رمز نگراني شياطين از اقامه ي نماز


دقت در آيات قرآن، بويژه در آيات سوره ي معارج، رمز اين قضيه را روشن مي سازد. خداوند در اين سوره مي فرمايد:

اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً - اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً - و اِذا مَسَّهُ الخَيرُ مَنُوعاً [1] .

«به تحقيق انسان مخلوقي حريص است، چون شر و زياني به او رسد، سخت جزع و بي قراري كند و هنگامي كه خيري به او رو كند، بخل ورزد و منع احسان كند.»

در كلمه ي «هلوع» دو مفهوم نهفته است. هلوع يعني كسي كه هم حريص است و هم بسيار ناآرام و بي صبر، هم جزع كننده است و هم فرياد بر آورنده. هلوع يعني حريصي كه هميشه دلهره دارد، طبيعت انسان هلوع اين گونه است كه به محض اينكه يك ناخوشايندي به او برسد خودش را مي بازد؛ بي تابي و جزع و فزع مي كند؛ داد و فريادش بلند مي شود و چنانچه خيري شامل حال او گردد و از نعمت و امكاناتي برخوردار شود، كمترين خيري از او به ديگران نمي رسد. «منوع» يعني كسي كه به شدت از بهره مند شدن ديگران جلوگيري مي كند. مثلاً كارخانه داري است كه از قِبَل كارخانه و دسترنج كارگرانش بهره هاي فراواني عايدش مي گردد، اما به كارگر مريض و دردمند خود كه شايد اين مريضي براي او مرگ آور هم باشد، كمترين كمكي نمي كند.

براي فهم عمق قضايا خوب است آثار جزوع بودن و منوع بودن را خوب بررسي و شناسايي كنيم، ابتدا مناسب است براي نيل به هدف فوق سؤالي را مطرح نماييم.

سؤال: كدام ملت و چه افرادي خود را در خدمت بيگانگان قرار مي دهند؟ چه وقت انسان براي رسيدن به هدف پست فردي خويش، حاضر است شرافت اجتماعي و



[ صفحه 79]



مكتبي و همه چيز خود و جامعه را زير پا بگذارد؟ چه وقت انسان، تسليم اراده ي اجانب مي گردد؟ و چه وقت است كه انسان عليه منافع خود و جامعه ي خويش اقدام مي كند؟ چه وقت است كه انسان عليه انسانيت قيام مي نمايد و با تمام وجود در محو انسانيت سعي و تلاش مي كند؟

پاسخ: با تفحص در آيات قرآن مي توانيم چنين پاسخ دهيم: آن وقتي كه انسان جزوع و منوع باشد، در آن صورت، انسان موجودي سقوط كرده و جامعه نيز جامعه اي بيچاره خواهد بود. جامعه اي كه افرادش در برابر مشكلات نتوانند صبر نمايند و كمبودها را تحمل كنند و توجه نداشته باشند كه براي رسيدن به استقلال فكري، سياسي و اقتصادي بايد صبر و استقامت پيشه كنند، بلكه برعكس در مقابل مشكلات و كمبودهاي جاري بي تابي نمايند. اين گونه برخورد و اين جزع و فزع، فرصت خوبي است براي شياطين و زمينه ساز تسلط استكبار و سقوط در دام آنهاست.

به طور قطع جامعه اي كه انسانهاي ناتوانش جزوع باشند و انسانهاي توانمندش منوع، لقمه ي مناسبي براي شياطين است. جامعه اي كه افرادش در هنگام نداري به كائنات بد و بيراه بگويند و به محض دارا شدن درد نداري را فراموش كرده، منوع گردند، براي حفظ شرافت خويش هيچ انگيزه اي نمي توانند داشته باشند. در جامعه اي كه ثروثمندانش بي درد و از جمع آوري امكانات و ثروت فقط در انديشه ي تكاثر باشند (اَلْهيكُمُ التَّكاثُرُ) [2] كه البته تكاثر اموال، مردم را به لهو وا داشته، آنها را پوچ و از درون پوك مي سازد و اين يعني صاف ترين جاده براي حركت شيطان. آيا فكر مي كنيد براي تسلط بيگانگان بر چنين جامعه اي مانع و مشكلي وجود دارد؟ آن كس كه فقط در انديشه ي خود است و در فكر احتكار و گنج كردن است، آيا چنين كسي و جامعه اي كه متشكل از او و امثال اوست مي توانند روي سعادت را ببينند؟

اكنون جاي اين سؤال است كه چه چيزي مي تواند انسانها و جوامع را از اين حالت نجات دهد و از لقمه ي لذيذي براي شيطان بودن برهاند؟ قرآن مي فرمايد: نماز و فقط



[ صفحه 80]



نماز. اِلاَّ المُصَلّينَ - اَلَّذينَ هُم عَلي صَلوتِهِمْ دائِمُونَ [3] «آنان كه با نماز پيوند دائمي دارند، از جزع و فزع و هلوع و منوع بودن در امانند.» آنها در فضاي مطمئني كه نماز و عبادت و بندگي پروردگار برايشان پديد آورده است، رها از دام شيطان و شياطين زندگاني مي كنند. ملتي كه در مكتب نماز وارد شود و اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعينُ را از عمق جان ترنم كند، نه از هيچ قدرتي مي هراسد و نه دست ذلت به جانب ديگران دراز مي كند.



موحد چو ريزي زر در برش

و يا تيغ هندي نهي بر سرش



اميد و هراسش نباشد ز كس

بر اين است مبناي توحيد و بس



در مكتب نماز، امثال بلال، ابوذر، سلمان و مقدادي بوجود مي آيند كه براي رسيدن به اهداف عالي، به استقبال مشكلات و گرفتاري ها مي روند و به آنها عشق مي ورزند. فقر را همانند نبي اكرم (صلي الله عليه و آله) افتخار خود مي دانند. [4] يعني فقري كه بر اثر مبارزه و مواجهه با شيطان و عوامل آن برايشان اتفاق افتاده است، فقري كه به دليل يورش تمامي شيطانها بر حق طلبان بوجود آمده است، اين فقر و اين گونه مشكلات افتخار آنهاست. [5] جامعه اي كه از تنگناها و كمبودهاي ايجاد شده بر اثر حركت و مبارزه، كمبودهايي كه جزء لاينفك و طبيعي يك مبارزه ي بي امان است، به ستوه نيايد و آن را دليلي بر خشم شيطان نسبت به اهداف خويش شمرده و تنگ تر شدن آن را دليلي بر نزديك شدن به مقصد و به ثمر نشستن مبارزه ي خود بداند، چنين جامعه اي در حال كسب عظمت و تعالي و برخوردارشدن از استقلال و بهره مندي از خيرات و بركات آن است.

امروزه شياطين استكباري جهان، بويژه آمريكا در تلاشند كه زمينه ي لازم را براي



[ صفحه 81]



سلطه ي همه جانبه ي خود در ابعاد فكري، سياسي و اقتصادي در ميان ملل مسلمان ايجاد نمايند.

آنها تلاش مي كنند كه انگيزه هاي مصرف حتي مصارف كاذب را در اين گونه جامعه ها افزايش دهند.

از يك طرف با تبليغ اجناس، مصرف گرايي كاذب را ايجاد مي كنند و عطش و تشنگي مصرف را افزايش مي دهند و از طرف ديگر با برنامه هاي حساب شده از تهيه و توليد آنچه پاسخ گوي اين عطش در داخل كشورهاي اسلامي است جلوگيري مي نمايند، تا همه را در حالت تشنگي كامل نگه داشته، ذلت وابستگي به خود را، به عنوان شربت گوارا در كام مردم مسلمان بريزند و تنها خود را پاسخگوي مصارف آنها جلوه دهند و از اين طريق چپاولگري خود را ادامه داده، ثروتهاي ملتها را به يغما ببرند.

از اينجا راز مخالفت شياطين با نماز آشكار مي گردد. آنها دريافته اند كه ملتها در مكتب نماز درس استقامت و پايداري آموخته [6] ، مشكلات را تحمل مي كنند و فقط به حاكميت و استقرار اسلام مي انديشند. آنها دريافته اند كه جوانان و نوجواناني كه به مسجد مي آيند، ديگر لقمه ي لذيذي براي آنها نيستند و از طريق چنين دختران و پسران نمازگزاري، نمي توانند تمايلات شيطاني خود را در جامعه اجرا كنند!

اگر پرده ها كنار رود و تيرهاي مؤثر و كشنده اي كه از ناحيه نماز و مراكز عبادت به قلب شيطانها نشسته و مي نشيند، مشاهده گردد، آن گاه معلوم مي شود كه در طول تاريخ، به اصطلاح دلهاي شياطين چقدر از نماز خون بوده است و نيز روشن مي گردد كه چرا شياطين نماز و مساجد را اين گونه هدف توطئه هاي خود قرار داده اند؟ چرا اين همه فيلمهاي مبتذل، قلمهاي مسموم، هنرهاي جدا شده از هنر و مجموعه ي امكانات ديگر براي تضعيف نماز و مساجد به كار گرفته مي شود. چرا؟ اينجاست كه وظيفه ي سنگيني بر عهده ي ماست.



[ صفحه 82]



پدران! مادران! معلمان و اي همه ي كساني كه دست اندركار مسائل تربيتي هستيد! شما كه نگران فرزندان خود هستيد، عالي ترين مبناي تربيت، ترويج نماز و آشنا ساختن فرزندان و نوجوانان و جوانان به نماز و مراكز عبادت است.

با كمك نماز و اقامه ي با شكوه آن خود و فرزندان و جامعه ي خود را در مقابل انواع توطئه هاي شياطين جني و انسي و تهاجمات استكبار جهاني بيمه نماييم. زيرا آنجايي كه عزت نماز است، ذلت وابستگي نيست، آنجايي كه عبادت الرب است، عبادت الناس ديده نمي شود.


پاورقي

[1] معارج / آيه ي 19، 20 و 21.

[2] تكاثر / آيه ي 1.

[3] معارج / آيه ي 22 و 23.

[4] الفقر فخري (بحار / ج 72 / ص 32).

[5] فقر، انواع مختلفي دارد كه برخي از آنها پسنديده و برخي ديگر نكوهيده است. از فقرهاي نكوهيده مي توان به فقري كه محصول تنبلي و تن پروري و عدم استفاده ي مناسب از امكانات خدادادي است، اشاره نمود. كه آن فقر ذلت و با كفر مرز مشتركي دارد. كاد الفقران يكون كفرا. (بحار / ج 73 / ص 257).

[6] و استعينوا بالصبر و الصلاة.


بازگشت