درخواست زهرا براي اذان


يكي از اقدامات فاطمه زهرا عليهاالسلام بعد از رحلت پدر بزرگوارش صلي الله عليه و آله و سلم زنده نگهداشتن خاطرات دوران پدر بود. او مي خواست با احيا و يادآوري آن دوران دل هاي مرده را بيدار كند و از تاريكي به سوي روشنايي هدايت كند، و توطئه هاي دشمن و افكار پليد آنها را به وسيله ي اذان خنثي كند، چون روح اذان گواهي به توحيد و رسالت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و ولايت علي عليه السلام مي دهد.

به راستي كه زهرا عليهاالسلام آموزگار بيداري و ظرافت است.

وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از دنيا رفت و وصي اورا كنار نهادند، بلال به عنوان اعتراض ديگر اذان نگفت و هر چه به سراغش مي آمدند، امتناع مي كرد و عذر مي آورد. زهرا عليهاالسلام از او خواست كه اذان بگويد، گفت: «بسيار مشتاقم كه صداي مؤذن پدرم را بشنوم».

بلال بر بالاي بام مسجد رفت. آواي گرم بلال در مدينه پيچيد: «الله اكبر»، همه دست از كار كشيدند. هر كس دست ديگري را مي كشيد و به شتاب به طرف مسجد مي آورد، همه حتي زنان و



[ صفحه 37]



كودكان در بيرون مسجد جمع شدند، مدينه به يكباره تعطيل شد.

همه به طنين روح افزاي بلال گوش مي دادند و بر دهان او خيره شده بودند. ناگاه، به ياد ايام رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم افتادند، فرياد هاي هاي گريه ها در مدينه پيچيد، مدينه كمتر اين گونه روزهايي به ياد داشت. همه از يكديگر سؤال مي كردند، چرا بلال اذان نمي گفت؟ چه شده كه به درخواست زهرا عليهاالسلام اذان مي گويد؟ چرا زهرا عليهاالسلام گريه مي كند؟ به يكديگر نگاه مي كردند، سپس سرها را به زير مي انداختند و از خود و بيعتشان با ابوبكر شرمشان مي آمد. زهرا عليهاالسلام هم همراه جماعت به اذان گوش داده بود و به ياد دوران پدر و غدير و... افتاد. و همچون ابر باران اشك مي ريخت.

در فضاي مدينه پيچيد: «اشهد ان محمد رسول الله» زهرا عليهاالسلام ديگر طاقت نياورد، فرياد و ناله و آهي زد و از حال رفت. آن چنان كه همه گمان كردند از دنيا رفته.

مردم فرياد برآوردند: بلال بس كن، دختر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را كشتي!

بلال، اذان را نيمه رها كرد و ندانست كه چگونه خود را بر بالين زهرا عليهاالسلام رساند.

زهرا عليهاالسلام را به هوش آوردند. درخواست اتمام اذان كرد.

بلال گفت: از اين درگذريد كه بر جان شما نگرانم.

با اصرار بلال، التماس و گريه هاي مردم، زهرا عليهاالسلام از خواسته خود درگذشت [1] .



[ صفحه 38]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 43، ص 157.


بازگشت