پيامبر


پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) از نظر عبادت و اقامه ي نماز سرآمد مسلمانان و مردم روزگار خويش است. آن وجود مقدس قبل از بعثت، سخت شيفته ي عبادت و بندگي خدا بود. او روزهايي را به دور از مردم شهر مكه و هياهوهاي آن در غار حرا به عبادت مشغول مي شد.

پس از بعثت و با توجه به آيات متعدد قرآن كه حاوي اوامري مبني بر اقامه ي نماز بود، پيامبر اسلام بر اساس اينكه مبادا قصوري در عبادت داشته باشند، زمان زيادي را



[ صفحه 278]



در طول شبانه روز به نماز و عبادت مي گذراند.

اشتغال شديد پيامبر به عبادت و نماز، ايشان را در شرايط بسيار سختي قرار داده بود، به نحوي كه اين آيه ي شريفه نازل گرديد:

طه مَا اَنزَلنا عَلَيكَ القُرآنَ لِتَشقي. [1] .

«اي پيامبر، ما قرآن را بر تو فرو نفرستاديم تا اين همه خود را به رنج و مشقت اندازي!.»

برخي از مفسران شأن نزول ديگري هم براي اين آيه نقل نموده اند كه جمع اين دو نيز ميسر است.

آنها مي فرمايند: پس از بعثت و نزول آياتي از قرآن، پيامبر حركت خود را براي هدايت مردم آغاز نمود، اما در مقابل حركت پيامبر مخالفت هاي زيادي مي شد. پيامبر بر سعي و تلاش خود براي هدايت جامعه و نجات آن، از بدبختي ها و نكبت هاي موجود افزود. ايشان از اين بابت تلاش زيادي مي نمودند و خود را فراوان به زحمت و مشقت مي انداختند، لذا اين آيه نازل شد.

براي اينكه فضاي عبادت پيامبر را بهتر درك كنيم و ذهن ما آمادگي بيشتري براي پذيرش آن ميزان عبادت و بندگي از پيامبر را پيدا نمايد، ناچار از بيان مقدمه اي هستيم.

مسؤوليت هايي كه از طرف خداوند و از طريق وحي به پيامبر واگذار مي گرديد، دو نوع بود، مسؤوليت هايي كه حدود و ثغور آن مشخص و معين بود و مسؤوليت ها و وظايفي كه حدود و ثغور مشخصي نداشت.

پيامبر اسلام در اجراي مسؤوليتهاي نوع اول، مشكلي نداشت و همان گونه كه بدان مأموريت يافته بود عمل مي نمود، ولي در اجراي نوع دوم كه مرز مشخصي نداشت، پيامبر بيشترين زحمت را متحمل مي گرديد.

آنچه در اينجا موجب تلاش بيشتر ايشان مي گرديد و بيشترين فشار روحي را بر



[ صفحه 279]



او مي گذاشت، دلهره از اين امر بود، كه مبادا به وظيفه و تكليف الهي خود عمل نكرده باشد!

به عنوان مثال پس از نزول آيه ي شريفه ي فَاستَقِم كَما اُمِرتَ و مَن تابَ مَعَكَ و لاتَطغَوا اِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ. [2] .

«اي پيامبر خود و يارانت استقامت بورزيد همان گونه كه بدان مأموريت يافته اي و طغيان و تجاوز ننماييد، زيرا خدا به آنچه انجام مي دهيد بيناست.» [3] .

از آنجا كه در اين آيه ي شريفه مشخص نگرديده كه پيامبر و يارانش در چه اموري و تا چه اندازه استقامت كنند، اين ابهام موجب گرديد، پيامبر سعي و تلاش بيش از اندازه اي بنمايند و از اين، بابت دچار رنج و مشقت زيادي گردند.

لذا پيامبر مي فرمايند:

شيبتني سورة هود.

«سوره هود مرا پير كرد.»

حضرت امام (ره) از استاد بزرگوار خود مرحوم شاه آبادي نقل مي فرمايد: رمز اينكه سوره ي هود پيامبر اسلام را پير نموده با وجود اينكه كلمه ي «فَاسْتَقِمْ» را باز هم در قرآن داريم، جمله ي «وَ مَن تابَ مَعَكَ» است. يعني اي پيامبر هم خود استقامت كن تا در خط پروردگارت ثابت باشي و هم جامعه ات.

اينجاست كه مسؤوليت پيامبر بسيار سخت و سنگين مي شود. او شب و روز در تلاش است تا جامعه ي خويش را از اعوجاج و كژي نجات دهد و آنها را در مسير مستقيم هدايت قرار دهد، و با توجه به نابساماني ها و مشكلات متعددي كه در جامعه ي آن روز، در مسير هدايت انسانها وجود داشت، پيامبر اسلام به حق مي فرمايند: سوره ي هود جواني ام را گرفت و مرا پير ساخت. زيرا او كانون دلهره و نگرانيست كه آيا به مسؤوليت



[ صفحه 280]



و وظيفه ي خود آن گونه كه خدا خواسته عمل كرده است يا نه؟!

همان گونه كه فرمان قرآن به انفاق و دستگيري از محرومان و مستمندان نيز او را در شرايط بسيار سختي قرار مي داد، زيرا پيامبر آنچه در توان داشت به محرومان كمك مي كرد و اين امر مشكلاتي را براي شخص ايشان ايجاد مي نمود.

روزي پيامبر پيراهن مبارك خود را به سائل مستمندي بخشيدند، پس از مدتي متوجه شدند وقت نماز است و بايد به مسجد بروند، ولي در شرايطي نيستند كه بتوانند از منزل خارج شوند.

پيامبر اسلام از اين بابت بسيار بر خود سخت مي گرفتند و تازه دلهره و نگراني داشتند كه آيا حق مطلب را آن گونه كه شايد و بايد ادا كرده اند يا نه؟

اي كاش گوشه اي از اين دلهره ي مقدس در دل انسانهاي ديگر بود! اي كاش ذره اي از اين دلهره در دل كساني كه داراي تمكن مالي هستند و مي توانند مشكلات اقتصادي همنوعان و هم مسلكان و هم وطنان خود را حل نمايند، وجود داشت!

بدون ترديد اگر اين دلهره ي پاك وجود داشت، دلهره ي نيازمندان از بين مي رفت. به طور قطع در جامعه ي ما ثروتمندان و متمولين فراواني هستند كه مي توانند فقط با اندكي صرفه جويي در اسراف ها و زياده رويهاي خود، مشكلات بسياري از فقرا و نيازمندان را برطرف سازند!

كجاست اين دلهره و نگراني مقدس؟

كجاست آن روحيه ي توجه به نيازمندان؟

كجاست گوش هاي شنوايي براي آيه ي شريفه ي و في اَموالِهِم حَقٌّ لِّلسَّائِلِ و المَحرُومِ؟ [4] .

كجاست آن قلب هاي بيداري كه نگران آيه ي شريفه ي و الَّذين يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ و الفِضَّةَ و لايُنفِقُونَها في سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَليمٍ، هستند و از آن روز سخت (يَومَ يُحْمي عَلَيها في نارِ جَهَنَّمَ) [5] دلهره دارند؟



[ صفحه 281]



اگر اين دلهره ها وجود داشت، انسانهايي دچار پوچي و پوكي نمي شدند. اي كاش ذره اي از اين دلهره ها در درون بسياري از انسانها مشاهده مي شد!

به هر صورت سوز پيامبر نسبت به محرومان و مستمندان و رنج فراواني كه از اين بابت متوجه پيامبر مي شد، موجب گرديد كه آيه ي شريفه ي ذيل نازل گردد:

و لاتَجْعَل يَدَكَ مَغْلُولَةً اِلي عُنُقِكَ و لاتَبسُطْها كُلَّ البَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحسُوراً - اِنَّ رَبِّكَ يَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن يَشاءُ و يَقدِرُ اِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خبيرا بَصيراً [6] .

منظور و مفهوم آيه ي شريفه اين است كه اي پيامبر! تو كه وظيفه و مسؤوليت روزي همه ي انسانها را به عهده نداري! بلكه رزق و روزي انسانها در دست خداست. تو هم به اندازه ي توانايي خود و در حد مقدوراتت با مراعات حالت اعتدال، مسؤوليت و وظيفه ي دستگيري از ديگران را به عهده داري و خداوند بيش از آن را از تو نمي خواهد.

علاوه بر دو مورد سابق يعني استقامت و انفاق كه موجب تلاش و رنج فراوان پيامبر مي گرديد، برخورد پيامبر با مسأله ي عبادت نيز اين چنين بود. ذكر دو مورد سابق و نحوه ي برخورد پيامبر با آن دو، براي آمادگي اذهان، براي پذيرش نمونه هايي از برخورد پيامبر با مسأله ي عبادت، مفيد و لازم است. زيرا باور حالات عبادي پيامبر ممكن است براي اذهان ناآماده ابتدا كمي مشكل به نظر آيد.

حال برگرديم به اصل مطلب و ذكر نمونه هاي كمي و كيفي از عبادت پيامبر.


پاورقي

[1] طه / آيه ي 1 و 2.

[2] هود / آيه ي 112.

[3] آيه ي شريفه بيانگر اين نكته ي ارزنده است كه روح حاكم بر جامعه اي كه پيامبر رهبر آن است، روح استقامت و پايداري است.

[4] ذاريات / آيه ي 19.

[5] توبه / آيه ي 34 و 35.

[6] اسراء / آيه ي 29 و 30.


بازگشت