سجود


روايات متعددي داريم كه بيانگر راز و رمز سجده و سجود است.

- امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:

الا تري في الظاهر انه لايستوي حال السجود الا بالتواري عن جميع الاشياء و الاحتجاب عن كل ما تراه العيون.

ظاهر سجده به گونه اي است كه وقتي انسان سر بر سجده مي گذارد، هيچ كس و هيچ چيز را نمي بيند. امام مي فرمايد: ذهن و فكر و دل نمازگزار هم بايد همين گونه باشد. به عبارتي ديگر همان گونه كه نمازگزار در حال سجده، در ظاهر هيچ كس و هيچ چيز را نمي بيند، در باطن امر هم بايد همين گونه باشد، هيچ كس و هيچ چيز را جز خدا نبيند و در نظر نگيرد.

آن گاه امام ادامه مي دهند:

فمن كان قلبه متعلقا في صلاته بشي دون الله فهو قريب من ذلك الشيء بعيد عن حقيقة ما اراد الله تعالي منه في صلاته. [1] .

«آن كسي كه در حال نماز، دلش به چيز ديگري غير از خدا تعلق داشته باشد، او به آن چيز نزديك است و از حقيقت آنچه خداوند در حال نماز از او خواسته است، دور است.»

بديهي است كه اگر نمازگزار در حال نماز و آن هم در سجده ذهن و فكر و دلش در هواي ديگري باشد، از فلسفه ي اصلي سجده بريده و فاصله گرفته است.

آري، اگر در سجده چشم ظاهر چيزي را نبيند، اما چشم دل و حواس و فكر انسان در همه جا سير كند، به همه چيز بينديشد و همه چيز را ببيند، غير از خدا، قطعا چنين انساني به رازها و رمزهاي نماز پي نبرده است و هرگز نخواهد توانست نماز ناب و جانانه اي اقامه نمايد.



[ صفحه 237]



چرا دو سجده ي پياپي انجام مي دهيم؟

شخصي از اميرمؤمنان (عليه السلام) سؤال كرد كه معناي سجده ي اول چيست؟ قبل از نقل پاسخ، بيان مطلبي را مفيد مي دانيم و آن حسن سؤال است.

پرسيدن مسائل علمي، به ويژه مسائل ديني كار بسيار ارزنده و پسنديده اي است. سؤال هاي خوب كردن و خوب سؤال كردن، خود يك هنر است. كساني كه با طرح سؤال هاي علمي و ديني موجب كشف حقايق و اسرار و رموزي شده اند، حقيقتا، كمك شاياني به تعميق و گسترش فرهنگ علمي و اسلامي نموده اند.

امام (عليه السلام) در جواب سؤال فوق فرمودند: وقتي در سجده ي اول سر به سجده مي گذاريم بدان معناست كه ما از همين خاكيم و هنگامي كه سر از سجده ي اول بر مي داريم، به معناي آن است كه از همين خاك آفريده شديم. براي بار دوم كه سر بر خاك مي گذاريم به معناي آن است كه دوباره به اين خاك بر مي گرديم و آن گاه كه سر از سجده ي دوم بر مي داريم بدان معناست كه بار ديگر از همين خاك برانگيخته مي شويم. [2] .

با اندك تأملي در مي يابيم كه سجده، فقط دو بار سر بر مهر نهادن و برداشتن و ذكري گفتن نيست. ترسيم و نمايش مراحل مختلفي كه در پيش روي انسان قرار دارد، يكي از رازهاي سجده است. سجده رمزي است عميق و سريع و نمادي است عالي كه در مدت بسيار كوتاه و با چند حركت، مراحل زندگي انسان را در دنيا و آخرت ترسيم مي كند.

سجده بيانگر اين نكات و حقايق است كه ما انسانها از خاكيم و از همين خاك هم آفريده شده ايم (منها خلقناكم) و اين اشاره اي است بسيار سريع و گذرا بر چگونگي خلقت اوليه ي انسان. ما دوباره به اين خاك بر مي گرديم (و فيها نعيدكم) كه اشاره اي است سريع بر مرگ و مسائل گوناگون آن و مجددا از اين خاك برانگيخته مي شويم (و



[ صفحه 238]



منها نخرجكم تارة اخري) [3] كه اشاره اي است به معاد و ترسيمي است از قيامت و صحراي محشر و مسائل مختلف آن.

اينها گوشه هايي از رازها و رمزهاي نماز و سجده است. به راستي كه سجده چه فضاي معنوي زيبايي را ترسيم مي كند و چه آثار ارزنده ي تربيتي را مي تواند در پي داشته باشد!

هر انسان نمازگزار، چنانچه عارف به اقوال و اعمال نماز باشد، روزانه با اقامه ي نماز، بارها و بارها به ياد اين مراحل، بويژه مرگ و معاد و قيامت مي افتد و اين امر مي تواند نقش تربيتي و اصلاحي خوبي در او ايفا نمايد.

به به راستي چه رازها و رمزهايي در نماز نهفته است! سخن نمازگزار چيست؟ وقتي كه رو به قبله مي ايستد: خدايا! از همه بريدم و به تو متصل شدم، زماني كه دستها را براي اداي تكبيرة الاحرام بالا مي آرود: خدايا! تسليم توام، هنگامي كه به ركوع مي رود: خدايا! براي حفظ دين و ايمانم تا پاي جان ايستاده ام و زماني كه به سجده مي رود: خدايا! جز تو كسي را نمي بينم.

آري، نمازگزار به صورت بسيار ظريف و رمزگونه، سيري اجمالي از مجموعه ي سرنوشت خود را ترسيم مي كند. از كجا آمده ام؟ در كجا هستم؟ به كجا مي روم؟ گذشته ام چيست؟ آينده ام كدامست؟ پاسخ همه ي اين سؤالات در سجده نهفته است.

اي انسان بدان و مبادا فراموش كني كه از خاكي و دوباره به خاك بر مي گردي و دوباره برانگيخته مي شوي، مبادا تكبر ورزي و مبادا دل به خاك بندي، دنيا ماندني نيست، مبادا از رشد بازماني، آگاه باش كه مجددا برانگيخته مي شوي. براي آن روز توشه اي منظور دار، روزي كه در برابر پروردگار خود قرار مي گيري، (الوقوف بين يدي الرب) و اعمال خود را خوب يابد خواهي ديد.



[ صفحه 239]




پاورقي

[1] بحار / ج 85 / ص 136 - مصباح الشريعه / ص 92.

[2] وسائل / ج 4 / ص 947.

[3] طه / آيه ي 55.


بازگشت