دعا براي حفظ قرآن


سعد خفاف مي گويد:

به زاذان گفتم: تو قرآن را خوب تلاوت مي كني، چگونه ياد گرفتي؟

تبسمي كرد و گفت: روزي اميرالمؤمنين علي عليه السلام از كنار من گذشت و من شعر مي خواندم و اخلاق خوبي داشتم. از صدايم خوشش آمد، فرمود: «اي زاذان! چرا قرآن را حفظ نكرده اي؟»

گفتم: بيش از دو سوره كه در نماز مي خوانم، از قرآن چيزي نمي دانم.

فرمود: «نزديك بيا.»

نزديك او رفتم. در گوشم چيزهايي گفت كه نفهميدم چيست. سپس فرمود: «دهانت را باز كن.» از آب دهان مبارك خود در دهان من انداخت.



[ صفحه 100]



به خدا سوگند، وقتي كه از كنار او برخاستم، تمام قرآن را با اعرابش حفظ بودم، بعد از آن هيچ مشكلي نداشتم كه از آن بپرسم.

سعد مي گويد: داستان زاذان را براي امام باقر عليه السلام نقل كردم فرمود: «زاذان راست مي گويد، علي عليه السلام با اسم اعظمي كه هيچ وقت رد نمي شود، براي زاذان دعا نمود.» [1] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 41، ص 195، حديث 6.


بازگشت