حضور قلب و توجه به خلق


مهم ترين ويژگي نماز پيامبر و ائمه ي اطهار (عليهم السلام) در اين است كه آنها در عين حال كه در نماز، توجهشان فقط به خداست و تنها خدا را مي بينند، اما آنچه در جهت خداست و در پيرامون آنها مي گذرد، آن را هم مي بينند.

توضيح اينكه ما در مجموعه كارهاي خير معمولا يك سو نگريم و توان جمع كردن آنها را با هم نداريم، يعني زماني كه سرگرم خدمت به مردم - كه خود يك امر خير ارزنده اي است - مي گرديم، توجه و شور عشقمان نسبت به پروردگار كاهش مي يابد و هنگامي كه سرگرم عبادت و راز نياز با خدا مي شويم، از توجه ما نسبت به حل مشكلات مردم كاسته مي شود.

البته اين به دليل ظرفيت اندك و محدوديت ذهن و انديشه ي ماست، اما انسانهاي والا و بندگان شايسته ي خدا و كساني كه در معنويت از مقام و جايگاه والاييي برخوردارند، از جايگاه رفيعي همه چيز را مي توانند با هم ببينند.

اين بيان، پاسخي است به شبهه اي كه شايد در ذهن برخي خطور كند. شبهه اين است: شما يك بار مي گوييد وضعيت علي (عليه السلام) در نماز به گونه اي است كه تير از پاي مباركشان خارج مي سازند و ايشان متوجه نمي گردند، از طرف ديگر مي گوييد او به هنگام نماز متوجه تقاضاي مستمندي گرديد و انگشتري خود را به او داد. كداميك از اين دو درست است؟! توجه كامل علي (عليه السلام) در حال نماز فقط به نماز و يا توجه او در حال نماز، علاوه بر نماز به امور ديگر؟

در پاسخ بايد گفت: اگر موضوع، نمازهاي عادي از انسانها معمولي باشد، جواب يا اين است و يا آن، يعني يا حواس ما به نماز است و يا چيز ديگر. اما نسبت به نماز انسانهايي كه در بالاترين افق انسانيت و عبادت و بندگي خدا قرار گرفته اند، مسأله به



[ صفحه 180]



گونه ي ديگري است و جمع اين دو امكان پذير است. [1] .

در اينجا به نقل دو نمونه از اين گونه نمازها كه در عين حضور قلب، توجه به خلق هم در آن مشاهده مي شود، مي پردازيم. اميد است در تكامل نمازمان مؤثر واقع گردد.

علي (عليه السلام) و سائل مستمند

مفسران بزرگ شيعه و سني، نزول آيه ي شريفه ي:

انما وليكم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون. [2] را در شأن علي (عليه السلام) ذكر كرده اند.

خداوند در اين آيه ي شريفه مي فرمايد:

«فقط ولي شما خدا و پيامبر و مؤمنيني هستند كه هنگام اقامه ي نماز و در حالت ركوع، زكات مي پردازند.»

زمخشري در تفسير كشاف كه يكي از معروفترين كتابهاي تفسيري اهل سنت است، پس از نقل اين آيه ي شريفه مي گويد:

انما نزلت في علي كرم الله وجهه حين سأله سائل في الصلوة و طرح له خاتمه [3] .

«همانا اين آيه در مورد علي (7) نازل شده، آن هنگامي كه سائلي از او تقاضاي كمك كرد و علي (7) در حالي كه مشغول نماز بود، انگشتر خود را به او داد.»

سپس اين مفسر بزرگ سؤالي را طرح مي كند و پاسخ زيبايي به آن مي دهد. او مي گويد: با وجود اينكه علي (عليه السلام) به تنهايي مبادرت به پرداخت زكات در حال نماز نمود و در حقيقت يك نفر بود، چرا آيه ي مزبور به صورت جمع آمده است.

زمخشري جواب مي دهد: انجام اين عمل شايسته به صورت جمع بيان شده است، براي اينكه ديگران هم، از علي (عليه السلام) الگو بگيرند و بدانند كمك به مستمندان و دستگيري از درماندگان، آنچنان مهم است كه حتي در حال نماز هم نبايد از آن غفلت ورزيد.



[ صفحه 181]



امام حسين (عليه السلام) و سائل مستمند

ابن عساكر كه از مورخين مشهور بوده و كتاب تاريخش از معروف ترين كتب تاريخي است مي گويد:

شخص مستمندي در كوچه هاي مدينه به راه افتاد تا به در خانه ي امام حسين (عليه السلام) رسيد. در خانه را كوبيد و شروع كرد به خواندن اين شعر:



لم يخب الان من رجاك

و من حرك من دون بابك الحلقه



انت جواد و انت معتمد

ابوك قد كان قاتل الفسقه



«كسي كه حلقه ي در خانه ي تو را بكوبد، نااميد بر نمي گردد. تو صاحب جود و معدن كرم هستي...»

امام حسين در حال نماز بود، صداي كوبيدن در و تقاضاي سائل را كه شنيد، نماز خود را با سرعت به پايان رساند و از منزل بيرون آمد. به چهره ي مرد سائل نگاه كرد، فقر و تنگدستي از چهره اش مي باريد، امام به داخل خانه بازگشت و از قنبر سؤال كرد: از وجوه مربوط به مخارج زندگي ما چيزي نزد تو مانده است؟ قنبر جواب داد: دويست درهم موجود است كه فرموديد در ميان اهل بيت شما تقسيم كنم. فرمود: آن را بياور، زيرا كسي آمده كه به گرفتن آن سزاوارتر است. آن گاه امام پول ها را گرفت و از خانه خارج شد و آن را به مرد سائل عطا نمود و اين شعر را سرود.



خذها فاني اليك معتذر

و اعلم باني عليك ذوشفقة



لو كان في سيرنا الغداة عصا

امست سمانا عليك مندفقه



لكن ريب الزمان ذو غير

و الكف مني قليلة النفقه



«اي مرد اين پول را از من بگير و من عذر مي خواهم، و بدان من نسبت به تو مهربانم.» (اگر پول بدان مقداري نيست كه مشكل تو را كاملا حل كند، من عذرخواهي مي كنم، منشأ كمي اين پول، كم مهري من به تو نيست، بلكه بيش از اين در اختيار من نيست.)



[ صفحه 182]



«البته اگر وضع به اين گونه نبود و امكانات مادي ما اهل بيت بهتر از اين بود. آسمان كرم ما، باران رحمت خود را بر زندگاني تو فرو مي ريخت و زندگاني پژمرده ي تو را به صورت گلستاني در مي آورد. شرايط روزگار اين گونه است كه امكانات در دست ديگران بوده، دست ما خالي باشد.»

مرد عرب پول ها را دريافت نمود و با خوشحالي مراجعت كرد، در حالي كه اين اشعار را با خود زمزمه مي كرد:



مطهرون نقيات جيوبهم

تجري الصلوة عليهم اينما ذكروا



و انتم الاعلون عندكم

علم الكتاب و ما جائت به السور



من لم يكن علويا حين تنسبه

فما له في جميع الناس مفتخر [4] .



«شما پاك و مطهريد، هر كجا كه نام شما برده شود، درود و تحيات الهي همراه آن است، شما برتريد و علم كتاب در نزد شماست. آن كسي كه وابسته به خاندان شما نباشد، مايه ي افتخار و مباهاتي ندارد.»

امتياز ائمه اين است. چون آنها در افق بالاتري مسائل را مي نگرند، آنچه در جهت خدا باشد، در يك زمان مي توانند همه را با هم ببينند، در حالي كه ما توانايي ديدن همه ي امور را با هم نداريم. ما همانند انسانهاي ناشي و تازه كار هستيم، اما انسانهاي متبحر و مسلط بر كار، همه ي امور مربوط به آن كار را همزمان در نظر دارند.

آري توجه به سائل در حال نماز، براي علي (عليه السلام) و امثال او مايه ي تعجب و شگفتي نيست، بلكه چنانچه او را نبيند مايه ي شگفتي است! لذا قرآن، انجام اين كار (پرداخت زكات) را در حال نماز به عنوان يك امتياز براي علي (عليه السلام) نقل مي كند، كه او هم خدا را عبادت مي كند و هم به خلق خدا در نماز كمك مي نمايد.


پاورقي

[1] خواننده ي گرامي را براي مزيد اطلاع به مطالعه ي كتاب القرآن و العقل (ج 1 / ص 534) توصيه مي كنيم.

[2] مائده / آيه ي 55.

[3] كشاف زمخشري / ج 1 / ص 649.

[4] ترجمة الامام الحسين من تاريخ مدينة دمشق / ص 205 - مختصر تاريخ دمشق / ج 7 / ص 130.


بازگشت