اذان


وجود مقدس امام هشتم (عليه السلام) در مورد حكمت و فلسفه ي اذان مي فرمايد: مردم به علل و جهات مختلف مأمور شدند اذان بگويند: (انما امر الناس بالاذان لعلل كثيره)

1- يادآوري به شخصي كه فرا رسيدن زمان نماز را فراموش كرده است (منها ان يكون تذكيرا للناس.)

معمولا بسياري از مردم سرگرم امور روزمره از قبيل كارهاي تجاري، علمي، اداري و خانه داري هستند و به فكر فرا رسيدن زمان نماز نيستند، زيرا انسان فراموش كار است و پيوسته نياز به يادآوري و تذكر دارد. آنها با شنيدن اذان به ياد نماز مي افتند.



[ صفحه 204]



2- هشداري به انسانهاي غافل (و تنبيها للغافل).

3- اعلاني براي كسي كه وقت نماز را نمي داند و از آن بي خبر مانده است. (و تعريفا لمن جهل الوقت و اشتغل عنه).

سپس امام به توصيف و تعريف مؤذن و بيان جايگاه او مي پردازد و مي فرمايد: و يكون المؤذن بذالك داعيا الي عبادة الخالق و مرغبا فيها

«موذن بندگان خدا را به عبادت آفريدگار خود دعوت و آنها را به اين امر تشويق مي كند.»

به راستي مؤذني چه كار خوب و ارزنده اي است!

مؤذن به وحدانيت خدا اقرار و اعتراف مي كند (مقرا له بالتوحيد)، ايمان و گرايش به خدا را ظاهر مي سازد (مجاهرا بالايمان) و بدين وسيله اسلام را به جهانيان اعلام مي كند (معلنا بالاسلام) و فراموش كاران را يادآوري مي كند. (مؤذنا لمن ينساها)

آن گاه امام هشتم (عليه السلام) درباره ي علت نامگذاري مؤذن مي فرمايد:

لانه يؤذن بالاذان بالصلاة

«زيرا او به وسيله ي اذان فرا رسيدن زمان نماز را به مردم اعلام مي كند.»

پس از آن، امام فلسفه ي اين كه اذان با تكبير (الله اكبر) شروع مي شود و با تهليل (لا اله الا الله) پايان مي پذيرد را اين گونه تشريح مي فرمايند:

لان الله عزوجل اراد ان يكون الابتداء بذكره و اسمه.

«خداوند اراده فرموده كه آغاز با نام و ياد او صورت پذيرد.»

ذكر اين نكته نيز خالي از لطف نيست كه اولين كلمه در تكبير و آخرين كلمه در تهليل، الله است.

آن گاه امام (عليه السلام) به بيان فلسفه ي اينكه چرا هر فرازي از اذان بايد دوبار تكرار شود، مي پردازد و مي فرمايد:

ليكون تكرارا في آذان المستمعين مؤكدا عليهم ان سها احد عن الاول لم يسه عن الثاني.



[ صفحه 205]



«تا تكراري باشد در گوش هاي شنوندگان و تأكيدي در بيان و القاي مطلب، به نحوي كه چنانچه شنونده بار اول متوجه نشد و از آن غفلت نمود، تكرار آن، او را ملتفت و متوجه سازد.»

سپس امام مي فرمايد: و اما اينكه الله اكبر چهار مرتبه گفته مي شود براي آن است كه اذان غفلتا شروع مي شود و چون آغاز كار است بايد بيشتر تكرار شود تا ذهن ها و گوشها آمادگي بيشتري براي استماع مطالب پيدا كنند. (و جعل التكبير في اول الاذان اربعا لان اول الاذان انما يبدؤ غفلة و ليس قبله كلام ينبه المستمع له فجعل الاوليان تنبيها للمستمعين لما بعده في الاذان)

پس از آنكه الله اكبر چهار بار تكرار گرديد و گوشها براي شنيدن و ذهنها براي فهميدن آماده گرديد، به وحدانيت خدا و رسالت پيامبرش شهادت مي دهيم. اقرار و اعتراف به وحدانيت خدا، اساس مكتب و نقطه ي شروع ايمان به حساب مي آيد، و در مرتبه ي بعد، اقرار به رسالت پيامبر اسلام قرار دارد. (لان اول الايمان هو التوحيد و الاقرار لله بالوحدانية و الثاني الاقرار للرسول بالرساله.)

پس از اعلان شهادتين از مردم خواسته مي شود به سوي نماز بشتابند «حي علي الصلوة.» زيرا اساسا اذان اعلام نماز است. (لان الاذان انما وضع لموضع الصلاة و انما هو نداء الي الصلاة في وسط الاذان و دعاء الي الفلاح و الي خير العمل)

و پس از آنكه مردم با بيان ها و تعابير مختلف «حلي علي الصلوة، حي علي الفلاح، حي علي خير العمل» به نماز دعوت شدند، اذان با نام خدا پايان مي پذيرد، همان گونه كه با نام خدا آغاز گرديده بود. (و جعل ختم الكلام باسمه كما فتح باسمه) [1] .

بنابراين، اذان تركيبي از چهار الله اكبر است. علاوه بر مفهوم ارزشمند آن، تكرارش موجب جلب توجه و آماده ساختن عموم مردم براي شنيدن و فهم فرازهاي بعدي آن است. مضافا اينكه اذان به بيان شهادتين كه اساس ايمان است و دعوت به سوي فريضه ي نماز، با جملات متعدد و گوناگون مترنم است كه در مجموع، مسلمانان را



[ صفحه 206]



براي اقامه ي نماز مهيا مي سازد.


پاورقي

[1] وسائل / ج 5 / روايت 6975.


بازگشت