در تفسير سوره ي قدر و سوره ي توحيد


از اهل بيت عليهم السلام منقول است كه بهترين سوره اي كه بعد از سوره ي فاتحه خوانده مي شود، در نمازهاي فريضه، سوره ي قدر است و توحيد.

بدان كه سوره ي قدر را نمي داند غير از شيعه، و از امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه فضيلت ايمان كسي كه ايمان به جمله «انا انزلناه» و تفسير آن داشته، بر كسي كه مثل آن نباشد در ايمان اين سوره، چون فضيلت انسان است بر بهائم.

در كتاب من لا يحضره الفقيه گفته: اولي آن است كه در ركعت اول بعد از حمد، سوره ي قدر خوانده شود كه سوره ي پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و اهل بيت اوست عليهم السلام، پس ايشان را وسيله سازد به خداي عزوجل، چه به سبب ايشان معرفت او جل جلاله رسيده



[ صفحه 32]



و در ركعت دوم سوره ي توحيد بخواند كه دعا در عقب آن مستجاب است، يعني قنوت.

در تحيات كافي روايتي به عكس اين نقل كرده، و عمل به هر كدام كه كنند نيكوست و ابوعلي بن رشد گويد: كه به حضرت امام علي نقي عليه السلام گفتم كه فداي تو شوم به درستي كه نوشته بودي به محمد بن الفرج و تعليم او كرده بودي كه فاضل ترين سوره كه خوانده مي شود در فرايض سوره ي قدر و توحيد است، به درستي كه در دل من شك مي شود به خواندن اين دو سوره پس فرمود: به خدا قسم كه فضيلت در اين دو سوره است.

ما اين دو سوره را تفسير مي كنيم تا تمامي اذكار نماز بر وجه افضل مترجم شده باشد. و ابتدا به سوره ي قدر مي كنيم.

روايت مي كنند كه حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم شبي به خواب ديد بني اميه بر بالاي سر او مي روند مانند ميمون و مردم را به پس مي رانند، آن حضرت از اين معني اندوهناك شد، حق سبحانه و تعالي اين سوره را براي تسلي آن حضرت فرستاد.



[ صفحه 33]



«بسم الله الرحمن الرحيم»

«انا انزلناه»

به درستي كه ما فرستاديم قرآن را.

«في ليلة القدر»

در شب قدر يعني اندازه، يعني شبي كه حق سبحانه و تعالي در وي تقدير كند و اندازه نمايد، هر چه در انسان خواهد آمد.

گفته اند: ابتداي نزول، قرآن در آن شب از لوح محفوظ به بيت المعمور آمد و بعد از آن جبرئيل عليه السلام در مدت بيست و سه سال، آيه آيه، سوره سوره، به حسب مصالح نازل ساخت.

و از اهل بيت عليهم السلام منقول است: كه در شب قدر ملائكه نازل مي شوند به امام عليه السلام و نازل مي سازند اگر پيغمبر است بر سبيل وحي چنان كه مشاهده فرشته مي كند، و اگر وصي پيغمبر است، بر سبيل تحديث يعني فرشته با امام عليه السلام سخن مي گويد، چنان كه امام آواز او را مي شنود و شخص او را نمي بيند، و اين علومي كه ايشان را در آن شب حاصل مي شود تفضيل و بيان آن علمي است كه ايشان قبل از آن بر سبيل اجمال



[ صفحه 34]



مي دانستند.

«و ما ادريك»

چه چيز دانا كرد تو را تا داني كه

«ما ليلة القدر»

چيست شب قدر، يعني شب با عزت و شرف كه هر كه در او طاعت كند، عزيز و مشرف گردد، يا عملي كه در او واقع شود، نزديك خدا با قدر بود، يا تو را كه پيغمبري و يا ساير ائمه ي معصومين عليهم السلام را در آن فتوحات عظيم و فيوضات جسيم دست دهد كه قدر شما به آن ظاهر گردد.

«ليلة القدر خير من الف شهر»

شب قدر بهتر است از هزار ماه كه بني اميه بعد از تو حكومت كنند، و ايشان را ليلةالقدر نباشد، چرا كه اهل بيت ترا در اين شب قرب ها و كرامت ها دست مي دهد و شيعه ي ايشان را بركت ها مي رسد كه تلافي حكومت مخالفين مي كند با زيادتي، و از قاسم بن فضل منقول است: كه او گفت: ما شمرديم مدت تسلط بني اميه هزار ماه بود نه يك روز كم نه يك روز زياده، و حكمت در اخفاء و ابهام اين شب، تعظيم همه ي شب ها محتمله است و احياي آنها



[ صفحه 35]



به عبادات، يا آن كه آن شب در واقع شبي معين نيست بلكه مبدل مي شود به ليالي سنه.



اي خواجه چه جوئي ز شب قدر نشاني

هر شب، شب قدر است اگر قدر بداني



«تنزل الملائكة»

فرومي آيند فرشتگان

«و الروح»

بر امام عصر عليه السلام

«فيها»

در اين شب

«باذن ربهم»

به فرمان آفريدگار ايشان

«من كل امر»

از هر امري كه بندگان را در كار است، از امور دينيه و دنيويه.

«سلام»

دائم بركت است.

«هي»

اين شب قدر



[ صفحه 36]



«حتي مطلع الفجر»

تا دميدن سفيده ي صبح بر هر كه حق تعالي توفيق بر يافتن بركت آن داده باشد، از بندگاني كه دوست مي دارند ايشان را و مي خواهند كه بر بعضي امور مفصله مطلع شوند و اين معني از دعاي صحيفه ي سجاديه كه به جهت دخول ماه رمضان است، مستفاد مي شود، در كافي نيز از آن حضرت نقل كرده كه فرموده: يعني سلام مي كند بر تو اي محمد ملائكه من، روح من، به سلام از اول وقتي كه نازل مي شوند تا طلوع صبح.

تفسير سوره ي توحيد

و اما تفسير سوره ي توحيد، روايت مي كنند كه جمعي از كفار به آن حضرت گفتند كه نسبت پروردگار خود را بيان كن تا او را بشناسيم، حق تعالي اين سوره را فرستاد

«بسم الله الرحمن الرحيم قل هو الله احد»

بگو اي محمد كه آن كسي كه از او مي پرسيد، اوست خداي يگانه و متوحد به ذات و منفرد به صفات.

«الله الصمد»

خدائي كه بي نياز است از همه و اوست پناه نيازمندان نخورد و نياشامد و پاينده است كه فاني نشود.



[ صفحه 37]





احد است و شما را ز او معزول

صمد است و نياز از او مخذول



آن خدائي كه عقل داند و فهم

و آن صمد نه كه حس شناسد و وهم



«لم يلد»

نزاد او كسي را، رد بر يهود است كه گفته اند عزيز پسر خداست.

«و لم يولد»

و زاده نشد از كسي، رد بر نصاري است كه گويند عيسي پسر خدا است.

«و لم يكن له كفوا احد»

نيست و نبود مر او را هيچ كس، رد بر مجوس و مشركان عرب است كه گفتند او را كفو است.

«كذلك الله ربي»

يعني چنين است پروردگار من، و خواندن سوره بعد از حمد مخصوص دو ركعت اول است و در سوم و چهارم اگر حمد نخواند، بدل آن تسبيح و تحميد و تحليل و تكبير و استغفار كند، هم رواست، و بايد كه قرآن را به تأني و ترتيل و تدبر بخواند با دل فارغ و توجهي كامل.



[ صفحه 38]





عروس حضرت قرآن نقاب آنگاه بگشايد

كه دارالملك ايمان را مجرد بيند از غوغا



حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: هر كه قرآن خواند و فروتني ننمود و دلش نرم نشد به خواندن آن و اندوه و ترس در باطن او پديد نيامد پس به تحقيق كه خوار داشته بزرگي و شأن حق تعالي را و زيان كرد زيان هويدا.

و بايد كه در حال قيام به خشوع و خضوع بايستد به طريقي با اخلاص و نظر به جانب سجود افكند نه به جاي ديگر.



حد اين سر نيست او را سجده كردن لاجرم

سر به پيش افكنده بيچاره من از دست دوست



و دست ها را بر ران بگذارد نه به جاي ديگر، و زن سينه و قدم ها را بر يكديگر بدارد به دوري سه انگشت يا يك وجب و انگشتان هر دو پا را به قبله كند و بعد از فاتحه و سوره، لمحه اي درنگ كند.



[ صفحه 39]




بازگشت