سفينة النجاة


كتاب «سفينة النجاة في المهلكات و المنجيات» [1] كه بخش آخر از جلد اوّل آن در دسترس اين جانب بود، نشان مي دهد كه اصل كتاب، يك دوره اخلاق اسلامي به زبان فارسي در شانزده جلد مي باشد. جلد مذكور از اين كتاب در سال 1365ه.ق در چاپخانه پاكتچي تهران به قطع رقعي در 36 صفحه بچاپ رسيده است.

در اين كتاب تحت عنوان «فريده ي سوم از اصل چهلم» چنين آمده است [2] .

«وَ ما يَتَقَرَّبُ اِلَيَّ عَبْدي اَحَبٌّ [3] مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيهِ وَ اِنِّهُ لَيَتَقَرَّبُ اِلَيَّ بِالنَّواِفِل حَتَّي اُحِبَّهُ فَاِذا اَحْبَبْتُهُ سَمْعَهُ الذَّي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسانهُ الَّذي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّلتي يَبْطشُ بِها اِنْ دَعاني اَجَبْتُهُ وَ اِنْ سَئَلني اَعْطَيْتُهُ. فرمود: بنده ي من به پيشگاه من تقرب نمي جويد با چيزي كه محبوب تر از واجبات و فرائض باشد.او پس از اداي فرائض، با عمل به مستحبات به من نزديك مي شود، تا اين كه دوستش بدارم و هنگامي كه دوستش داشتم گوش او مي شوم كه با آن مي شنود و چشم او مي شوم كه با آن مي بيند و زبان گوياي او مي شوم كه با آن سخن مي گويد و دست تواناي او مي شوم كه با آن تلاش مي كند و در چنين حال



[ صفحه 103]



دعاي او را اجابت مي كنم و درخواست هاي او را بر مي آورم» [4] .

سپس در شرح اين حديث در صفحه ي بعدي مي نويسد: «اين حديث شريف، قرب معنوي بنده را نسبت به معبود (در حد اعلي) مي رساند و كمال غلبه ي محبّت خدا را در ظاهر و باطن و سر و علن و روح و بدن بنده، بيان مي نمايد. پس مراد از «احببت عبدي» اين است كه بنده خود را در نتيجه عبادات، به محل انس خود جذب نمودم و او را از دنيا و زرق و برق آن منصرف كرده به عالم قدس متوجّه ساختم و افكارش را در اسرار ملكوت مستغرق نمودم و حواس او را به درك جلوه هاي انوار و اشراقات جبروت خودم معطوف ساختم. پس قدمش را در راه معرفت، استوار نمودم به طوري كه گوئي گوشت و خون او به دوستي و محبّت آغشته شده تا بجائيكه او را از توجّه و محبت به غير باز داشته و فقط به خدا متوجّه ساخته است، در نتيجه من گوش و چشم و زبان او مي شوم. يعني در تمام حركات و سكنات و اعضاء و جوارحش اراده و خواست مرا منظور مي سازم و دعايش را مستجاب نموده و حاجتش را برآورده مي سازم» [5] .

نگارنده گويد: مقصود اين است كه در تمام اعمال خواست خدا بر اراده ي بنده مقدم مي شود و برخلاف خواست الهي از چنين بنده اي عملي صادر نمي شود.



[ صفحه 104]




پاورقي

[1] كشتي نجات كه درباره خوي هاي هلاكت آور و نجاتبخش بحث مي كند.

[2] ص 307.

[3] بِأَحَبَّ.

[4] در ترجمه وتوضيح اين حديث براي سليس تر شدن عبارات تصرف مختصري بعمل آمده است.

[5] ص 309.


بازگشت