نقش تلقين و تكرار


از راههاي ايجاد هماهنگي و وحدت بين زبان و دل، تكرار ياد و ذكر خدا و آيات اوست.

بديهي است كه تكرار، نقش ارزنده اي در تمركز حواس و حضور قلب در عبادت دارد. برخي افراد به دليل اينكه مرتبا نام خدا و ذكر او را بر زبان دارند و پيوسته آن را به خود تلقين مي كنند، به رتبه اي مي رسند كه زبانشان در اختيار دلشان قرار مي گيرد، حتي گاهي در خواب هم مشغول ذكر خدا هستند. آنها به مرحله اي نايل مي گردند كه زبانشان از قلبشان دستور مي گيرد. يعني همان چيزي كه مورد توجه و نظر امام صادق (عليه السلام) است كه فرمودند:



[ صفحه 195]



فاجعل قلبك قبلة للسانك لاتحركه الا باشارة القلب. [1] .

«قلبت را امام و پيشواي زبانت قرار ده و زبانت را بدون دستور و فرمان قلب به حركت در نيارو.»

و چون چنين فردي هميشه به ياد خداست، معطر به عطر معنويت و عطر خداوندي مي گردد. آن گاه نفس و كلامش، كردار و گفتارش بوي خدايي مي دهد و به قول بابا طاهر:



چون شو گيرم خيالش را در آغوش

سحر از بسترم بوي گل آيد



ابوذر از ياران با وفاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) نقل مي كند كه وجود مقدس پيامبر (صلي الله عليه و آله) شبي به هنگام نماز به طور مرتب اين آيه ي شريفه را تكرار مي فرمود:

ان تعذبهم فانهم عبادك و ان تغفر لهم فانك انت العزيز الحكيم [2] [3] .

«خدايا اگر آنها را عذاب كني، آنها بندگان تو هستند و اگر آنها را ببخشي تو عزيز و حكيمي.»

در روايت داريم كه وجود مقدس امام صادق (عليه السلام) آيه اي را خواند و آن قدر آن را تكرار كرد تا از هوش رفت. پس از آنكه به هوش آمد، سؤال كردند: يابن رسول الله چه شد كه به شما چنين حالتي دست داد؟ فرمودند: «پيوسته آيات قرآن را تكرار مي كنم، تا آنكه كانه آن را از گوينده ي آن مي شنوم!» [4] .

هشدار!

راستي هيچ گاه در مورد نمازي كه مي خوانيم لحظه اي انديشيده ايم؟ آيا حواس خود را در آن حاضر مي يابيم؟ آيا اين نماز خود را نماز مي دانيم؟ چرا هنگامي كه



[ صفحه 196]



احساس مي كنيم اين نماز وسيله ي معراج ما نيست، از خدا توفيق اقامه ي نماز با ويژگي هاي خود را نمي طلبيم؟ چرا از اين گونه نمازها به درگاه خدا استغفار نمي كنيم؟

خدا مي داند بسياري از اين نمازهاي ما استغفار مي خواهد! نمازي كه در آن، انسان مشغول ساخت و ساز است، مشغول خريد و فروش است، به سير و سفر مي پردازد، ديد و بازديد انجام مي دهد، در انديشه ي حل مشكلات خود است، برنامه ي كار خود را تنظيم مي كند، در پي يافتن گمشده هاي خويش است و... راستي اين چه نمازي است؟!

خدايا! آيا اين نماز مي خواهد وسيله ي نجات من باشد؟ بازدارنده ي من از فحشا و منكر باشد؟ آرامش جان و روح مرا فراهم سازد؟! اين چه نمازي است كه من تحويل مي دهم. آيا انجام اين نماز استغفار نمي خواهد؟!

به طور قطع اگر انسان از اقامه ي نماز بر طبق وضع موجود ناراضي باشد و از اين بابت رنج ببرد و بخواهد خود را از اين وضع نابسامان برهاند و در اين راستا تلاش كند، خدا نيز او را كمك خواهد كرد، زيرا خداوند در قرآن مي فرمايد:

و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا [5] .

«كسي كه در راه ما جهاد و تلاش كند، به طور قطع، ما راههاي هدايت خود را به او نشان مي دهيم.»

بديهي است آن كسي كه جهت حركتش خدا باشد و در آن مسير گام بردارد، خدا هم او را ياري مي كند و ما هم اگر بخواهيم و تصميم بگيريم، نمازي با ويژگي هايي كه سزاوار آن است اقامه نماييم، موفق به انجام آن خواهيم گرديد. (ان شاءالله)


پاورقي

[1] بحار / ج 93 / ص 158.

[2] مائده / آيه ي 118.

[3] آداب الصلوة امام خميني / ص 31.

[4] فقال ما معناه: ما زلت اكرر آيات القرآن حتي بلغت الي حال كانني سمعتها مشافهة ممن انزلها (مستدرك / ج 4 / روايت 4251).

[5] عنكبوت / آيه ي 69.


بازگشت