ذكر بحول الله و قوته اقوم و اقعد


نمازگزار پس از سجده و يا اتمام تشهد هنگام برخواستن، اين ذكر را مي گويد:

بحول الله و قوته اقوم و اقعد. [1] .

«با اراده و قدرت خدا مي ايستم و مي نشينم.»

حديث بسيار ارزنده اي در اين مورد وجود دارد كه در اينجا به نقل آن مي پردايم: كان اميرالمؤمنين (عليه السلام) يبرء من القدريه في كل ركعة و يقول بحول الله و قوته اقوم و اقعد. [2] .

«اميرمؤمنان پيوسته با گفتن بحول الله و قوته اقوم و اقعد، در هر ركعتي از ركعات نماز از قدريه بيزاري مي جستند.»

قدريه و به عبارتي ديگر جبريه قائل بودند كه كارهاي بشري مستند به اسباب و علل نيست، بلكه بشر هيچ قدرتي از خويش ندارد و مجبور است.

اين ذكر شريف، زيباترين عبارت براي نفي اين مكتب و اين طرز تفكر است. اين ذكر مي گويد به حول و قوة الهي من مي ايستم و مي نشينم، و بيانگر اين حقيقت است كه سرمايه از خداست (بحول الله و قوته) اما در اختيار من است و من دارم از آن استفاده مي كنم و به وسيله ي آن توانايي و نيرو، اعمالي را انجام مي دهم. (اقوم و اقعد) درست است كه اگر خداوند نخواهد من قادر به انجام هيچ كاري نيستم، ولي به هر حال، اكنون من هستم كه اين كار را انجام مي دهم (اقوم و اقعد) و اين خلاف عقيده ي قدريه است و مختار بودن انسان را مي رساند. به قول مولانا:



اين كه گويي اين كنم يا آن كنم

خود دليل اختيار است اي صنم



همين كه انسان در كارهايي كه پيش روي اوست ترديد دارد، اين چيز را بخرم يا نخرم، امشب بروم نماز جماعت يا نروم، اين كتاب را بخوانم يا آن كتاب را، اين ترديد



[ صفحه 223]



دليل اختيار است و اين چه كنم ها، دليلي است بر آن كه انسان، قدرت انتخاب دارد و چون انسان انتخابگر است، پس مختار است.

اما يك نكته ي مهم و اساسي را نيز نبايد فراموش كرد، درست است كه انسان انتخابگر است، اما او آزاد آزاد و صاحب اختيار نامحدود نيست! چون سرمايه از خداست و قدرت و قوت از اوست. هيچ امري جداي از اراده ي خدا نيست و هيچ پديده و اتفاقي بدون خواست خدا تحقق پيدا نمي كند. خدا اراده ي فرموده كه ما با اراده ي خود كار كنيم. خدا به ما آزادي داده است كه آزادانه انتخاب كنيم. بديهي است اين آزادي و اين قدرت از طرف خدا به بشر اعطاء شده است.

اينجاست كه انسان به عمق فرمايش امام صادق (عليه اسلام) پي مي برد كه فرمود:

لاجبر و لاتفويض بل امر بين امرين. [3] .

«نه جبر است و نه تفويض، بلكه مسأله ي اختيار انسان بين اين دو واقع گرديده است.» كه تعبير بسيار ظريف و لطيفي است و بار ديگر به زيبايي و غناي اين ذكر پي مي بريم، «بحول الله و قوته اقوم و اقعد.»

قرآن نيز در اين مسير، عبارت زيبايي دارد. خداوند در پايان يكي از جنگها به پيامبرش مي فرمايد:

و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي. [4] .

«و تو تير نيفكندي هنگامي كه تير افكندي، بلكه اين خدا بود كه تير انداخت.»

اين آيه بيانگر اين نكته ي ظريف است كه اي رسول ما، اين توانايي و قدرت تو نبود كه موجب تيراندازي تو به طرف دشمن گرديد، بلكه قدرت خدا بود و اگر خدا اين قدرت را به تو نمي داد، تو نمي توانستي اين عمل را انجام دهي. به عبارتي ديگر، قدرت انسان و خواست و اراده ي انسان در طول قدرت و اراده ي الهي قرار دارد. بنابراين اگر انسان اراده اي را كه خدا به او داده، نمي داشت، هيچ كاري را نمي توانست انجام دهد.

آري، انسان هر چه دارد از خداست، اما در عين حال، اعمال و افعال را خود انجام



[ صفحه 224]



مي دهد.


پاورقي

[1] وسائل / ج 5 / روايت 7085.

[2] بحار / ج 85 / ص 183 - وسائل / ج 4 / ص 967.

[3] بحار / ج 4 / ص 197.

[4] انفال / آيه ي 17.


بازگشت