راز مهاجرت حضرت ابراهيم


حضرت ابراهيم (عليه السلام) از طرف خداوند مأموريت يافت تا همسر خود هاجر و فرزند شيرخوارش اسماعيل (عليه السلام) را به سرزمين مكه كوچ دهد. او در بيان فلسفه ي



[ صفحه 66]



اين هجرت مي گويد:

رَبَّنا اِنّي اَسكَنتُ مِن ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيرِ ذي زَرعٍ عِندَ بَيتِكَ المُحَرَّمِ

«پروردگارا! من تعدادي از ذريه ي خودم را در اين سرزمين خشك و لم يزرع در كنار خانه ي تو ساكن نمودم.»

طبيعي است كه انگيزه ي حضرت ابراهيم (عليه السلام) از اين مهاجرت امور مادي نباشد، زيرا او مي گويد خانواده ام را به سرزميني آوردم كه صلاحيت و آمادگي براي كشت و زرع ندارد، سرزمين خشك و بي آب و علف. آن گاه حضرت ابراهيم (عليه السلام) به بيان فلسفه ي اين مهاجرت مي پردازد. رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلوةَ. «آنها را به اينجا آوردم تا اقامه ي نماز نمايند.» سپس حضرت ابراهيم به نكته ي ظريفي اشاره مي فرمايند:

فَاجعَلْ اَفئِدَةً مَّنَ النَّاسِ تَهوي اِلَيهِمْ [1] .

«خدايا دلهايي را متوجه و متمايل به آنها ساز»، زيرا اقامه ي نماز و حاكميت آن نياز به همدلان و همراهان زيادي دارد.

نكته ي ظريفي در آيه ي شريفه و در ضمن درخواست حضرت ابراهيم از خدا به چشم مي خورد، و آن جمله مِن ذُرِّيَّتي است، همان گونه كه در آيه ي شريفه:

رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلوة وَ مِنْ ذُرِّيَتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ [2] مشاهده مي شود. به راستي راز استقرار در كنار خانه ي خدا و اقامه ي نماز در آنجا چه بود؟ مگر در فلسطين و در كنار حضرت ابراهيم نمي شد نماز را اقامه نمود؟

پيامبر اسلام در ضمن حديثي مي فرمايد:

انا دعاء ابراهيم (ع). «من همان دعاي حضرت ابراهيم هستم.»

به راستي كه به بركت وجود و تلاش پيامبر اسلام از زمان بعثت تاكنون، چه انبوه عظيمي از برپا دارندگان نماز بوجود آمده است و اين راز هجرت و اسكان همسر و فرزند حضرت ابراهيم در وادي غير ذي زرع است. (لِيُقيمُوا الصَّلوةَ)



[ صفحه 67]




پاورقي

[1] ابراهيم / آيه ي 37.

[2] ابراهيم / آيه ي 40.


بازگشت