را سبب شود زيرا كه او علاقه ي فراواني به نماز داشت و براي نماز جماعت و نماز اول وقت، اهميت بسيار قائل بود. در هر شبانه روز سه نوبت با توجه به افق و تقويم و ساعت بغلي و صداي اذان و تطبيق آن ها با يكديگر، وقت دقيق اذان و نماز را براي خود مشخص مي كرد و بر اثر مداومت بر اين كار، افق شناس ماهري شده بود. اين خاطره را وابستگان و برخي از دوستان آن مرحوم نيز به ياد دارند و پس از گذشت حدود چهل سال از آن ياد مي كنند. شايد اهتمام او به تشخيص موضع خورشيد و تعيين وقت نماز با توجه به اين حديث رسول گرامي اسلام بوده است كه فرمودند:

ما من عبد اهتم بمواقيت الصلوة و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار، كنا مرة رعاة الأبل فصرنا اليوم رعاة الشمس. [8] .

هيچ بنده اي نيست كه به اوقات نماز و مواضع خورشيد توجه داشته باشد مگر آن كه راحت هنگام مرگ و جدايي از غم و اندوه و رهايي از آتش را براي او ضمانت مي كنم. روزگاري شبان هاي اشتران بوديم و امروز ديده بان هاي خورشيديم.



[ صفحه 18]



توفيقي كه در نوشتن اين سطور حاصل شد، نه از سعادت من، بل از توجهات خاص والدم به نماز اول وقت و نماز شب، و اذان ها و شب خواني هاي بي انقطاع پدربزرگم در طول ساليان دراز عمر و در سحرهاي سرد زمستان و غير زمستان بر بلنداي مسجد است، شادي روح همه ي مردان راه خدا و توفيق خود و همه ي برادران و خواهران مسلمان را در اداي نماز اول وقت و تربيت يافتن كودكان و نوجوانان مسلمان را به اين ادب و ديگر آداب اسلامي از پروردگار جهانيان مسألت دارم.

اللهم اغفر لنا و لوالدينا و لمن وجب حقه علينا.

و - اهدا: اين اثر كوچك را به روح بزرگ بهترين و بزرگترين نمازگزار عالم هستي، نبي كريم، قسيم جسيم، بسيم وسيم، سرور كاينات، مفخر موجودات، رحمت عالميان، صفوت آدميان، تتمه ي دور زمان، ختم پيغمبران، شفيع روز جزا، حبيب خدا، حضرت مصطفي، محمد بن عبدالله، صلي الله عليه و آله و سلم و فرزند مكرمش؛ مقام منيع ولايت، آيت الله العظمي و حجةالله الكبري، بقية الله الاعظم و وجه الله الأكرم، صاحب غيبت الهيه و وارث دعوت نبويه، وصي خاتم و نير اعظم، قطب عالم امكان، سيد انس و جان، ابن اميرمؤمنان، صاحب العصر و الزمان، رحمت قادر منان، مظهر خشم يزدان، بنيان برانداز كاخ ستمگران و شفابخش دل هاي مؤمنان، چراغ هدايت بشر، امام ثاني عشر، قائم آل محمد، حضرت حجة بن الحسن العسكري، مهدي منتظر، سلام الله عليه و علي ابائه و روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء، عجل الله، تعالي، ظهوره و فرجه، تقديم مي دارم.

اميد كه مورد قبول آن بزرگواران و اقبال دانشگاهيان، فرهنگيان و همه ي دوستداران نماز واقع شود و به ترويج فرهنگ نماز كمك كند.

حسن راشدي بيرجندي

مركز تربيت معلم شهيد بهشتي مشهد

خرداد 1377 / صفر 1419



[ صفحه 19]




پاورقي

[1] سوره ي نساء، آيات 146 و 147.

[2] غررالحكم.

[3] سوره ي بقره، آيه 32.

[4] مصيبت نامه ي شيخ عطار، ص 85.

[5] سوره ي انفال، آيه 17.

[6] سوره ي نساء، آيات 44 و 45.

[7] سوره ي مائده، آيه 105.

[8] بحارالانوار مجلسي، ج 83، ص 9.


بازگشت