نيازهاي روح


گام اول در سعادت انسان، شناخت نيازهاي واقعي روح است. همان گونه كه اگر



[ صفحه 18]



نيازهاي واقعي جسم انسان شناخته نشود، بدن دچار عوارضي مي گردد، عدم شناخت نيازهاي واقعي روح نيز ضايعات سنگيني در پي خواهد داشت.

در اينجا لازم است براي روشن تر شدن بحث توضيحي را بيان نماييم، آنچه انسان به عنوان مواد غذايي مي خورد يا مي آشامد، يا غذاست يا دوا و يا سمّ. بديهي است غذا سوخت و ساز بدن را تأمين مي نمايد و دوا ترميم گر و جبران كننده ي كمبودها و نارسايي هاست و به كمك نيروهاي خدمتگزار بدن مي آيد و سم هم تخريب كننده و ويرانگر است. روح نيز در اين مورد همانند بدن است. روح نيز غذايي دارد، و دوايي و سمي، به عنوان مثال، گناه سم روح است و آثار نامطلوبي بر روح انسان وارد، و آن را آلوده مي سازد.

گناه علاوه بر آنكه آثار مخرب فراواني در جامعه دارد و اركان آن را متزلزل مي سازد، براي روح انسان نيز سم است و نابساماني هايي را در آن ايجاد مي نمايد. در حديث داريم: بر اثر انجام گناه، نقطه ي سياهي در دل گناهكار بوجود مي آيد. چنانچه آن را با توبه شست وشو ندهد، بر اثر گناه، سياهي قلب او بتدريج گسترش مي يابد و تمامي آن را فرا مي گيرد. اين حديث شريف بيانگر اين واقعيت است كه گناه سم و آلوده كننده ي روح آدمي است.


بازگشت