بحثي درباره ي حقيقت نماز
در اين مبحث از مسائل مربوط به اجزاء و شرايط و احكام ظاهري نماز سخن نمي گوييم و آن را به علم فقه موكول مي نماييم، بلكه در اينجا (به مقتضاي علم اخلاق) به معاني باطني كه روح نماز است اشاره مي كنيم و درباره اجزاء و شرايط ظاهري آن اسرار باطني هريك از آنها را توضيح مي دهيم، تا در مواقع
[ صفحه 80]
اداي نماز مورد توجّه قرار گيرند».
معاني باطني كه در حقيقت روح نماز است هفت چيز مي باشد به ترتيب زير:
1- اخلاص و قصد قربت است كه بايد نماز از هرگونه آلايش به ريا و تظاهر و... به دور باشد.
2- حضور قلب، يعني اين كه نمازگزار قلب خود را از هرچه غيرنماز است فارغ سازد، اعمال و اقوال اين عبادت را از روي بصيرت انجام دهد و فكرش متوجّه چيزهاي ديگر نباشد، در اين صورت است كه روح نمازگزار به آن چه مي گويد و مي كند كاملا متوجّه است و حضور قلب حاصل مي شود كه نام ديگر حضور قلب توجّه و روي آوردن به نماز است، پاره اي از اوقات هم آنرا خشوع قلبي نامند. زيرا خشوع در نماز بر دو نوع است:
اوّل: خشوع مربوط به قلب كه لازمه اش جمع بودن حواس است نسبت به نماز، و روگرداني و اعراض است از غير آن، به طوري كه جز به خداي يكتا توجّهي نباشد.
دوم- خشوع مربوط به اعضاء و جوارح است. مانند چشم و گوش و غيره و لازمه اش اين است كه اعضاي حسّي متوجّه محسوسات نبوده و نمازگزار با ريش و انگشتان خود بازي نكند و آرام و با وقار باشد و اين گونه خشوع را معمولا خضوع مي گويند.
3- فهميدن معني كلماتي كه در نماز گفته مي شود و در اين باره مردم متفاوت هستند و به تناسب علم و صفاي روح از آنها بهره برداري مي كنند. به طوري كه عالم عارف، در اكثر اوقات، نكات و دقايق تازه اي از جملات نماز استفاده مي كند، كه قبلا متوجّه آنها نبوده است: و در اثر چنين توجّه ي است كه نماز
[ صفحه 81]
انسان را از اعمال ناشايست باز مي دارد.
4- بزرگ شمردن و احساس عظمت پروردگار.
5- ترس از عظمت ربّ العالمين.
6- اميدواري به رحمت خدا و ثواب نماز (همچنانكه از عذاب خدا در برابر گناهانش ترسان است).
7- شرمساري و احساس خجلت از آلودگي به گناهان».
ترجمه ي فصل مورد نظر از كتاب جامع السعادات به پايان رسيد. و اينك درباره ترجمه و تلخيص كتاب مذكور بحث مي كنيم: