نماز، بازدارنده از جرائم


بنا به فرموده ي قرآن، يكي از آثار ارزنده ي نماز، جلوگيري از گناه و آلودگي است. قرآن در اين مورد مي فرمايد:



[ صفحه 48]



اُتْلُ ما اُوحِيَ اِلَيكَ مِنَ الكِتابِ و اَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنهي عَنِ الفَحشاءِ و المُنكَرِ و لَذِكرُ اللهِ اَكبَرُ [1] .

«قطعاً نماز بازدارنده از فحشاء و منكر است و انسان را از كارهاي زشت و بسيار زشت باز مي دارد.»

در توضيح اين بخش از آيه ي شريفه (و لَذِكرُ اللهِ اَكبَرُ) دو گونه روايت نقل شده است: يكي اينكه گرچه نماز بسيار مهم است، ولي مهم تر از آن، اين است كه در مكتب نماز و بر اثر اقامه ي آن حالتي براي انسان ايجاد شود كه هنگام مواجه با گناه او را به ياد خدا اندازد. آري ياد خدا به هنگام نماز مهم است، اما مهم تر از آن، ياد خدا به هنگام گناه است كه اين خود اثر نماز است. روايت ديگر بيانگر اين مطلب است كه همان گونه كه شما به ياد خدا هستيد، خدا بيشتر به ياد شماست. هنگامي كه شما به طرف خدا قدمي بر مي داريد، خدا بيشتر به طرف شما مي آيد و خدا بيشتر از تو كه به ياد او هستي به ياد توست.

با اندك تأملي در مجموعه پرونده ي كساني كه مرتكب جرمي شده اند به آساني مي توان دريافت كه درصد بي نمازهاي آنها بيشتر از نماز خوانهاست.

اصولاً مقررات اجتماعي و اصول انساني توسط خانواده هايي كه با نماز و مسجد سر و كار دارند، بيشتر مراعات مي شود تا خانوادهايي كه ارتباطشان را با خدا قطع كرده اند و به ياد او نيستند و با نماز بيگانه اند.

بديهي است كساني كه از خدا بريده اند به همان نسبت كه ارتباط خود را با خدا كم كرده اند، در دام ديگران گرفتار و دچار تبهكاري شده اند. طبيعي است كه ياد خدا مانع فساد و تباهي و ارتكاب جرم است.

امام صادق (عليه السلام) نماز را بازدارنده از لغزش ها و گناهان مي داند. [2] و مي فرمايد:



[ صفحه 49]



نماز، به همان مقدار كه جلو گناهان را مي گيرد، پذيرفته مي شود. [3] .

- فضيل بن عياض، سركرده ي دزدها بود و به قافله ها يورش برده، اموال آنها را به يغما مي برد، به خانه هاي مردم حمله مي كرد و مردم از دست او و دارودسته اش آسودگي و امنيت نداشتند و حتي حكومت زمانش نيز نمي توانست جلو تعديات او را بگيرد. او در يكي از شبها كه در حال بالا رفتن از ديوار خانه اي بود صدايي شنيد، گوش فرا داد و متوجه شد خواننده اي در دل شب آيه اي از قرآن را تلاوت مي كند:

اَلَم يَاْنِ لِلَّذينَ امَنُوا اَن تَخشَعَ قُلُوبُهُم لِذِكرِ اللهِ [4] ناگهان فضيل تكان خورد و با اشكهاي جاري از همانجا برگشت، در حالي كه مرتباً مي گفت: چرا! خدايا وقت آن رسيده است! او منقلب شد و برگشت.

- به پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) عرض كردند فلان جوان كه به مسجد مي آيد و پشت سر شما نماز مي خواند، مرتكب گناه نيز مي شود. پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: بالاخره يك روز اين نماز نجاتش مي دهد (ان صلاته تنهاه يوماً) [5] .

البته همان طوري كه طبيب، نسخه ي بيمار را تمديد مي كند تا بيمار بهبودي كامل پيدا كند، نماز هم براي گناه زدايي و بازدارندگي از گناه بايد استمرار پيدا كند تا نتيجه بخش گردد.

همان گونه كه بيماري ها و درمان آنها يكسان نيست و برخي از بيماريها احتياج به مراقبت بيشتر دارد و حتي از برخي از آنها تا آخر عمر بايد مراقبت نمود، مراقبت از بيماري گناه توسط نماز هم يك امر دائمي است. علاوه بر آن گاهي مصرف دارو براي آن است كه بيماري شدت پيدا نكند، نماز نيز چنين تأثيري را در بسياري از



[ صفحه 50]



مواقع دارد.

برخي مطرح مي كنند كه فلاني نماز مي خواند، اما خيلي از كارهاي زشت را هم انجام مي دهد. در پاسخ مي توان گفت كه شايد اگر اين آدم نماز نمي خواند كارهاي زشت بيشتري مرتكب مي شد.

مي گويند از شخصي عالم پرسيدند: شما كه مي گوييد مويز حافظه را زياد مي كند پس چرا فلاني كه مويز مي خورد اين قدر حافظه اش كم است؟ آن شخص عالم جواب داد كه: وقتي كه مويز مي خورد حافظه اش چنين است، حال اگر مويز نمي خورد آن وقت چه مي شد! حالا اگر مسلماني نماز مي خواند و مرتكب گناه نيز مي شود، نمي توانيم بگوييم نمازش مؤثر نيست و به درد نمي خورد، بلكه شايد بتوان گفت آن دشمني كه در درون اوست بسيار قوي است و اين نماز در هر حال جلو آن دشمن را در حد خود گرفته است و اگر اهل نماز نمي بود، خيلي بدتر از اينها بود.

امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) در فلسفه ي وجوب نماز مي فرمايد:

لئلا ينسي العبد سيده و مدبره و خالقه [6] .

«نماز واجب گرديد كه بنده، آقا و مدبر و خالقش را فراموش نكند.»

همان گونه كه انسان هر چه با دوست صميمي خود فاصله بگيرد به همان نسبت مسؤوليت هايي كه بر اثر دوستي متوجه اوست بتدريج فراموش مي شود، انساني كه نماز نخواند، كم كم يادش مي رود كه خالقي دارد. البته شايد منكر نباشد، ولي يادش مي رود كه مدبري دارد، خداي مهرباني دارد، بخشنده و آمرزنده و توبه پذيري دارد. خدايي كه اگر بنده اش او را صدا بزند، مي فرمايد:

عبدي ما حاجتك. [7] «بنده ي من حرفت چيست و حاجتت كدام است؟» خواندن نماز يادآوري اين حقايق است.

حال اگر اين بنده خالق خود را فراموش كند چه مي شود؟ امام (عليه السلام) مي فرمايد:



[ صفحه 51]



فيبطر و يطغي. «پست مي شود و شقي مي گردد.» در اين صورت فقط به فكر رسيدن به اهداف پست و شوم خود است، او به حقوق ديگران تجاوز مي كند و مرتكب گناه و معصيت مي گردد. ولي هنگامي كه انسان به ياد خدا باشد و به نماز بايستد، ديگر تسليم شيطان نمي گردد.

انسان چنانچه با بزرگي ملاقاتي داشته باشد، تا چند روز احساس خاصي دارد و مواظبت بيشتري در كارهاي خود مي نمايد. كسي كه نماز مي خواند، به فرمايش امام رضا (عليه السلام): و يكون في ذكره لربه و قيامه بين يديه زاجرا له من المعاصي و مانعاً من انواع الفساد [8] حداقل پنج مرتبه در شبانه روز در برابر خدا قرار گرفتن و ياد او، باعث دست برداشتن از گناه و عدم ارتكاب آن مي گردد. و اين ياد، مانع پديد آمدن و گسترش فساد است.


پاورقي

[1] عنكبوت / آيه ي 45.

[2] الصلاة حجزة الله (الصلاة في الكتاب و السنه / ص 147).

[3] من احب ان يعلم ا قبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر، فبقدر ما منعته منه قبلت منه (الصلاة في الكتاب و السنه / ص 147 به نقل از مجمع البيان / ج 8 / ص 447).

[4] حديد / آيه ي 16.

[5] كنز الدقائق / ج 7 / ص 534 - الصلوة في الكتاب و السنه / ص 146 به نقل از مجمع البيان / ج 8 / ص 447.

[6] بحار / ج 82 / ص 261 - وسائل / ج 3 / ص 4.

[7] امام باقر (ع): بحار / ج 95 / ص 9.

[8] بحار / ج 82 / ص 261.


بازگشت