اميد در قرآن و حديث


قرآن نااميدي را به عنوان يك پديده ي زشت كه نبايد در ذهنيت يك انسان مسلمان جايي داشته باشد، مطرح مي سازد.

خداوند در سوره ي زمر خطاب به پيامبر (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد:

قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم. [1] .

«بگو اي بندگان من كه اسراف ورزيديد، از رحمت من مأيوس نباشيد. خداوند همه ي گناهان را مي بخشد، او بسيار بخشنده و آمرزنده است.»

خداوند متعال در اين آيه به كساني كه وارد معركه ي گناه شده، حتي در اين ميدان زياده روي كردند، آنان كه بر اثر ناداني، فريب شيطان خورده، از او تبعيت نمودند و بدين وسيله به خود ضربه زدند، بشارت مي دهد كه آنها نيز نبايد مأيوس باشند، زيرا خداوند بسيار آمرزنده و بخشنده است.

خداوند در آيه ي ديگري مي فرمايد:

و اذا سألك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بي لعلهم يرشدون. [2] .

«اي پيامبر! هنگامي كه بندگان من سراغ مرا از تو مي گيرند، من نزديكم و جواب كسي كه مرا بخواند مي دهم. پس مرا بخوانيد و به من ايمان بياوريد، اميد است كه رشد يابند.»

همه ي مطالب مطرح شده در اين آيه ي شريفه، اميد آفرين و روحيه بخش است و



[ صفحه 266]



جايي براي يأس باقي نمي گذارد. مضافا كه در آغاز آيه، خداوند بندگان را به خود نسبت مي دهد و مي فرمايد: عبادي «بندگانم» و اين نيز بيانگر محبت و مهر خدا به بندگان خود است.

علاوه بر وجود آيات متعددي در قرآن، روايات متعددي نيز در مورد رجا و اميدواري داريم كه اينك به نقل تعدادي از آنها مي پردازيم.

- پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) فرمودند: در خواب ديدم كه فردي از امت من در لبه ي پرتگاه جهنم قرار داشت، در چنين حالتي اميد به خدا (كه در دنيا داراي آن بود) او را نجات داد. [3] .

- پيامبر فرمودند: خداوند كتابي را با دست خود و براي خود، پيش از آنكه آسمانها و زمين را خلق نمايد، نوشت و آن را در زير عرش خود قرار داد. در آن كتاب اين جمله نوشته شده است: رحمتي سبقت غضبي. «رحمت من بر غضبم پيشي گرفته است.» [4] .

اين حديث شريف بيانگر آن است كه رحمت الهي عام است و گسترده و غضب الهي خاص است و محدود.

- پيامبر فرمودند: خداوند روزي كه آسمان و زمين را آفريد، صد رحمت را نيز آفريد و فقط يكي از آنها را در زمين قرار داد. [5] .

اين روايت بيانگر گستردگي و فزوني رحمت الهي است. بنابر اين روايت، اين همه مهرها، محبت ها، عاطفه ها، علائق انسانها به يكديگر كه رمز پيوند انسانها و



[ صفحه 267]



استقرار و استحكام جوامع انساني است و اين علائق باعث مي شود كه انسانها نسبت به رنج و مشكلات يكديگر احساس ناراحتي كنند، تمام اين مهرباني ها يك درصد از مهرباني و لطف خداست. انسانها در روي زمين فقط از يك درصد از رحمت خدا برخوردارند، در حالي كه در روز قيامت لطف و رحمت پروردگار به طور كامل ظاهر مي شود.

آن قدر آيات و روايات در باب رحمت خدا فراوان است كه علماي اخلاق، گاهي از خواندن برخي از آنها ابا دارند و اطلاع از آنها را موجب تجري برخي از مردم مي دانند، زيرا برخي از مردم ظرفيت تحليل مفاهيم را ندارند و نمي توانند همه ي ابعاد مسأله را درك كنند و خروج آنها از مسير مستقيم و سوء استفاده از آيات و روايات رحمت، محتمل است.

لذا سفارش مي فرمايند هنگام خواندن و معنا كردن آيات و روايات مخاطب شناسي كنيد. مبادا فردي بر اثر كم ظرفيتي، از اين گونه آيات و احاديث نتيجه گيري كند كه انجام تكليف لابد ضرورتي ندارد و يا ارتكاب گناه مشكلي به دنبال نداشته، با وجود رحمت خدا عذابي در كار نخواهد بود. اما به هر حال، رحمت پروردگار يك اصل است كه جهان هستي بر مبناي آن آفريده شده و در سايه ي آن به حركت خويش ادامه مي دهد و اين مايه ي اميدواري انسان و پشتوانه ي تلاشها و حركات اوست.

اميد، بزرگترين عامل محرك انسان است كه بدون آن انسان از حركت باز مي ماند؛ و اميد است كه انسانها را به تلاش و تحصيل و تحمل رنجها براي نيل به رشد و تأمين آينده ي خود مي كشاند.

اميد است كه پدران و مادران به تربيت فرزندان، با وجود همه ي سختي ها و مشكلات، مخصوصا براي خانواده هاي محروم و مستمند، وا مي دارد.

اميد به پيروزي و سرفرازي است كه ملتي را با دست خالي به مقابله با قدرتهاي بزرگ مي برد. اگر اميد از انسان گرفته شود او ديگر هيچ كاري را نمي تواند انجام دهد.

لحظه اي كه يأس بر روح انسانها حاكم گردد، آن لحظه ي مرگ انسانهاست. اين



[ صفحه 268]



يك اصل كلي است كه اميد، مايه ي موفقيت فرد و جامعه است، لذا يكي از ترفندهاي استكبار و دشمنان اسلام، ايجاد حالت يأس و نااميدي در ميان جوامع اسلامي، به رغم توانايي هاي بالا و ارزشمند آنهاست.

قرآن با قدرت تمام به جنگ نااميدي مي رود و به شدت به مردم نويد اميد مي دهد و اميدواري را به آنها هديه مي كند.

انسان مسلمان هيچ گاه از رحمت خدا مأيوس نمي شود و پيوسته در شدائد و مشكلات، دريچه ي اميد را بر روي خود گشوده مي بيند.

زماني يك انسان اقدام به خودكشي مي كند كه از زندگي قطع اميد نمايد. اين مطلب، بيانگر اين نكته ي ظريف است كه نقش اميد در زندگي از هر چيز حتي از آب و نان و تغذيه هم بيشتر است. مهم ترين عامل رها كردن كانون گرم خانواده توسط فرزندان و اعضاي خانواده و جدايي ها، مسأله ي يأس و نااميدي است.

انسان نااميد نه در ميدان علم، نه در ميدان اخلاق، نه در ميدان اقتصاد و نه در جبهه هاي مختلف ديگر در هيچ كجا نمي تواند رشد و موفقيتي داشته باشد. لذا ايجاد اميد و حفظ جو و فضاي اميدواري، خود موضوعي مهم است كه بايد در همه ي سطوح جامعه، مراعات و تبليغ شود تا فضاي زندگي انسانها با عطر اميد آكنده و معطر گردد.

براي نيل به چنين هدف مقدسي بايد از داخل خانه ها شروع كنيم، مرد، زن را و زن، همسر خود را اميدوار سازد و از كلام و حركتي كه يكديگر را مأيوس نمايند خودداري كنند، زيرا مادر زماني مي تواند نقش مادري خود را ايفا كند كه اميدوار باشد و پدر هنگامي كه اميدوار است مي تواند به انجام مسؤوليت هاي خود موفق گردد. همچنين پيوسته لازم است روحيه ي اميد را در فرزندان خود بدميم و توسعه دهيم.

سزاوار است معلم در كلاس درس، نونهالان و نوجوانان و جوانان را به آينده اميدوار سازد و آنها را به داشتن آينده اي روشن نويد دهد و خود نيز اميدوار باشد، زيرا معلم اميدوار، شاگرد اميدوار تربيت مي نمايد. البته تك تك افراد جامعه چنين تكليف



[ صفحه 269]



انساني و خدايي را به عهده دارند (تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر). [6] .

تاريخ مالامال است از سرگذشت انسان هايي كه با داشتن روحيد اميد و اميداوري دست به تلاش جدي زدند و به موقعيت هاي بالايي نائل آمدند. برخي از آنها شگفتي ها آفريدند و تاريخ جهان را متأثر ساختند.

در مقابل چه بسيار استعدادهاي ارزنده اي كه به دليل القاي سخنان و حركت هاي يأس آور و برخوردهاي نااميد كننده ي افراد جاهل، از حركت ايستاد و از شكوفايي باز ماند. و اين است رمز آنكه در فرهنگ اسلامي نسبت به اميد و اميدواري اين همه سفارش شده است و يأس و نااميدي از رحمت خدا، به شدت مورد مذمت قرار گرفته و ويژگي كافران شمرده شده است.

روايات متعددي در ذم يأس و نااميدي، از پيامبر و ائمه ي معصومين (عليهم السلام) وارد شده است از جمله، روايت شده كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) سه بار فرمودند: خدا لعنت كند. سؤال كردند يا رسول الله چه كساني را؟ پيامبر فرمودند:

«آنان كه مردم را از رحمت خدا مأيوس مي كنند، خداوند آنها را لعن و نفرين فرموده است.»


پاورقي

[1] زمر / آيه ي 53.

[2] بقره / آيه ي 186.

[3] و رايت رجلا من امتي قائما علي شفير جهنم فجاءه رجاؤه من الله عزوجل فاستنقذه من ذلك (بحار / ج 7 / ص 291) - روضة الواعظين / ص 501.

[4] ان الله كتب كتابا بيده لنفسه قبل ان يخلق السموات و الارض و وضعه تحت العرش فيه رحمتي سبقت غضبي (روضة الواعظين / ص 503).

[5] ان الله خلق يوم السموات و الارض مأة رحمة و جعل في الارض منها رحمة (روضة الواعظين / 502).

[6] عصر / آيه ي 3.


بازگشت