وحدت دل و زبان


يكي از مشكلات اصلي در عبادت ما اين است كه ضمن اينكه زبانمان مشغول اوراد و اذكار است، قلبمان در جاي د يگري به سير و سياحت مي پردازد و يا مشغول انجام كاري ديگري است. به عبارتي ديگر، ما در يك لحظه دو مجموعه را تشكيل مي دهيم، زبان و دل و هر كدام در جايي متفاوت با جاي ديگري به سر مي برد.

هنرمند كسي است كه دل و زبانش در نماز يكي شود و براي يكي عبادت كند و از



[ صفحه 194]



يكي كمك بطلبد و هنگامي كه لب به گفتن اياك نعبد و اياك نستعين مي گشايد، دل او هم همين را بگويد، البته كه اين خود در ابتدا كاري است بس مشكل.

حضرت امام (ره) در اين بحث، تمثيل جالبي دارند، ايشان مي فرمايد: داستان دل و زبان همانند داستان مادر و كودك است. در ابتدا كه تلفظ براي كودك بسيار مشكل است، مادر بايد با تحمل مشكلات و صبر و بردباري، يك حرف، يك حرف بر زبان كودك نهاده، سخن گفتن را به او بياموزد، بديهي است پس از گذشت مدتي ديگر تلفظ براي كودك مشكل نخواهد بود.

براي شخص نمازگزار هم، نزديك كردن دل و زبان به يكديگر در ابتدا مشكل است، هنرمند نمازگزار در اين است كه اين دو را به تدريج به هم نزديك نموده، سپس يكي كند، البته كاملا روشن است كه براي رسيدن به هر كمالي بايد تلاش كرد.



نابرده رنج گنج ميسر نمي شود

مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد



و اين يك قانون كلي در جهان هستي است و در همه ي زمينه ها و از جمله عبادت جاري است، قرآن هم مي فرمايد: و ان ليس للانسان الا ما سعي [1] .


پاورقي

[1] نجم / آيه ي 39.


بازگشت