نماز، آخرين سفارش پيامبر


ابوبصير يكي از ياران نزديك و گرامي امام صادق (عليه السلام) از حضرت درمورد حورالعين سؤال نمود و پرسيد كه آيا آنها از آفريده هاي اين دنيا هستند و يا از مخلوقات بهشتي اند؟ امام جوابي قابل تأمل و تدبر به ايشان دادند، امام فرمودند:

ما انت و ذاك «تو را چكار به اين كارها»

همچنين امام در اينجا درس بسيار مفيدي به همه ي ما مي آموزند كه پيوسته به مسائل مهم فكر كنيم و بينديشيم!

طرح برخي سؤالات كه فايده و نقش چنداني براي ما نمي تواند داشته باشد چه ضرورتي دارد؟! و پاسخ آنها چه مشكلي را حل مي كند؟ پر واضح است كه طرح اين گونه مسائل جلو طرح بحثهاي اصلي و ريشه اي را مي گيرد و آنها را به دست فراموشي مي سپارد. به عنوان مثال طرح سؤالاتي از اين قبيل كه شمشير حضرت ابوالفضل چند متر بوده است و يا جنسش از چه بوده؟ اطلاع از پاسخ اين گونه سؤالات، چه مشكلي را مي تواند حل كند و چه اهميتي دارد؟ آنچه مهم و مفيد است اين است كه يك انسان فداكار با تمام وجود در اختيار مكتب خدا قرار گرفته است و از همه چيز خود براي دين و عقيده و امام خود مي گذرد. يكي از معيارها و ملاكهاي رشد جامعه اين است كه آيا به مسائل اصلي خود مي پردازد يا به مسائل فرعي توجه دارد؟



[ صفحه 37]



اكنون به بيان ادامه ي داستان مي پردازيم: امام به ابوبصير مي فرمايند:

ابوبصير! مراقب و مواظب نماز خود باش، زيرا آخرين چيزي كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) نسبت به آن سفارش فرمود و بر آن ترغيب نمود، نماز بود.

آن گاه امام فرموند:

بپرهيزيد كه نسبت به نمازتان بي اعتنا باشيد و آن را سبك بشماريد، مبادا تا زماني كه جوانيد، شور جواني مانع انجام نماز به صورت كامل شود و در تمام كردن نماز عجله و شتاب نماييد و هنگامي كه پير شديد، ناتواني و فرتوتي و بي حالي، انجام نماز را به صورت كامل از شما سلب نمايد و ديگر توان ايستادن و ركوع كردن و انجام ساير اعمال نماز را نداشته باشيد و اعضاي بدن همراهي نكند. [1] .

اين حديث شريف انسان را به ياد شعر خواجه عبدالله انصاري مي اندازد كه فرموده:



در جواني مستي، در پيري سستي

پس كي خدا پرستي؟



راستي آن نمازي كه بايد ذخيره اي براي آخرتت باشد كدام است؟ چه زماني مي خواهي آن نمازي را كه سودمند براي (يَومَ لا يَنفعُ مالٌ و لا بَنونَ) [2] تو باشد، بجاي آوري؟

آن گاه امام فرمود: و ما اشد من سرقة الصلاة. چه كاري بدتر از دزدي نماز! اينكه انسان سعي كند يك دقيقه را پنجاه ثانيه كند. اصولاً در لسان روايات، كاستن از نماز به عنوان سرقت نماز بيان شده است.

سپس امام مي فرمايد:

فاذا قام احدكم فليعتدل [3] .

«هر گاه يك نفر از شما به نماز ايستاد، اعتدال و ميانه روي را مراعات كند.»



[ صفحه 41]




پاورقي

[1] عليك بالصلاة فان اخر ما اوصي به رسول الله و حث عليه الصلاة اياكم ان يستخف احدكم بصلاته فلا هو اذا كان شاباً اتمها و لا هو اذا كان شيخاً قوي عليها.

[2] شعرا / آيه ي 88.

[3] وسائل / ج 4 / روايت 4446.


بازگشت