خداشناسي


نماز راه خداشناسي را به نحو زيبايي به انسان مي آموزد و مراحل خوبي را معرفي مي كند. نماز در زمينه ي توحيد و خداشناسي چهار موضوع يا مرحله ي اساسي را به صورت روشن مورد تأكيد قرار مي دهد.

موضوع يا مرحله ي اول تسبيح خداست. نمازگزار ابتدا ذهن خود را از آلودگي هاي مادي پاك مي سازد و خود را در فضاي ديگري فراتر از جهان مادي قرار مي دهد. بيشتر انحرافات از جايي شروع مي شود كه فرد با ذهنيتي مادي مي خواهد خدا را تعريف كند. در چنين حالتي ذهن آمادگي پذيرش اين مطلب والا را ندارد، لذا مهم ترين و اولين مرحله در معرفت خدا، تسبيح خداست. «سبحان الله» يعني تنزيه و تقديس ذات پروردگار. در نماز، تسبيح خدا بيش از موضوعات ديگر مورد توجه قرار گرفته است.

خواننده ي گرامي، چنانچه اندكي دقت بفرماييد، متوجه مي شويد كه ذكر سبحان الله بيش از اذكار ديگر در نماز به چشم مي خورد، در ركوع و سجود و همچنين در ركعت هاي سوم و چهارم در تسبيحات اربعه از سبحان الله كرارا استفاده مي شود.



[ صفحه 240]



مرحله ي دوم تحميد و ستايش خداست. يعني باور و ايمان به اين حقيقت كه آنچه خوبي در جهان وجود دارد از خداست و همه ي حمدها و ثناها و ستايش ها نيز مخصوص اوست، نمازگزار ستايش خود را به صورت الحمدلله ظاهر مي سازد.

مرحله ي بعد، مرحله ي تهليل است، يعني اقرار و اعتقاد به وحدانيت خدا و اينكه اله و معبودي جز الله وجود ندارد. تهليل با كلمه ي طيبه ي لا اله الا الله صورت مي پذيرد كه علاوه بر ذكر آن در تسبيحات اربعه، در تشهد هم از آن استفاده مي شود. مرحله ي تهليل، استنتاج منطقي از دو مرحله ي قبل است كه به طور طبيعي و روشن نتيجه گيري مي شود.

چهارمين مرحله و موضوعي كه در نماز مورد تأكيد واقع مي شود، موضوع تكبير و تعظيم خداست كه در ذكر الله اكبر متجلي مي گردد و نمازگزار پس از تعمق و تدبر در عظمت و كبريايي خدا، اعتراف مي كند كه، الله اكبر من ان يوصف.

ذكر الله اكبر علاوه بر تكبيرة الاحرام در ركعتهاي سوم و چهارم نماز، در تسبيحات اربعه مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين به صورت مستحبي در موارد مختلف بر زبان نمازگزار جاري مي گردد. چهار مرحله ي تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير، مراحل خداشناسي است كه از نماز الهام مي گيريم و بالاترين و عالي ترين سخن در مسأله ي خداشناسي است.

آري، انسان هنگامي كه به پروردگاري انديشيد كه به دور از همه ي عيبها و نقص هاست و همه ي ثناها و ستايش ها مخصوص اوست و جز او مؤثر و معبودي در جهان يافت نمي شود، به آساني و به طور طبيعي مي گويد: الله اكبر، الله اكبر من ان يوصف. او اعتراف مي كند كه زبان و قلمش از توصيف پروردگار عاجز است و بي اختيار به ياد اين جمله: «مالا لتراب و رب الارباب» مي افتد و آن را بر زبان خود جاري مي سازد. مگر انسان مي تواند با همه ي ضعف ها و محدوديت هايي كه دارد، ذاتي را كه غير از او مؤثري در جهان (لا موثر في الوجود الا الله) نيست، توصيف نمايد!

انسان هر چند كه پاك و والا همانند انبياء باشد، باز از جهان ماده است و آن



[ صفحه 241]



ضعفي كه كل جهان ماده دچار آن مي باشد، يعني نياز، او نيز دچار آن است، لذا انسان قادر به توصيف خدا نيست!

علاوه بر مراحل فوق، به درستي مي توان ادعا كرد كه سراپاي نماز، خداشناسي و اقرار به وحدانيت خداست. در اذان و اقامه، سوره هاي حمد و توحيد، ركوع و سجود و تشهد و در هر نشست و برخاستي، ذكر خدا بر لب نمازگزار و ياد خدا در دل اوست.


بازگشت