نماز، بهترين راه به سوي عرفان الهي


در درون انسان، احساسي عرفاني وجود دارد كه او را پيوسته شيفته و عاشق تقرب و نزديكي به خدا مي سازد. در جوامع مختلف، انسانهاي بسياري يافت مي شوند كه جوياي يافتن راههاي تقرب به پروردگارند، به عبارت ديگر مي خواهند عرفان و سلوك الي الله را به دست آورند. اين احساس عرفاني كه موجب مي گردد يك انسان معتقد به خدا كاري كند كه هر چه بيشتر به خدا نزديكتر و نزديكتر شود، يكي از لطيف ترين احساسات بشري است كه از آن به روح عرفاني تعبير مي شود.

اين روح، هنگامي كه با ياد خدا آشنا شد، از آن بهره مند گرديد و لذت آن را چشيد، بسيار حريصانه و عاشقانه مايل است هر چه بيشتر سيرتر و پرتر گردد. نكته ي قابل



[ صفحه 29]



توجهي كه در اينجا وجود دارد اين است كه اگر ما به اين روح و به اين تمايل، پاسخ درستي ندهيم، زمينه براي سوء استفاده ي فريب كاران آماده خواهد بود! چنانكه منشأ بسياري از انحرافاتي كه توسط مكتب هاي ساختگي در سير معنوي به وقوع پيوسته است، سوء استفاده از همين تمايل عرفاني موجود در انسانها بوده است و چه بسيارند سوء استفاده كنندگان از اين تمايل، در طول تاريخ! آنان كه مدعي راهبري سلوك عرفاني به سوي خدا بودند و با اين ادعا و جعل اين عنوان دروغين، انسانهاي بسياري را نه تنها به عرفان حق نرساندند، بلكه از اصل مكتب الهي نيز جدا ساختند! سرگذشت اين راهزنان تاريخ كه از روح لطيف عرفاني انسانهاي عاشق و معتقد به خدا سوء استفاده نمودند، بسيار شنيدني است.

حال بگذريم و برگرديم به اصل مطلب و سؤالي را كه براي خيلي ها مطرح است و احتمالاً به ذهن شما خواننده ي محترم نيز خطور كرده باشد، طرح كنيم و به آن پاسخ بگوييم.

سؤال: راه رسيدن به عرفان الهي چيست؟

جواب: برخي پاسخ مي دهند كه رسيدن به عرفان مراحلي دارد كه بايد آنها را به ترتيب پيمود.

مرحله ي اول، «مرحله ي شريعت» است و براي پيمودن اين مرحله بايد به سراغ عبادت پروردگار و از جمله نماز رفت و با استعانت و كمك از نماز اين مرحله را پشت سر گذاشت و وارد «مرحله ي طريقت» شد و آن گاه طريقت را نيز رها نمود و به «حقيقت» پيوست كه آن پيوستن قطره به درياست. بنابراين نظر، نماز در زندگي تكاملي و عرفاني انسان حد و مرزي دارد و رسالت نماز رساندن انسان به «مرحله ي طريقت» است، و از آنجا فراتر رفتن بر عهده ي چيز ديگري است. به عبارت ديگر، فراتر و برتر از نماز، چيز ديگري در مسير تكامل عرفاني چيز ديگري موجود است.

اكنون مي خواهيم به ياري خدا اين شبهه را پاسخ بگوييم كه چيزي برتر و مؤثرتر از نماز در اين مسير وجود ندارد. هر چه هست در نماز است و فراتر از نماز چيزي و



[ صفحه 30]



جايگاهي كه بتواند انسان را به مرحله ي بالاتر برساند نيست و چنانچه در ذهنيت عرفاني جامعه اين مطلب جا بيفتد، جلو بسياري از سوء استفاده هاي راهزنان معنويت و عرفان گرفته مي شود. البته ذكر اين مطلب نيز مفيد است و شايد لازم باشد كه تقسيم مراحل عرفان به «شريعت»، «طريقت» و «حقيقت» از جهتي نيز مي تواند درست باشد، منتهي نه به آن صورت انحرافي كه براي نفي نماز و بي ارزش نشان دادن عبادات اسلامي به كار مي رود.

و امّا جواب شبهه: از منابع و مآخذ اسلامي بدست مي آيد كه براي رسيدن به حق و شاداب كردن روح عرفاني انسان، هيچ معجوني بهتر از نماز يافت نمي شود و براي روح انسان شيفته، هيچ غذايي سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زيرا چه كسي بهتر از خداوند كه براي رسيدن به هر هدفي، تركيب و معجون خاصي را مشخص فرموده است، مي تواند مركب و معجوني براي رشد و ارتقاي انسانها پديد آورد؟!

بديهي است كه اگر آنچه ديگران در اين باره به انسانها پيشنهاد مي كنند، اگر به نام دين باشد، بدعت و حرام است و اگر به نام دين نباشد، پايگاهي در ميان مردم نداشته، كارساز نمي گردد.

با مروري بر آيات قرآن و روايات در مي يابيم كه اين معجون شفابخش، نماز است كه اسلام آن را وسيله ي تقرب به خود (الصلوة قربان كل تقي) [1] قرار داده، آن را بهترين موضوع، معرفي مي فرمايد (الصلوة خير موضوع) [2] و به وسيله همين فريضه مي توان بالاترين درجات كمال را پيمود و اين بهترين، مطمئن ترين و جامع ترين ابزار پرواز است كه كامل تر از آن متصور نيست.!

جويندگان و طالبان عرفان و معنويت نبايد اين وسيله ي مطمئن و ارزنده را رها سازند، كه رها ساختن آن كمال بي سليقگي است. بلكه بايد نحوه ي استفاده ي بهتر از اين نردبان ترقي و عروج را بياموزند.

آنهايي كه نماز را كنار مي گذارند و به سراغ وسيله هاي ديگري مي روند، آنها



[ صفحه 31]



پيادگان و درماندگان ميدان عرفان و معنويتند.

به راستي ديگران كجا مي روند؟ به سراغ چه معجوني فراتر و كامل تر از نماز مي شتابند؟!

اشتغال به وِردها و ذكرهايي كه منبع و مأخذ آنها مشخص نيست، توقف در غارها. اين كارها را چه كساني در برابر نماز قرار داده اند؟ راه اندازي و باز كردن اين دكان هاي فريب كاري از كجا منشأ مي گيرد؟ مگر مي شود راهي به سوي عرفان و معنويت و خدا باشد و خداوند آن را به پيامبرش نشان ندهد و پيامبر رحمة للعالمين و ائمه ي اطهار (عليهم السلام) براي مردم بيان نكنند؟!

البته براي كساني كه در اقامه ي نماز ضعفي دارند و حتي براي كساني كه در درجات عالي آن هستند، افعال و اذكاري وجود دارد كه به عنوان مكمل نماز مطرح است، اشتغال به آنها منافاتي با اقامه ي نماز ندارد و انجام آنها نيز مطلوب است.

امّا محور اصلي در حركت به سوي خدا، نماز است و در فرهنگ اسلامي از چيزي بجز نماز به عنوان معراج مؤمن ياد نشده است. و تنها نماز وسيله پرواز، رشد و تعالي است. و هرگز چيز ديگري نمي تواند جانشين آن شود.

آري هر چه هست در نماز است و براي اثبات اين واقعيت خوب است به شرح زندگي نمازگزاراني كه به مراحل برتر اقامه ي نماز دست يافته اند، مراجعه كنيم، تا با درك عظمت آنها، عظمت نماز را دريابيم و از جايگاه والاي عرفاني آنها، نقش ارزنده ي نماز را بهتر بشناسيم.

چه خوب است كه ما هر چه بيشتر با نحوه ي برخورد پيامبر عظيم الشأن اسلام و اهل بيت (عليهم السلام) با فريضه ي نماز آشنا شويم، تا اين معراج الهي بيشتر مورد توجه ما قرار گيرد.

به ياري خدا در پايان اين كتاب به نقل جلوه هايي از نيايش و نماز اين بزرگواران، خواهيم پرداخت.

با توجه به نحوه ي برخورد پيامبر اسلام و ائمه ي اطهار (عليهم السلام) با نماز و با عنايت به



[ صفحه 32]



آيات و روايات وارده درمي يابيم كه نماز عالي ترين تركيب، بهترين مجموعه و تنها راه مطمئن براي نيل به عرفان و معنويت است، كه ساير راهها و روش ها بايد مكمل و آن باشند. [3] .


پاورقي

[1] بحار / ج 78 / ص 203.

[2] بحار / ج 82 / ص 308.

[3] به عنوان نمونه، حتي دعا وقتي كار ساز و جانانه است كه به همراه نماز باشد. دعاي جداي از نماز، تقرب الي الله نداشته، عروجي در پي ندارد.


بازگشت