فاطمه ثمره ي چهل روز عبادت


روزي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم با علي عليه السلام و عده اي از اصحاب از جمله



[ صفحه 15]



عمار ياسر، حمزه و عباس در ابطح نشسته بودند. جبرئيل به صورت اصلي خود نازل شد، و گفت:

«اي محمد! خداوند به شما سلام رسانده، مي فرمايد بايد چهل روز از خديجه كناره گيري كني».

بدين جهت، آن حضرت ديگر به خانه نرفت، روزها روزه بود و شب ها تا صبح به عبادت مي پرداخت. پامبر صلي الله عليه و آله و سلم براي رفع دلتنگي همسر وفادارش، عمار را به خانه فرستاد و به او فرمود: به خديجه عليهاالسلام بگو:

«اينكه تو را ترك كردم از روي بي مهري نيست، بلكه به دستور پروردگار است؛ گويا امر مهمي در كار است. نگران مباش كه شما در نيكي برتري داري و زن شايسته اي هستي، خداوند تعالي روزي چند بار به تو بر ملائكه افتخار مي كند. هر شب در خانه را ببند و در بستر خود بياساي. من تا پايان مدت تعيين شده از سوي خداوند حكيم در خانه ي فاطمه بنت اسد خواهم بود».

حضرت خديجه عليهاالسلام روزها از فراق شوي مهربان خود مي گريست. از اينكه تا مدتي سيماي مباركش را زيارت نمي كرد بسيار اندوهگين بود.

جبرئيل پس از چهل روز بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد و عرض كرد: اي محمد صلي الله عليه و آله و سلم! خدا به تو سلام مي رساند و مي فرمايد: امشب خود را براي هديه و كرامت من مهيا ساز.

پس از آن ميكائيل طبقي را كه دستمالي از حرير بهشتي روي آن كشيده شده بود، پيش روي آن حضرت گذاشت و عرض كرد:



[ صفحه 16]



پروردگارت فرمود: امشب با اين خوراك افطار كن.

حضرت علي عليه السلام در اين باره فرمود: پيامبر هر شب هنگام افطار به من فرمود: در را بگشا تا هر كس ميل دارد با پيامبر افطار كند. اما آن شب فرمود: در خانه بنشين و نگذار كسي وارد شود، زيرا اين خوراك بر غير من حرام است.

پيامبر پارچه ي حرير را از روي طبق غذا برداشت. در آن طبق يك خوشه ي خرما، يك خوشه ي انگور و جامي از آب بهشت بود. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از آن خوراك ميل كرد تا سير شد. سپس آب بهشتي را نوشيد تا سيراب گشت. پس از آن جبرئيل با كوزه ي بهشتي آب بر دست مبارك آن حضرت ريخت و ميكائيل دست ايشان را شست و اسرافيل دست حضرتش را با دستمال خشك كرد. بعد از آن بقيه ي طعام دوباره به آسمان برگشت. چون رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم براي نماز آماده شد، جبرئيل عرض كرد: در اين هنگام لازم نيست نماز مستحبي به جاي آري، همين الان به خانه ي خديجه برو و در كنار او باش، زيرا حق تعالي اراده كرده است در اين شب از نسل تو ذريه ي پاكيزه اي خلق كند. از اين رو پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روانه ي خانه ي خديجه شد.

حضرت خديجه عليهاالسلام ماجراي چهل روز هجران، و وصال دوباره اش را چنين بازگو كرده است:

من با تنهايي انس گرفته بودم. هنگام شب درها را مي بستم و پرده ها را مي كشيدم و نماز مي گزاردم. سپس چراغ را خاموش كرده، به بستر مي رفتم. شب چهلم، در بين خواب و بيداري متوجه شدم كه كسي در مي زند. سؤال كردم: چه كسي در خانه ي مرا مي زند، در حالي كه جز



[ صفحه 17]



وجود مقدس پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم كسي حق ندارد كوبه ي در را به صدا درآورد.

ناگاه از پشت در صداي دلنوازي شنيدم كه فرمود: منم محمد صلي الله عليه و آله و سلم در را باز كن.

چون آن صداي روح بخش را شنيدم با اشتياق بسيار از جا برخاستم و در را گشودم. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وارد شد و اين بار بر خلاف عادت ديرينه اش كه هنگام خواب آب طلبيده و تجديد وضو مي كرد و دو ركعت نماز خوانده، سپس وارد بستر مي شد، يكراست به بستر آمد. طولي نكشيد كه من نور حضرت فاطمه عليهاالسلام را درون خود يافتم. [1] .


پاورقي

[1] جلوه هاي رفتاري حضرت زهرا، ص 132.


بازگشت