علت تأخير افتادن جنگ
يكي از دلايل به تأخير افكندن پيكار با دشمن، يافتن فرصت ديگري براي راز و نياز و مناجات و نيايش با خدا در شب عاشورا بود به همين جهت
[ صفحه 57]
پس از پاسي از شب به دعا مشغول شد و تا صبحگاه بر حال نيايش بود و دعاي شبانگاهي اش به اين دعاي صبحگاهي پيوند خورد كه فرمود:
«بار پروردگارا! تو در تمام غم و اندوه پناهگاه و در هر رخداد سخت و ناگوار مايه ي اميد و در هر حادثه اي پناه و سلاح من هستي.
چه بسيار غم هايي كه دل هايي در برابر آن ناتوان و راه چاره در برطرف ساختن آن مسدود مي گردد دوستان و دشمنان زبان به لرزش و شماتت مي گشايند كه من همه را به بارگاه تو آوردم و به تو شكايت كرده و از ديگران قطع اميد نمودم و تنها تو بودي كه به داد من رسيدي و اين غم هاي كمرشكن را برطرف ساختي و مرا از امواج سهمگين بلا رهانيدي.»