ركوع


مستحب است كه قبل از شروع در ركوع، تكبير بگويد در حال قيام و بعد از خم شدن دست ها را بر زانو بگذارد و زن بالاتر از زانو، و دست راست بر زانوي راست پيش از دست چپ بگذارد بر زانوي چپ، و دست ها را بر پهلو بچسباند و زانوها را پس برد و پيش نياورد. و انگشتان را از هم دور كند و پشت را راست بدارد به نوعي كه اگر قطره ي آبي بر آن ريخته شود به جاي خود بايستد و گردن را موازي پشت كند و پيش نيفكند. و نظر به مابين قدمين اندازد. و قبل از تسبيح بگويد:

«اللهم لك ركعت»

بار خدايا از براي تو ركوع كردم.

«و لك خشعت»

و به جهت تو فروتني و پستي نمودم



[ صفحه 40]



«و لك اسلمت»

و مر ترا منقاد و فرمانبردار شدم

«و بك آمنت»

و به تو ايمان آوردم

«و عليك توكلت»

و بر تو توكل كردم، يعني كارهاي خود را به تو بازگذاشتم.

«انت ربي»

توئي پروردگار من

«خشع لك سمعي و بصري»

افتادگي كرد براي تو گوش من و چشم من

«و شعري و بشري»

و موي من و ظاهر بدن من

«و لحمي و دمي و مخي»

و گوشت من و خون من و مغز استخوان من.

«و عصبي و عظامي»

و رگ هاي من و استخوان هاي من.

«و ما اقلته قدماي»

و آنچه برداشته آن را قدم هاي من.



[ صفحه 41]



«غير مستنكف»

در حالتي كه نيستيم ننگ دارنده از پستي و فروتني

«و لا مستكبر»

و نه گردن كشنده.

«و لا مستجير»

و نه وامانده و تعب دارنده.



نپيچم سر ز فرمانت به تيغم گر زني هر دم

مرا عيد آن زمان باشد كه قربان رهت گردم



شخصي از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيد كه راست داشتن گردن در ركوع اشاره به چه چيز است؟ حضرت فرمود: تأويلش آن است كه ايمان به تو دارم اگر چه بزني گردن مرا.



گر تيغ بارد بر كوي آن ماه

گردن نهاديم الحكم لله



«سبحان ربي العظيم»

پاك و پاكيزه مي دانم و منزه و مقدس مي شناسم پروردگار خود را از هر چه جناب و بزرگي او را لايق نباشد، و جلال و كبريا و جبروت او را سزد.

«و بحمده»

و حال آن كه مشغولم به ستايش او، بر آن كه توفيق داده مرا



[ صفحه 42]



كه تنزيه او كنم و تقديس او بجاي آورم.

و مستحب است كه تسبيح را تكرار كند تا سه نوبت يا پنج نوبت يا هفت نوبت يا زياده به قدر نشاط و عدم ملال مگر امام كه از سه مرتبه نمي گذراند، بلكه دعاي مقدم را نمي خواند.

حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود: كه ركوع ادب است و سجود قرب است كسي كه ادب را نيكو بجا نياورد شايسته قرب نمي گردد، پس ركوع كن ركوع كسي كه فروتني كرده باشد مر خداي عزوجل را به دل و خود را خوار سازد و ترسان در زير سلطنت و بزرگي او و پستي فرماينده باشد از براي او جوارح خود را، پستي كردن كسي كه ترسان و اندوهناك باشد بر آن چه از او فوت مي شود از فوايد ركوع كنندگان.

«سمع الله لمن حمده»

يعني خدا شنيد و اجابت نمود و جزاي خير داد مر آن كس را كه ستايش او كرده.

و غرض از اين كلمه دعاست نه ثنا، يعني خداي تعالي بشنود حمد حامدين را و مشكور گرداند، و اين كلمه از مأموم ساقط است.



[ صفحه 43]



«و الحمد لله رب العالمين»

و همه ي ثناها و ستايش ها مر خداي را است كه پروردگار جهانيان است.

«اهل الكبرياء و العظمة»

و صاحب بزرگواري معنوي و بزرگواري صوري.

«و الجود و الجبروت»

و صاحب بخشش و فرمان فرمائي بر خلايق از قهر و غلبه.



[ صفحه 44]




بازگشت