عبادت در دل شب


شب از ديرباز براي عبادت كنندگان از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده است. هنگامي كه درهاي خانه هاي خلايق بسته مي شود، خداوند درهاي مخصوصي را به روي بندگان خاص خويش مي گشايد.

شب شاهد عبادتها و زمزمه هاي عاشقانه ي بندگان شايسته ي خداست، در فضاي شب، رايحه ي دل انگيز مناجات با خدا، جهان هستي را آكنده مي سازد.



[ صفحه 282]



وجود مقدس پيامبر، علي (عليه السلام) را به راز و نياز و نماز شبانه توصيه مي فرمايند: يا علي و عليك بصلوة الليل [1] .

پيامبر اسلام از شب و فرصتهايش نهايت استفاده را در امر عبادت و بندگي خدا مي برد. قتاده مي گويد:

ان النبي (صلي الله عليه و آله) كان يصلي الليل كله و يعلق صدره بحبلٍ حتي لايغلبه النوم فامره الله سبحانه ان يخفف عن نفسه. [2] .

«پيامبر اسلام تمام شب را به نماز مي ايستاد و براي آنكه خوابش نبرد، سينه ي مبارك خود را به روي ريسماني تكيه مي داد تا آنكه خداوند به او دستور داد از اين عمل خود بكاهد.»

آري، شوق بندگي خدا و دلهره ي ناشي از احتمال عدم عمل به تكليف و انجام وظيفه، پيامبر را به اقامه ي نماز در پيشگاه خدا در طول شب مي كشاند. او در هنگام اقامه ي نماز در پيشگاه خدا بر روي انگشتان پاي خود مي ايستاد و آن قدر اين وضعيت را ادامه مي داد، كه در روايت داريم: تا پاهاي مباركشان متورم مي گرديد. [3] .

- شبي پيامبر در منزل يكي از همسرانش مشغول عبادت بود، همسرش عرض كرد: يا رسول الله براي چه اين قدر خودتان را به زحمت مي اندازيد؟ در حالي كه خداوند در حق شما فرموده است: گناهان گذشته و آينده ات بخشيده شده است و بدين وسيله خداوند شما را وعده ي بهشت داده است.

پيامبر اسلام پاسخ جالبي دادند كه هم بيانگر جايگاه و نقش ارزنده ي انگيزه در اعمال انساني است و هم انگيزه ي پيامبر را از اين همه عبادت روشن مي سازد. ايشان فرمودند:



[ صفحه 283]



افلا اكون عبداً شكورا. [4] .

«آيا من نبايد بنده اي سپاسگزار باشم؟»

- يكي از همسران پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل مي كند:

رسول خدا با ما سرگرم گفت وگو بود. او با ما سخن مي گفت و ما با او سخن مي گفتيم تا هنگامي كه وقت نماز فرا رسيد. ناگاه آنچنان تحولي در پيامبر به وجود آمد كه انگار نه او ما را مي شناسد و نه ما او را!

راستي مگر چه اتفاقي افتاده است كه پيامبري كه برخورد بسيار مشفقانه با همه و از جمله بستگان دارد و نوع معاشرت و ارتباط او با سايرين زبانزد خاص و عام است و با همه نشست و برخاست بسيار دوستانه و نزديك دارد، اول سلام مي كند و در هنگام مصافحه او دست خود را ابتدا از دست ديگري جدا نمي كند، سخن كسي را قطع نمي كند، و آن قدر مسائل اخلاقي را مراعات مي كند كه قرآن در شأن و منزلت او مي فرمايد: و انك لعلي خلقٍ عظيم [5] ، تا وقت نماز فرا مي رسد، اين پيامبر عظيم الشأن با اين خصوصيات معاشرتي و اخلاقي، چنين حالتي پيدا مي كنند؟!

شبيه چنين حالتي گاهي براي برخي پيش مي آيد. مثلاً در جمعي نشسته ايد و گرم گفت وگو هستيد، ناگهان به شما خبر مي دهند كه فلان حادثه ي مهم و ناگوار رخ داده است. در يك لحظه شما خود را ديگر در اين جمع نمي بينيد، مثل اينكه در مابين آنها نيستيد، آنها را نمي بينيد و حاضرين نيز با نگاه در چهره ي شما همين را درك مي كنند كه فلاني ديگر در اين جا نيست و به تعبيري ديگر فلاني، فلاني نيست!

مشابه چنين وضعيتي و به مراتب شديد تر از آن، براي پيامبر در هنگام نماز اتفاق مي افتاد و تحول شگرفي در او به وجود مي آمد.

اين خصوصيت نماز است. همين نمازي كه ما هم موظفيم به جاي آوريم. اركان و واجبات نماز ما هم با نماز پيامبر يكي است و از اين بابت تفاوتي بين نماز ما و نماز پيامبر (صلي الله عليه و آله) نيست.



[ صفحه 284]



انگيزه ي پيامبر از عبادت و بندگي خدا شكر و سپاس گزاري از خداست. چون خدا لايق و سزاوار پرستش است. انسانها در برابر عظمت و بزرگي او و نعمت هاي بيكرانش، وظيفه ي عبادت و پرستش او را دارند و اين گونه عبادت باري گران بر دوش انسان نيست، بلكه اين عبادت، عشق انسان است و موجب رشد و تكامل او.

و همين نماز، مايه ي روشني چشم اين پيامبر است. (جعل قرة عيني في الصلاة) [6] .

خواننده ي گرامي! پيامبري كه خداوند در حقش مي فرمايد: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ و ما تَأَخَّرَ. [7] باز اين چنين سرگرم عبادت خداست و شبها را اين گونه به عبادت خدا مي پردازد. آيا سزاوار است بنده اي كه در درياي معاصي دست و پا مي زند اين چنين با خاطري جمع و خيالي آسوده، طولاني ترين شب ها را با بي پايه ترين حرفها و برنامه ها و كارها سپري نمايد و حتي لحظاتي را به راز و نياز و عبادت و بندگي خدا مشغول نباشد؟! آيا پيامبر و اهل بيت (عليهم السلام) فرصت ها را اين گونه از دست مي دادند؟!

آيا ما از فرصت ها و امكانات الهي براي عبادت و بندگي او و انجام ساير اعمال صالح استفاده مي كنيم و يا خوب استفاده مي كنيم؟ لحظه اي را تصور كنيم كه فاقد اين فرصت ها، موقعيت ها، امكانات و اين اعضاي سالم و توانمند خويش باشيم، آيا هيچ گاه به ياد چنين لحظه اي افتاده ايم؟!


پاورقي

[1] وسائل / ج 8 / روايت 10311.

[2] بحار / ج 16 / ص 202 - جوامع الجوامع / ص 279.

[3] كان رسول الله اذا صلي قام علي اصابع رجليه حتي تورم (بحار / ج 71 / ص 26).

[4] بحار / ج 10 / ص 40.

[5] قلم / 4.

[6] بحار / ج 16 / ص 249 - جامع احاديث الشيعه / ج 2 / ص 4.

[7] فتح / آيه ي 2.


بازگشت