سوره ي حمد


پس از تكبيرة الاحرام به قرائت اولين سوره ي قرآن، يعني سوره ي حمد مي پردازيم. سوره ي حمد از نظر برخورداري از مفاهيم و معاني بلند، در مجموعه ي سوره هاي قرآني جايگاه نخست را داراست. ثواب قرائت اين سوره مطابق قرائت دو ثلث قرآن است. ما در اينجا در حدي كه يك نمازگزار به طور ساده و آسان با معناي سوره ي حمد آشنا گردد، به ترجمه و توضيح آن مي پردازيم، بديهي است كه تفسير روشن از اين سوره و رسيدن به نكات متعدد و ارزنده ي آن نياز به فرصت بيشتري دارد، علاقه مندان مي توانند به كتب تفسيري مراجعه نمايند.

بسم الله الرحمن الرحيم

به نام خداوند بخشنده و بسيار مهربان.

الحمدلله رب العالمين

تمامي حمدها، تعريف ها، تمجيدها و ستايش ها مخصوص خداست كه پروردگار جهانيان است. او پرورش دهنده ي همه موجودات است و آنچه در هستي وجود دارد پروريده ي او و وسيله ي شناخت و ابزار معرفت اوست.

معمولا شما از كسي كه كار خوبي انجام مي دهد تعريف و تمجيد مي كنيد، البته اين كار شايسته اي است. اما اگر كمي دقت كنيم، مي بينيم كه او از خودش چيزي ندارد و هر چه خوبي دارد از خداست. پس از همه ي حمدها، ثناها، تعريف ها و تمجيدها، مخصوص پروردگار است و اساسا حمد و ستايش، مدح و ثنا جز براي پروردگار، براي هيچ كس و هيچ چيز سزاوار نيست، زيرا منشأ همه ي خوبيها و زيبائيها، خداست. لذا در آغاز نماز مي گوييم، الحمدلله، چرا خدا را مي ستاييم و ثنا مي گوييم؟ چون رب العالمين



[ صفحه 208]



است و چون الرحمن الرحيم است.



دست حاجت چو بري نزد خداوندي بر

كه كريم است و رحيم است و غفور است و ودود



جمله ي مبارك الرحمن الرحيم، اجمالا اشاره اي دارد به اين مطلب كه جهان آفرينش با همه ي گستردگي اش مظهر و تبلوري است از رحمانيت خدا و اساس و پايه ي آفرينش نيز رحمانيت خداست، لذا نماز را با اين آيه ي شريف آغاز مي كنيم و از ميان همه ي صفات الهي براي اولين بار، پروردگارمان را با رحمانيت توصيف مي نماييم.

دليل ستودن خدا و ثناگويي او، همين اوصاف اوست. كرمش انتها ندارد و نعمت هايش بي پايان است. هيچ جوينده اي از درگاهش نااميد بر نمي گردد، و حمد مخصوص خدايي است كه مالك يوم الدين است.

مالكيت نامحدود و بدون چون و چرا در روز قيامت، از آن خداست. هر چند اين نوع مالكيت در دنيا نيز براي خدا وجود دارد، اما برخي منكر آنند و برخي گرچه به آن اعتقاد دارند، ولي برايشان چندان ملموس نيست، لذا مالكيت خدا در دنيا بر همگان آشكار و روشن نيست، زيرا بسياري از انسانهاي كوتاه نظر، آنان كه زرق و برق دو روزه ي دنيا چشمانشان را پر كرده و مسحور خود ساخته است، آنچه چشمان ظاهر بين آنها ديده و مي بيند، وجود قدرت و توانايي در دست عده اي از انسانهاست. لذا اينان آن گونه كه شايد و بايد، مالكيت خدا را در دنيا مشاهده و درك نكرده و نمي كنند و آنچه در واقع امر از آن خداست، از ديگران مي پندارند!

متأسفانه در دنيا، به دليل وجود قدرتهاي مجازي و به دليل مجاز نگري بسياري از افراد، مالكيت و قدرت خدا بر همگان آشكار نيست! لذا مالكيت و قدرت را به ديگران نسبت مي دهند و چنانچه در دنيا با وجود پرده ها و موانع سؤال شود كه: لمن الملك اليوم؟ «امروزه حكومت و قدرت از كيست؟» شايد يك عده انسان خودباخته با مشاهده ي وسايل پيش رفته ي نظامي و غيرنظامي، تحت تأثير قرار گرفته، ابراز دارند كه قدرت از آن كساني است كه اين ابزار و امكانات در اختيار آنهاست!



[ صفحه 209]



آري، مالكيت هاي اعتباري افراد، سبب مي شود كساني كه عميقا به مسائل نگاه نمي كنند، در وهله ي نخست، متوجه مالكيت خدا نشوند، لذا مالك اصلي را فراموش مي كنند و به اصطلاح مالكيت خدا تحت الشعاع قرار مي گيرد.

اما در جهان ديگر و در روز قيامت پرده ها كنار مي رود، مالكيت و حكومت خدا همانند آفتاب مي درخشد و هيچ قدرتي جز قدرت خدا، مشاهده نمي شود.

در آن روز، مالكيت خدا براي همه به قدري ملموس است كه احدي نمي تواند آن را انكار كند.

در روز قيامت، ظاهر بينان كساني را مشاهده مي كنند كه در دنيا آنها را مالك مي پنداشتند، اما در آن روز جز مملوكي درمانده و سرگردان بيش نيستند كه از يكديگر فرار مي كنند، آن وقت متوجه مي شوند كه مالكيت هاي ديگران در دنيا خيال و اعتباري بيش نبوده است و كسي جز خدا مالك دنيا و آخرت نيست.



در حقيقت مالك اصلي خداست

چند روزي اين امانت نزد ماست.



در روز قيامت، مالكيت و حكومت خداوند به گونه اي آشكار مي گردد كه اگر در آن روز سؤال شود: لمن الملك اليوم؟ بدون درنگ همه پاسخ مي دهند: لله الواحد القهار [1] .

آري، هنگامي كه انسان به ياد صحنه هاي قيامت مي افتد و خود را در آن روز وانفسا، در آن گرفتاري ها، تنها و بي پناه مشاهده مي كند، در مي يابد كه تنها قدرت نجات دهنده و صاحب اختيار در روز قيامت، خداست و فقط از او بايد كمك خواست و ياري طلبيد.


پاورقي

[1] غافر (مؤمن) / آيه ي 16.


بازگشت